جادوگري | ||
تو اول بگو با کیان دوستی ، پس آنگه بگویم که تو کیستی
سلام راستش الان که دارم مینویسم فیلم رو اپارات داره پردازش میکنه فک کنم تا این پست رو تموم کنم پردازش تموم بشه و شما بتونید ببینیدش. دلم میخواد اولین کاری که میکنم اتاقمو جمع و جور کنم چون الان روی میزم جا نیس اصلا خوبه که بخش کیبورد میز جداس وگرنه نمیدونستم چطوری تایپ کنم من یه مدته خیلی درگیر بودم واسه عمل اب مروارید مامانم که شما دیگه میدونید چقد قبلش کار داره و از راهنمایی هایی که بهم کردید خیلی ممنونم و چقدر هم شرمنده شدم من راستش من به شدت حالم بد بود صبح اول شهادت شهیدای عزیزمون، بینهایت حالم بد بود و بدترش اینکه باید صبح زود میرفتم بیرون. کلا روزای خیلی بدی رو گذروندم واقعا هم انگار منو پرت کردن توی یه دنیای دیگه. خب نمایشگاه کتاب که بود من با هیجان زیاد یه روز تمام نشستم کتاب انتخاب کردم یعنی کل روز و شبمو گذاشتم واسه انتخاب کتاب .خیلی هم انتخاب کردم چون ارسال رایگان داش بعد فرداش که اومدم واسه تایید و خریدشون دیدم همش حذف شده و یکی دوتاش هس اینقد اعصبام خورد شد که از خیر همه چی گذشتم و هیچی نخریدم بعد یه چیز دیگه رو هم که فهمیدم اینه که هیچ وقت زیاد هم به گیاهپزشکا اعتماد نکنید مخصوصا اونا که جوون هستن حالا قضیه اینطوریه که بعضی راهنماییاشون خوبه ها ولی زیادم عمل نکنید یا کمتر عمل کنید خلاصه که من رفتم روبرو درخت خوشگلم وایسادم گفتم چته عشقمممممممممممم برگای اول که داد خیلی خوب بودن عکسشو ببینید چقدر بزرگن ولی بعد چون کود دیگه زیادیش کرده بود برگاش ریز شدن و خشک میشدن و میریختن. کلا برگی که هیچ علائم آفتی نداره ولی خشک میشه این به خاطر یه مشکل توی خاک درخت هس. یکی اینو به گیاهپزشکای من حالی کنه
و این نشان میدهد که کسی که تجربه نداره فقط درسش رو خونده یه دنیا فرق داره با کسی که تجربشو داره . البته یه چیزی هم بگما چندتا باغبون پیر و باتجربه هم گفته بودن قارچ گرفته یا آب زیاد بهش دادی آخه اب زیاد به درخت بدی ریزش برگ پیدا میکنه ولی دیگه برگا که یه کمش خشک نمیشه و بریزه. دیدم هیچکی اصلا نیمفهمه واقعا خودم زبون درختای عزیزمو میفهمم خب اینم نمیدونم گفته بودم یا نه ولی آرزوی خریدن این آبرنگ رو داشتم اصلا پیش نمیومد که برخمش همش میگفتم نکنه دیگه تموم بشه و من نخرمش فکر نکنم هیچی توی دنیا اینقد منو خوشحال میکرد وااااااااااااااااااااااااای دوستت دارم رنگ رنگیه خوشگل من خب با اجازتون دیگه دارم لوچ میشم کم کم برم و شبتون بخیر باشه و سلامتی
[ سه شنبه هشتم خرداد ۱۴۰۳ ] [ 0:3 ] [ هرمیون ]
سرعت بخش مدیریت بلاگفا پائین اومده امروز به شدتتتتتتتتت سلام امروز هوا ابری بود من خیلی کارا دارم که توی حیاط انجام بدم و همشون هم بستگی به آفتابی بودن و سه روز مداوم همچنان آفتابی بودن داره یه نایلون خیلی بزرگ رو درست کردم یعنی چندتا نایلون حبابی بود به هم دوختم یه نایلون خیلی بزرگی بشه که از یه طرف بندازم روی درخت انجیر بعد درخت بادووم رو سمپاشی کنم. میدونید توی خونتون درخت انجیر و درخت یاس بکارید و هیچی دیگه. یعنی اصلا هیچ مدل آفتی نمیگیره ولی میوه های هسته دار و هر چی که هسته داره بکارید،بدبخت میشید در مورد آپارات واسه اینکه پیام بذارید اونجا باید عضو آپارات بشید خیلی هم عضویتش راحته من فکر میکردم حداقل مث بلاگفا باشه. ولی اینطوری نبود بهش نمیومد آخه. سایت آپارات رو که باز کردید اون گوشه بالا سمت چپ نوشته ورود یا ثبت نام اونو بزنید بعد ایجاد حساب کاربری بعدش با شماره تلفن سر یه ثانیه حساب کاربری ساخته میشه بعدش رمزتون رو سیو کنید که هربار وارد میشید دیگه نیاز به وارد کردن رمز نباشه. بعدش در مورد فیلمایی که گذاشتم به خاطر پایین بودن صدام هم شرمنده با اینکه خیلی هم مثلا روش کار کردم و اهنگ رو پایین اوردم ولی ببخشید اینبار بهترش میکنم اگه بهتر نشد از میکروفن استفاده میکنم واسه دستور آشپزیم که دقیق هم نبود بازم شرمنده یه خورده گیج بودم موقع درست کردن فیلما . حتما توی توضیحاتشون درست میکنم و مقدار رو دقیق مینویسم. فیلمای بعدی رو هم کامل تر و واضح تر توضیح میدم صدام کلا آرووم هس یعنی تُن صدام خیلی پایینه ولی همین که بهم گفتید اشکالاتمو خیلی خوشحال شدم قربونتون برم ممنونم ازتون خب الان چندتا عکس باغبونی بذارم یه بوته کوچولو گوجه کاشته بودم بعد اصلا قرار نبود گل بده چون خیلی کوچیک بود ولی گل که داد هیچی، گوجه هم داد خیلی از دستش خندیدم . اینم یکی دیگه بوته گوجه کلا امسال زیاد نکاشتم. اصلا وقت نشد. خیلی گرفتاری پیش اومد .ولی شکر خدا. یه گلدون بزرگ گرفتم میخوام توی اون بکارم خیلی خوشگله گلدونه
اینم تره هایی که کاشته بودم بزرگ شدن
اینم از نعنام که گلدونشو عوض کردم بزرگتر شد خیلی
اینو هم توی یه گلدون بزرگ میکارم فقط مخصوص نعنا باشه که هر چی خواس ریشه گسترش بده. و بلاخره عکس از حشرات یه زنبور جدید دیدم . خدایی باحال نیس. کمرباریک تر از این زنبور سراغ دارید؟!!! دیروز یه غذای هندی پختم و فیلمشو گرفتم امروز هم یه غذای ساندویجی خوشمزه پختیدم اونم فیلم گرفتم خواهرم گفت از روی گاز هم بعد از اینکه آشپزیت تموم میشه فیلم بگیر ببینن چیکار میکنی خب چند روز دیگه فیلم میذارم فعلا توی فیلمسازی هس اگه خواستید اونجا ثبت نام کنید که زنگوله رو بزنید که وقتی فیلم میذارم دیگه میفهمید کی فیلم گذاشتم . خب دیگه فعلا شبتون بخیر و سلامتی باشه و یا علی [ چهارشنبه دوازدهم اردیبهشت ۱۴۰۳ ] [ 23:3 ] [ هرمیون ]
راستش دارم فکر میکنم ببینم از چی بنویسم واسه پست امروز اخه دو سه روزی هس که داشتم فیلم ادیت میکردم واسه آپارات. بعد دیگه قاتی میکنم واسه کجا دارم مطلب میذارم سلام قبل از هر چیزی عیدتون مبارک باشه جدیدا که بیکار میشم یعنی چند ماهی هس هی از این برنامه فتولب که هوش مصنوعی هس عکسمو میذارم توش هی فیلم و عکس از خودم میسازم بعدش اینکه گفتم امروز که برم حیاط عکس بگیرم از شروع به بذر کردن گلای شب بو. و چقد هم بزرگ شدن. و اینو بدونید که هیچ وقت از اهن برا گیاهاتون غافل نشید الکی ندیدا چون اثر عکس داره وقتی لازم دارن بدید. هر وقت رگبرگاشون پیدا میشه. پررنگ تر از بقیه جاهای برگ میشه اینکه میبینید بعضیاشون بذر نکردن اینا شب بوهای پُر پَر هستن اینا بذر نمیکنن. یه جورایی اینا شانسی هستن که ژن این واریته توی بذرا باشه. ولی مطمئن باشید هس. اونا که یمبینید یه چیزایی شبیه لوبیا دادن اینا بذر هستن که شب بوهای کم پر، بذر دادن. و این مدلیشون هم توی همونا پیدا میشه. اینم نعنایی که زمستون کاشتم گلدونشو عوض کردم بزرگ شد به سلامتی
خب گفتم پست رو عوض کنم واسه عید فطر، و اینکه سعی میکنم زود به زود بیام چون یه کم درگیر این فیلمای آپارات شدم قاتی کرده مغزم که کجا رو دارم واسش عکس و فیلم میگیرم [ سه شنبه بیست و یکم فروردین ۱۴۰۳ ] [ 22:43 ] [ هرمیون ]
ممنونم از تبریکات سال نو، و شرمنده بابت اینکه اصلا نتونستم بیام تبریک بگم چون واقعا نتونستم خیلی درگیر بودم واسه خاطر دکتر و این چیزا. عوضش گفتم هر جوری باشه اپ کنم و جبران کنم سلام امروز گفتم هر طوری هس بیام اپ کنم اصلا نمیدونم چرا بهش نمیاد عید باشه خب حالا یه چیزی بگیم که حالت عیدانه داشته باشه گرفتن درخت از شهرداری بود . بعد یه نارنج هم اوردن اون خیلی بزرگ بود
دیروز با وجود اینکه اصلا انرژی نداشتم ولی دیدم نمیشه اینطوری. چند وقته باید گلدونایی که توش گوجه و این چیزا کاشتم رو بزرگتر کنم. هی میگم فردا بهتر باشم اینکارو بکنم. ولی دیدم نه دیگه نمیشه بیشتر طولش داد. همینطوری آرووم آرووم شروع کردم و یکی یکی گلدونا رو عوض کردم ولی واقعا چقد لذت بخشه اینکار این گلدونایی که عوض کردم.همیشه بذارید کل گلدون ریشه کنه بعد جاشو عوض کنید خیلی مهمه فراموش نکنید.
اینم عکاسی ذره بینی من زندگی حشرات
راستش خونه تکونی هم که تا همون بخش آشپزخونه و سرویسا متوقث شد چون یه مدت که خودم ساتراحت کردم بعدشم که مامانم حالش خوب نبود همش دنبال دکتر بودم و آزمایش و باز دکتر واسه ازمایش. یعنی همش همین بود. شب و روز دنبال یه دکتر بودم از هوا و زمین. چون مامانمم که اصلا طاقت راه رفتن نداش. اون دکتر مسخره هم که اصلا هیچی سرش نمیشد فقط هی مزاحم آدم بشه. اصلا مسدودشم کردم . کلا بعضیا خودشون شعور و شخصیت ندارن فکر میکنن بقیه هم مث خودشونن. بینش هم خودم حالم خوب نبود چند وقت پیش ورزش که کردم فرداش دقیقا 24 ساعت حالم خیلی بد شد تب و بدن درد شدید. نه بدن درد مث سرماخوردگی یا ورزشی، یه حالت خیلی بدی تا انگشتای دستامم این مدلی شده بود. بعد یه چیزایی شک کردما بعد چند روز ورزش نکردم گفتم شاید از چیزی دیگه بوده بعد دوباره که ورزش کردم باز همینجوری شدم تبم نزدیک 39 درجه شد اینبار غیر از اینکه بدنم داشت له میشدم کمرم خشک شده بود موقع نماز نمیتونستم اصلا رکوع برم شونه سمت راستمم همینطوری درد شدید و نمیتونستم زیاد حرکتش بدم. اینکه بدون هیچ مدل سرماخوردگی تب داشته باشم گفتم حتما روماتیسم و ایناس. به خاطر استرسی بود که داشتم بعدش خب خوبیش اینه که اون سری که دکتر گفت روماتیسم خفیف هس هیچ کدوم ازمایشامم مثبت نمیشد برا همین اینجوری مثلا حفیف هس. یه روز اینبار طول کشیده هر سری. ولی خودش نابودکنندگی لازم رو داش همون شب عید حالم بد بود که ساعت 9 شب خوابیدم تا 9 صبح اینم با زور و اینکه بهم گفتن خجالت بکش مثلا عیده، بیدارم کردن یه چیز دیگم اینکه اینقد خیلی تو ذوقم خورده سر بازی ترمیناتور و ناراحتم که حد نداره. خیلی دوس داشتم ولی زرتی کارت گرافیکم نمیکشید دیگه. ولی خب خیلی بازی کردم خیلی هم لذت بخش بود. میخواستم همینطوری بذارم باشه شاید یه ارتقایی قسمت کارت گرافیکم کردم میخواستم اسنیپر 2 رو نصب کنم ولی نمیدونم چرا همچنان تو فاز بازی خیالی هستم و رفتم سراغ کرایسیس 1 که نصبش کردم و بازی کنم. 2 و 3 رو بازی کردم. حالا بعضیا میگن آره 3 رو نتونستی تمومش کنی قاب ساده گوشیم رسید چقده قابه سبکه .برا همین سه پایه خوبه. خیلی خوشمان امد ولی خب برا اینکه همیشه به گوشیم باشه من همون عشقم فضانورده رو دوس دارم این قاب و اینکه توی پایه گذاشتم. البته بدون گوشی گذاشتم میخواستم عکس بگیرم ازش
بعد حالا تا حرف عشقم اومده منظورم همین قاب فضانوردی گوشیم، بگم که چند روز قبل تر من یه تخته شاسی A3 رو خریدم. خیلی لازم داشتم چون برگه این سایز زیاد دارم . بعد من همینطوری طرح فانتزی رو انتخاب کردم . واسم طرح فضانورد فرستادن. دیگه خودتون تصور کنید وقتی دستم رسید چقدددددددد دچار ذوقیات شدم
خیلی دوسش دارم یعنی بینهایت دوسش دارم. الان فضانورد تخته شاسی و گوشیم، با هم دوست شدن بعد اینکه یه سری محافظ کابل خریدم واسه سیم شارژر گوشیم خیلی خوبه حتما بخرید واقعا تاثیر خیلی زیادی داره. اصلا کنار محل اتصالش دیگه خم نمیشه. من تازه کنفی هس سیم شارژر ولی بازم دیدم کنفی هم کشیده میشه. خیلی قشنگ خدایی این محافظ رو درست کردن. خیلی هم ارزونه 14 تومن خواستم یه تجربه رو بهتون بگم که شما اشتباه منو نکنید. از همین سایتای معروف که دکترای انلاین دارن من نوبت یه دکتر گرفتم چون دقیقا شب عید و روز عید بود هیچ جا دکتر نبود و میخواستم یکی از رو آزمایش مامانم نسخه بده نیاز به انتی بیوتیک داره بعد گفتم شاید دکتر فوق تخصص ویزیتش هم بالاتر هس بهتر نسخه میدونه و تشخیص خبوی داره که همچین ویزیتی هم گذاشته. خلاصه که خدا لعنتش کنه 250 ویزیت بود که با کد تخفیف 212 ویزیت رو پرداخت کردم و روز اول فروردین که شب بود وقت ویزیت تلفنی بود و دکتر عوضی آشغال بهم زنگ زد و اصلا هیچیییییییییییییییییی. آزمایش رو دیده میگه نه یه آمزایش دیگم تکرار بشه میگم همینه دو روز پیش ازمایش جوابش اومده درسته بعد میگه نه یه ورق و خودکار بیار بنویس .بعد دوتا ازمایش بیخود و چرت که عینش رو دادیم گفته، بعد حتی حاضر نشد اینو خودش الکترونیک بنویسه اینقد عوضی بود. نسخه هم گفت نه نمیخواد میگم وا انتی بیوتیک میخواد میگه نه فلان و این حرفا. ان شالله درد بی درمون بشه واسش که اینقد عوضی بود و مال حرووم خور. بعد دوستم توی آزمایشگاهه بهش گفتم اینطوری شد. بعد خیلی ناراحت شد گفت یعنی چی وظیفش بود نسخه رو وارد کنه . خلاصه که بدونید این تجربه ی من بود. خیلی هم ناراحت شدم و از شب تا صبح اعصابم خورد بود و ناراحت بودم از اینکه هیچ کاری پیش نرفت. اینو از من داشته باشید که شما دیگه یه وقت تجربش نکنید. خب دیگه بهتره ارسال کنم خلاصه که ببخشید اینقد دیر شد. بعضی وقتا همه مشکلی با هم پیش میاد . شبتون بخیر و سلامتی باشه و یا علی [ یکشنبه پنجم فروردین ۱۴۰۳ ] [ 22:45 ] [ هرمیون ]
یه سایت هس توی کاشون خوراکی ازش میخرم.شبیه پیک میمونه با چندین فروشگاه بزرگ همکاری دارن. اینطوریه که بعد از خرید یه پیام میاد که یه پیشنهاد میدی بهشون. منم بهشون پیام دادم گفتم تنوع محصولاتتون رو زیاد کنید بعد امروز دیدم که یه عالمه غذای گربه آوردن سلام دارم دوباره بازی نصب میکنم نمیدونم از کجا بگم. اول واسه تلطیف عواطف این گلای خوشگل منو ببینید . یه بید شهدخوار هم هر روز از صبح تا شب میاد سر این گلا
راستش حالم چندبار گرفته شد. یکی اینکه اینقد برف اومد اونم دوبار که سقف هال نم داد. بابام هم بااین تعمیراتش الان سقف هال ما اینطوری شده اون فیلم ترسناکه رو دیده بودین که از نم دیوار یه موجود وحشتناک میومد بیرون دقیقا شبیه همونه. انگار سر و ته شده شما بلدید چطوری اینو میشه درست کرد. چون نمیتونم تا تابستون تحملش کنم. نگاش میکنم اعصابم خورد میشه. حاضرم خودم درستش کنم ولی چند ماه صبر نکنم تا یکی بیاد درستش کنه. یعنی از الان تا خود تابستون باید خودمو بکشم که زود اینجا رو درست کنن حال گیری بعدیم این بود که رفتم از روی همین طاقچه بالای کامپیوترم یه بازی بردارم که زرتی دستم خورد به یکی از این سربازا و کلا خرد شد
دیگه بقیشون رو حتما باید با چسب سر جاشون ثابت کنم که وقتی چیزی بهشون خورد نیفتن. خیلی سال هس اینا رو دارم فک کنم یه 20 سالی میشه. اینقد دوس داشتم اینا رو بخرم که هر چی سرباز کوچولو هم میدیدم میخریدم کلا خیلی خوشم میاد از این نظامیا یکی هم صد ساله پیش آویز واسه جاسوییچی خریده بودم که به گوشیم وصل میکردم الان دیگه دلم نمیاد به گوشی وصل کنم چون میترسم بیرون بیفته متوجه نشم یه فیلم گرفتم برا آپارات، خواهرم دیده میگه کشتی ما رو با این شب بوهات. همش از اینا میگی ولی خب امروز سفارش یه قاب ساده واسه گوشیم دادم یه آبرنگ 6 رنگ هم خریدم واسه خودم حالا وقتی قاب ساده گرفتم فیلمام متنوع تر میشه راستش یه جورایی همیشه عاشق این بودم که با فیلم با همه حرف بزنم ولی خب جور نمیشد دیگه. حالا جبران میکنم فقط من هنور متوجه نشدم دوربین گوشیا چطوری کار میکنه. الان دوتا دوربین داره ولی هر مدلی که فیلم میگیرم فقط از یه دوربین استفاده میشه وقتی حالت حرفه ای هم میزنم دستمو جلوی دوربینا میگیرم فقط از یکیش همیشه فیلم میگیره. یکی بهم بگه چطوریه تو رور خدا؟ خب زودتر ارسال کنم شبتون بخیر و سلامتی باشه یا علی [ جمعه هجدهم اسفند ۱۴۰۲ ] [ 23:14 ] [ هرمیون ]
از چهره تان دور بماند عرق شرم ای یوزپلنگان دمِ آن غیرتتان گرم
سلام امروز چهارشنبه س الانم بعد از بازی من موقع شروع بازی تا وسطای نیمه اول داشتم آشپزی میکردم اصلا نیاز به توضیح نیس همه بلدید و فقط عکساشو میذارم
جعفری رو وقتی بعد از اینکه 5 دقیقه دم کشید روش بریزید و هم بزنید با تمام مواد و نوش جان بفرمایید جعفری رو هیچ وقت توی غذا نمیشه گذشت حتی یه لحظه هم حرارت بخوره بهش تمام عطر و طعمش از بین میره باید بعد از پختن عذا اضافه کنید .رب هم که حتما باید به مواد بزنید حالا عکسشو نذاشتم یادتون نره من مواد که اماده شد دیگه عکسشو گرفتم. خلاصه که خیلی چسبید در حین دیدن نیمه دوم بازی من نوش جان فرمودم خب بریم سراغ باغبونی. اول شکوفه های بادووم رو ببینید که چقد خوشگلن
فقط بگم که کودایی که بهشون دادم خیلی اثر داش. اگه درخت بادووم دارید حتما از اون کودایی که توی پستای قبلی گفتم استفاده کنید واقعا اثربخشی فوق العاده ای داره خیلی خوشحالم و دست گیاهپزشکم درد نکنه خیلی خوب توضیح میده هبم ممنونم ازش و امیدوارم همیشه سلامت و موفق باشه و کارش پررونق درخت بادووم رو هم باید سمپاشی کنم ولی چون شکوفه هاش باز میشن نمیشه دیگه باید منتظر بمونم تا تمام گلبرگاش که ریخت بعدا سمپاشی کنم. شکر خدا امسال راحتم چون سمپاش بزرگ رو خریدم از ناحیه بازو دیگه فلج نمیشم یه عکس گرفتم از شته ها واسه اینکه از گیاهپزشکی بپرسم گلای شب بو رو هم نمیتونم مث درخت بادووم الان سمپاشی کنم یا میتونم؟ بعد اینقد این عکس واضح و بزرگ شد از شته ها که خودم تعجب کردم اینم عکاسی من از شخصیت شته . ببینید توی دستم این اندازه س . سر سوزن هم کوچولوتر خدایی به شدت سامسونگ رو ستایش میکنم به خاطر این گوشی های بی نظیرش که با همچین قیمت پائینی همچین امکاناتی رو داره که من نه تنها دست و پای شته بلگه چشاشم ببینم وضعیت کنونی شب بوهای من با دست گرفتم که قد و بالاشونو ببینید و بگید مشالله
خب اینجا دیگه ز یاد حرف نمیزنم توی پستای با عکس کمتر حرف میزنم. شبتون بخیر و سلامتی باشه و مث همیشه ببخشید اینقد دیر شد [ پنجشنبه نوزدهم بهمن ۱۴۰۲ ] [ 0:25 ] [ هرمیون ]
مثلا حرفم نمیومد سلام از کوجا بگم. از شب یلدا که خوب بود روزش لبو خریدم و پختیدم و همشم خودم خوردم لبوی ریز هم بود که ریزا شیرین و خیلی خوبه
بعدش یه هندونه بی مزه هم داشتیم بعد پاچه هم پختیدم واسه ظهرش. یعنی یلدا و پاچش خب این از شب یلدا. انگشتام همه درد میاد و میسوزه کنار ناخنام وقتی میزنم رو کیبورد. همچنان کوزتم دیگه بعد دیگه یه غذا درستیدم به روش ایتالیایی خب یه غذا با گل کلم درست کردم. خیلی باحال بود ادم خوشش میاد کلا وقتی با برنج کلم پیچ یا گل کلم اضافه کنیم خیلی خوشمزه و باحاله خوردنش. این هم مث کلم پلو خودمون، گل کلم رو خرد کنید و سرخ کنید و یه عالم ادویه های مختلف مث پاپریکا و خردل و جوز هندی و میخک و از این چیزا بهش اضافه کنید. بعد رب. و بعد هم قاتی برنج اینم از مراحلش
بعضی از غذاهای زاپنی کره ای هم خیلی خوشمزه هستن فقط یه خورده طبق مزاج ما ایرانیا باید دستورشون یه کم عوض بشه. مثلا زاپنیا اصلا اهل ادویه و این چیزا نیستن. با آب جوش میخورن و آبپز کردن و این حرفا. یا کره ای ها شیرین میکنن غذاها رو. من خودم تغییر میدم طبق مزه ای که خودم دوس دارم درستشون میکنم. یه غذای ژاپنی هس که اگه وقت کردم درست میکنم حتما. بهتون نشون میدم فکر کنم خشومزه باشه خیلی وقته میخوام درستش کنم. فکر کنم یه هفته پیش بود که خیلی بیخودی و الکی موقع هرس درخت بادووم ارّه یه لحظه رد شد خورد به ناخن شستم. یعنی خیلی آروومم بود ولی چون ارّه های باغبونی دو طرفه هس تیغه هاش و خیلی قوی هستن برا همین کنار ناخن شستم شکست. یعنی نمیدونید شبش من چه بال بالی زدم از درد. به خدا انگار تیر خورده باشم اینقد درد کشیدم داشتم میمردم از درد. یه مسکن خوردم بلاخره بهتر شدم ولی یه هفته هم بیشتر گذشته یه سره انگشتم تیر میکشه و هی آرووم آرووم درد داره خلاصه بهتون بگم مواظب ارّه های باغبونی باشید مخصوصا موقع برخورد با شاخه ی خشک. منم ارّه خورد به شاخه خشک اینطوری شد. خب حالا که حرف باغبونی شد واسه اهن دادن به گیاهاتون بگم چیکار کنید. من سولفات اهن دارم حالا هر مدلیش هم خوبه که باشه. الکی و بیخودی همینطوری کود به گیاهاتون ندید که بهتر رشد کنه. گیاها وقتی کمبودی داشته باشن علائم از خودشون نشون میدن. بعضی وقتا کود دادن بیخود بدتر از فقر مواد مغذی هس واسه گیاه. باعث خشک شدنش میشه. چه بسااااااااااااااااااااااااا که کمبود مواد مغذی باعث خشک شدن گیاه نمیشه . اینم مدل علمیش خب ابتداااااااااااااااا برای تشخیص کمبود اهن برگ گیاهتون رو ببینید. رگبرگاش کم کم پیدا میشن. رنگ برگ کمرنگ میشه اینطوری مث توی عکس
بعد اندازه یه قاشق چایخوری اهن از هر مدلی بود برمیدارید. من با برگ درخت اندازه یه قاشق چایخوری برداشتم
بریزید توی یه لیتر آب به هم میزنید. این شیشه های یه بار مصرف یه لیتری خوبه
خلاصه نوش جون گیاهاتون خب فکر کنم یهتره ارسال کنم و زیاد طولش ندم داره دیر میشه دیگه. شبتون بخیر و سلامتی باشه یا علی [ دوشنبه یازدهم دی ۱۴۰۲ ] [ 23:22 ] [ هرمیون ]
ادامه این پست اضافه شد فعلا نصف آپ رو داشته باشید سلام بهتره اول با کمترین حرف پست رو شروع کنم خب از کجا شروع کنم اول از قاب گوشی بگم که بلاخره به دستم رسید رونمایی میکنم از قاب خوشگل تر از گوشیم، که کلا از عشق این قاب من گوشی رو خریدم این ادم فضانورد در اصل استند هس
قابل شما رو هم نداره 130 تومن .یعنی اصن عشق منه این فضانورده. قربون اون چهره ی پشت کلاه فضائیش برم بعد این پایه گوشی رو هم چند وقت پیش خریده بودم چون خیلی ارزون بود.نمیدونم نشونتون دادم یا نه. برگه که چاپ میکردم رو این میذاشتم میخوندم بعدش که کتابیار رو خریدم دیگه با همون هم کتاب هم برگه چاپی رو میخونم
نقاشیمم که تا اینجا پیش رفته. خیلی کند پیش میره چون خیلی بزرگه خیلی هم رنگای زیادی داره. چند نوع سبز و یعنی از هر رنگی چندین رنگ کم رنگ و پررنگ باید استفاده کرد
باغبونی هم که شکر خدا همه شب بوها دارن بزرگ میشن
گوجه هم که کاشتم دراومده
خب میخواستم اخرای شب ارسال کنم ولی دیدم دیگه خیلی بد میشه اینطوری با سلام قبل از هر چیزی بگم که اگه میبینید من بعضی وقتا حروفای کلمهها رو جابجا میزنم به خاطر کیبوردم هس. وقتی کامپیوترمو جدید کردم کیبوردشم عوض کردم برا همین کلیدای این کیبورد قشنگ یه دو سانتی به سمت چپ حرکت کردن. جاهاشون با کیبورد قبلیم از نظر فاصله ی کلیداش با هم فرق داره. برا همین قاتی میزنم گاهی وقتا. خلاصه به خوبی خودتون ببخشید. من بدون نگاه کردن تایپ میکنم برا همین جای حروف رو میدونستم بدون اینکه روی کلیدای کیبورد رو ببینم میزنم چون این فرق کرده منم قاتی میکنم. خب اومدم که اول پیام چندتا جواب بدم. پیامایی که سوال توش هس رو جواب میدم .پیامای دیگه رو هم که از محبتتون شرمنده و خجالت زده میشم. از لطفی که دارید پیام عسل گیسو اول سلام به روی ماهت عزیزم ساره ، سلام عزیزدلم دستور پنکیک پرتقالی که گفتی، عزیزم اون پنکیک نیس. چون توی پنکیک شیر داره ولی این خاگینه س. خاگینه بدون شیر درست میشه. خب راس میگی باید توی لیست بذارم اینجا مینویسم وارد لیست سمت چپ میکنم. به نام خدا خاگینه ی پرتقالی مثلا برا یه نفر خاگینه ساده اینطوریه که به ازای هر تخم مرغ یه قاشق آرد یه قاشق شکر. وقتی پرتقال بهش اضافه کنید باید آردش رو هم یه کم بیشتر کنید مثلا دوتا قاشق آرد. بستگی به بزرگی تخم مرغ هم داره. الان من با توجه به اضافه کردن پرتقال میگم. یه دونه تخم مرغ، دوتا قاشق آرد. یه قاشق شکر. این شکر هم بستگی به خودتون داره چقدر شیرین دوس دارید. من چون رژیمی میخوام باشه و چاق نشم نصف قاشق شکر میکنم. چون خود پرتقال هم مزه میده بهش. یه دونه پرتقال. حالا پرتقال رو برمیدارید با چاقو دورش رو پوست میکنید جوری که سفیدیای زیر پوست نارنجیش هم گرفته بشه. دقیقا گوشت پرتقال باقی بمونه بعد بازش کنید گوشت پرتقال رو از بین بقیه پوست داخلش بگیرید.
بریزید توی یه ظرف جدا هر اندازه دوس دارید خردش کنید. من دوس دارم یه کم درشت هم توش باشه بعد توی یه ظرف دیگه آرد و تخم مرغ و شکر رو با همزن بزنید. همین همزن دستی خوبه. ولی هر چقد بیشتر بزنید یه کم باحال تر میشه. ولی همین قد که یه دست هم بشه خوبه. خیلی صاف و یکدست. بعد حالا پرتقال رو به این یکی ظرف اضافه کنید و با قاشق هم بزنید که زیاد خرد نشه. این بستگی به خودتون داره که چطوری دوس دارید.
بعد توی یه ماهیتابه یه کم روغن بریزید بذارید داغ بشه بعد شعله رو کم کنید مواد رو داخلش بریزید و درش رو بذارید که ببنده. وقتی تهش رو دیدی که سرخ شده بود قشنگ ، برش گردونید یا مث من میتونید که با کفگیر چهارقسمتش کنید و یکی یکی برگردونید. هر چقد پرتقالتون بیشتر باشه برگردوندنش یه کم دقت بیشتری میخواد ولی اصلا مهم نیس که درست و کامل برگردونید. هر جوری بشه خوشمزه س. بعد دیگه وقتی برگردوندید درش رو نذارید آهان فقط بعد از برگردوندن فورا یه کم روغن اضافه کنید چون روغنش گرفته شده بعد بذارید سرخ بشه شعله رو هم یه کم زیاد کنید خوبه. اون اولش کم میکنیم چون باید خودشو بگیره با بخار یه کم طول می کشه شعله زیاد کنید میسوزه تهش. این از دستور خاگینه پرتقالی با نارنگی هم میتونید همینطوری درست کنید نارنگی فقط یه کم بیشتر میچسبه. ول یاونم همینطوریه خیلی خوشمزه هم میشه عین همین پرتقالی خوشمزه س. غریبه آشنا سلام عزیزم قربونت برم ممنونم از لطفت عزیزدلم من این پست رو ارسال میکنم دیگه میترسم باز بذارم آخر شب خوابم ببره. ممنون که باهام کنار میاید [ سه شنبه چهاردهم آذر ۱۴۰۲ ] [ 21:58 ] [ هرمیون ]
به شدت به مودم جدید نیاز دارم ولی الان نمیتونم بیشتر از یک و 200 باید پول داد سلام دارم زود به زود میام مگه نه؟ خب راستش اینکه امروز گفتم یه صفایی بدیم به ناهارمون. مرغ سوخاری درست کردم. با زرشک پلو وقتی اومد عکسشو میگیرم ببینید ولی اینو بدونید که هر ادویه ای به هر غذایی نمیخوره. وقتی ازش استفاده کنید میفهمید خودتون هر کدوم به چه غذایی میاد خب بقیه بحث ادویه بمونه برا وقتی که عکسشو گرفتم. دیروز سفارشم به دستم رسید .یه فلش متفاوت خریدم که امتحان کنم ببینم چطوریه این مارک. خیلی تعریفشو کرده بودن. از هر نظر هم که بررسیش کردم دیدم خوبه. قیمتش هم بد نبود 161 تومن شد فک کنم. بعد گارانتی هم داره اسمش هم یه خورده سختمه کیوکسیا خلاصه اینبار یه ملاکم این بود که بشه آویزوونش کنم. قبلی که برا خواهرم خریدم خیلی خوب بود ولی جا بند نداش اینم فلش خوشگلم .شکلش واسم جدیده
بعد یه بازی هم خریدم. خیلی دوس دارم نصب کنم همون بازی شوتریا هس که منم دیوونشم
فعلا دارم تریمناتور بازی میکنم وای یعنی آخر هیجان و ترس آدم واقعا باید رسما مرض داشته باشه تا اینو بازی کنه
اونا نایلونای کنار مانیتور نایلون لواشک هس کَندم خوردم. لواشک با بازی میچسبه خب حالا یه کم از باغبونی براتون بگم میدونید که من شب بو کاشتم یه عالمه الان درخت انار که هرس کردم سبز شده عین بهار
مجبور شدم سمپاشی خیلی کوچولویی انجام بدم هم شب بو هم انارمون بعد دیگه عکس گرفتم و توضیح دادم که هوای کاشون چطوریه.باز گفت پیدا نیس درخت سالمه. یه عکس شاخه رو گرفتم که غرق شته بوده به خدا باورم نیمشد میگفت چیزی نیس اشتباه میکنی دیگه بعد شته ها رو ریختم روی دستم که ببینه باورش بشه
بعد خلاصه باور کرد وقتی دید گفت کنفیدور بزن چون کلروپیریفوس اثر نداره گفتم حالا که سم آبامکتین و کلروپیرفوس دارم حالا باید کنفیدور بخرم؟ من حوصلم نمیرسه. همیشه همینو میزدم جواب هم میده این شب بوهام
دورشون تور گرفتم چون این اندازه که هستن پرنده ها میخورن همشو. وقتی بزرگ شدن تور برمیدارم. همشون زیر نایلون هستن .این دوتا از شب بوهام هستن
اینم تره که کاشتم اون تره هامو گفتم بهتون که به فنا دادم؟
اهان یه چیز دیگه اینکه اینو بدونید همیشه رنگ برگا بستگی به اهنشون داره. من قبل و بعد از اهن دادن به یه گلدون شب بوهام عکس گرفتم. که دچار کمبود اهن بوده. ببینید رنگش کمرنگ میشه و رگبرگاش پیدا هستن رنگ سبز دارن. عکس بعدش هم واسه بعد از دادن اهن هس خدایی عشق میکنید طبابت رو ؟ راستی میخواستم یه مسئله ای رو بهتون بگم. در مورد این چیزای خونگی که درست میکنن و میفروشن . اینا رو نخرید .من چند نف ررو میشناسم که اینکارو میکنن همه چی هم درست میکنن انواع رب و لواشک و همه جور چیزی. بعد لواشک رو گذاشته بود جلوی در دستشوئیشون پهن کرده بود چندین روز اونجا خشک میشد بابام دیگه رفته بود از یکی از فامیلاشون یه دبه رب خریده بود صبح که شد به بابام گفتم اینو ببررررررررررررررررررر ما اصلا نمیتونیم چیز خونگی رو تحمل کنیم. به هیچ وجه حاضر نیستیم از این چیزا استفاده کنیم. خب بریم سر موضوع بعدی دیشب داشتم خستگی درمیکردم بعد از نماز بود قبلش هم سمپاشی و اینا کرده بودم خسته بودم همچینی دراز کشیده بودم یه لحظه توی اتاقم خواهرم اومد گفت محبوووووووووب کامپیوترم رو روشن میکنم یه سره بوق میزنه بوق ممتد برا رم کامپیوتره. گفتم باز چیکارش کردی؟ بعد رفتم رم رو درآوردم دوباره جاش زدم باز بوق زد درست نشد بعد رم رو باز درآوردم زدم اسلات بغلیش. هینجا که رم داخلش قرار میگیره. شکر خدا روشن کردم دیدم خوب شد. من باز گیر این مهندس نیفتادم خب فکر کنم بهتره زودتر ارسال کنم سعی میکنم زود بیام دوباره. شبتون بخیر و سلامتی یا علی [ یکشنبه بیست و هشتم آبان ۱۴۰۲ ] [ 19:46 ] [ هرمیون ]
قبل از هر چیزی این گل داوودی رو ببینید و لذت ببرید که بلاخره افتخار داد و تمام گلاشو باز کرد و خوشحالم از اینکه کسایی جدید وارد وبلاگ میشن و اینجا رو دوس دارن به خاطر پیاماتون ممنونم یه دنیاااااااااااا. من از بودن شما توی این وبلاگ ذوق میکنم از اینکه بیام بنویسم و شما بخونید یا کارایی کرده باشم که شاید به درد کسی بخوره. با پیامایی که میذارید ذوق و هیجان بهم میدید که همیشه باشم سلام. اول ناله کنم واستون یا تعریف کنم؟ بقیشم دیگه میبینید بعدا من راستش اصلا اعتقادی به این بابانوئل و این چرت و پرتا ندارم ولی خب مث شب یلدای ما اونا هم واس خودشون یه چیزی درست کردن که یه تحولی وسط زمستون بشه واسشون
اون گوی طلایی و نقره ای که به درخت میزنم اینا رو من بچه بودم خریدم فک کنم کلاس چهارم ابتدائی بودم یا فک کنم سوم بودم اینا رو خریدم. بچه هامون گوی شیشه ای میخریدن برا تزئین 22 بهمن. همیشه به کلاسامون این گوی شیشه ای ها رو میزدیم بیشتر هم رنگ قرمزش بود اون زمان. همیشه هم میشکست توی این عکس بیشتر پیداس
بچه بودم درخت کریسمس رو با همون درخت کاج معمولی درست میکردیم یعنی کاج کوچیک توی گلدون خریده بودیم تزئینش میکردیم فک کنم سرو بود اسمش .از اینا که کاجای گرد کوچولو میده. بعدش که بزرگ شد و زدیم توی باغچه که میخواستیم توی همون باغچه هم تزئینش کنیم برا زمستون که اصلا اون سال دیگه خونمونو فروختیم یه کتاب خریدم اسمش کریسمس هیزم شکن خیلی داستانش قشنگه
بعد اینکه دو روز هم مریض بودم سرماخورده بودم یعنی هیچیم نبودا فقط یه نیم درجه تب داشتم سه روز هم شدیدا بیحال یعنی صفر. قبلش خواهرم مریض بودم اون شدید بود الانم مامانم .کلا من استرس میگیرم الانم استرس دارم هنوز سرما خودشو نشون نداده همه مریض میشن دیگه وسط زمستون برسه چی میشه. برا همین استرس دارم. مامانم خیلی بیحاله. صورتش هم درد میاد. فک کنم 15 ساله یا بیشتر مامانم یه دندون کشید بعدش دیگه همیشه صورتش درد میاد . درد عصب سه قلو هس. یعنی درد نوروپاتی هم بهش میگن یه درد خیلی وحشتناکیه بینهایت غیرقابل تحمل. این یکی از غصه های بزرگ زندگیمه. یعنی مامانم همیشه هر چی هم میخوره با درد میخوره. زهرمارم بشه که من میتونم بدون درد چیزی بخورم الان خواهرم رد شد گفت چتهههههههه؟ نمیدونم تمومش بکنم یا نه ولی میذارم ثبت موقت شاید آخر شب بیام اضافه کنم بهش. پس فعلا میرم تا آخرای شب که باز بیام. فقط توی وبلاگ الان اعلام کنم که قراره آپ بشه سلام مجدد. الان ساعت از یازده هم گذشته سریال قصه های جزیره رو میدیدم. راااااااااااستی یه چیزی میخواستم بگم ولی خیلی طولانیه یعنی خودش یه پست طولانی میشه.در مورد همین سریال. یه چیزای به شدت جالبی کشف کردم . مطمئنم شما هم نشنیده باشید. بذارید توی یه پست دیگه هبتون کامل با عکس و آدرس همه چیو بگم. زودتر میام اینو میگم بهتون پس فردا یا حالا یکی دو روز دیگه. خب پس فعلا شبتون بخیر و سلامتی باشه یا علی [ یکشنبه بیست و یکم آبان ۱۴۰۲ ] [ 23:16 ] [ هرمیون ]
بیهوده نگو که مرد میدان هستیم وقتی که ز فریاد گریزان هستیم در غزه برادرانمان را کشتند انگار نه انگار مسلمان هستیم سلام . الان که ساعت دقیقا 2 بعدازظهر هس اومدم بنویسم تا شب که ارسالش کنم دو ساعت نشستم فکر میکنم ببینم برم کارامو بکنم بعد بیام بنویسم یا بنویسم بعد کارامو بکنم صبح ساعت 10و نیم رفتم توی آشپزخونه که ناهار درست کنم ساعت 12 و نیم تموم شد و ناهار خوردیم. راستش در حال استراحتم دو ساعت سرپا وایساده بودم واسه آشپزی، خستم. ولی وقتی میرم باغبونی با اینکه کار سختیه و انرژی میخواد ولی حس میکنم خستگیم میره. خیلی خوبه. خدا رو واقعا شکر به خاطر گیاهان و حیوانات که آفریده دنیا با اینا اصلا دوست داشتنیه به یکی از آرزوهای خیلی بزرگم که همیشه کابوس شبام بوده رسیدم . همیشه توی خوابم سعی میکردم واسه این آرزوم. ولی باورم نمیشد بهش برسم. البته این آرزوی چندین ساله ی من بود. خدایا شکرت. یه آرامش عجیبی پیدا کردم. امیدوارم همه به آرزوهاشون برسن. خب بریم سراغ کارایی که کردم. راستش شدیدا تو فکرم که کیبورد و موس بی سیم بخرم چون خیلی راحته واقعا به درد وبلاگ نویسی من میخوره. ولی خب فعلا نه. چون فعلا برا این قضیه پولی ندارم . واسه چیزای مهمتری میخوام. ولی خیلی خوبهههههههه به خاطر تغییر فصل و بلند شدن بیش از حد شبا، من کلا زمان انجام کارامو تغییر دادم. همه چی دگرگون شده. روزا که به ترتیب به ناهار درست کردن و ورزش و باغبونی و یه کم معنویات قبل از غروب آفتاب میگذره. بعد که بخش دوم میخوره به بعد از نماز مغرب. بعد مستقیم بعد از نماز ، نقاشی میکشم تقریبا یه ساعت ، بعد اینترنت تقریبا نیم ساعت گاهی وقتام حال ندارم دیگه بعد نقاشی بیام اینترنت این شخصیت جان John خیلی جذابه. کلا هر کی این فیلم رو ساخته بی نظیر بوده موضوع هر قسمتش بینهایت هیجان انگیزه. البته چند فصل پخش شده ولی خیلی دیگش هنوزم هس
بعدش سریال قضه های جزیره رو میبینم که بعد از همین سریال ساعت 10 شب پخش میشه بعدشم دیگه در اعماق تاریکی شب، نیل گیمن رو میبینم حرفاشو مرتب گوش میکنم میخوام هیچ وقت از ذهنم نره. کلا وقتی نیل گیمن رو میبنیم یا حرفاشو گوش میکنم حس نوشتنم گل میکنه شدیدا. وای که بی نظیره حالا حرفش شد بریم سراغ کتابای دیگه ای که از نیل گیمن خریدم یه کتابی که خیلیییییییییی وقته درخواست موجودی هم دادم به چندتا سایتی که ازش کتاب میخرم. سایت پردیس کتاب و شهر کتاب آنلاین و سی بوک. بیشتر از یه سال شده. برا همین دیدم چون چاپ جدید نمیشه زودتر برم دنبالش تا کلا نیس نشده. خیلی گشتم یه سایت که برا تامین کتاب بود درخواست دادم که بعد زنگیدم گفتن هر چی دنبالش گشتن نبود کلا ناامید شدم که بلاخره یه سایت اموزش زیان رو پیدا کردم که دیدم اااااااااااااا توی لیست کتابای زبانشون کتابی که میخوام هس بعد چندتای دیگم که میخواستم سفارش دادم وایباورم نمیشد که . تا وقتی که کتاب دود و آینه به دستم رسید باورم شد که دارمش
کتاب بعدی نیل گیمن که البته نویسنده های دیگم هستن جدیدا توی اینترنت دیدم که اومده یه داستان از نیل گیمن توش هس و بقیه ی نویسنده های خیلییییییییییی خوب مث سی کلارک و آر آر مارتین و چندتای دیگه. که واقعا اینا نویسنده های خیلی عجیب غریبی هستن و من عاشقشونم. اسمش پایان دنیا و داستان های دیگر
یه کتابدیگه از نیل گیمن بود که من به خاطر اینکه کارتونش رو دیده بودم برا همین کتابشو نخریدم چون میخواستم کتابای دیگشو که تا حالا نخوندم و نمیدونم ،بخونمشون برا همین اینو گذاشته بودم برا وقتی که همشونو خوندم. کتاب کورالین
من صدسال پیش کارتونشو دیدم چقدم ترسیدم کتاب بعدی که نکته ی جالبش اینه که تصویرگر این کتاب که کریس ریدل هس از تصویرگرای خیلی باحالی هس که کتابای نیل گیمن رو به تصویر کشیده و این کتاب که از یه نویسنده دیگه هم هس تصویرگرش همین کریس ریدل هس . بدونید اگه کتابی تصویرگرش این ادمه حتما بخرید مطمئن باشید جذاب ترین کتابه کتاب تاجر برف .اینم یادم رفت
یه کتاب دیگه هم هس که میذارم برا بعد میخوام حرفای دیگه هم بزنم دیر میشه. شیر آب گرم یکی از روشوییا خراب بود یعنی هر چی میبستی آب میداد از تابستون شیر پائین آب گرمشو بستم .چون تابستون اینقد کار داشتم که نمیرسیدم سر وقتش برم. میدونستمم دیگه فایده نداره دیگه خود کمپلت شیر مشکل داش. بعد این روشویی هم تنها جای خونمون هس که اهرمی نیس. شیر اهرمی اینقدا هم خوب نیس چون وقتی خراب میشه بدبختی داره باز کردنش اخرش هم باید دسته شیر رو بشکنی. آخرین استراتژی واسه این شیرای اهرمی همینه. به خاطر همین اصلا دلم نمیخواد این یکی رو هم که مونده اهرمی کنیم. برا همین گذاشته بودم برا پائیز درستش میکنم .چون این موقع دیگه به آب گرم نیازه .صبح زود که آدم میخواد وضو بگیره خیلی شوکه کننده س که از خواب بیدار بشی و آب سرد توی صورتت بریزی. حالا تابستون برعکسه کیف داره. قبلش هم بگم که میدونم میگید خب به بابات بگو درست کنه . باشه حتما خلاصه باید کل شیر رو باز میکردم و از روشویی جدا میکردم که اگه امیدی بهش نیس یکی دیگه بخریم. حالا واکنش بابام رو ببینید وقتی که شیر رو باز کردم توی راه پله گذاشتم که صبح به بابام بگم ببر یا درستش کن یا عوضش کن. بابام: این چیهههههههههههههههه محبوبببببببببببببببببببببب و من : مامانم یواشکی به خواهرم (یواشکی چون نیمخواد بحث درست بشه): چقدر پروو. خجالتم نمیکشه یه دختر دست به این کارا میزنه گفتم خرابه دیگم درست نمیشه. مغزی نو هم بهش زدم فایده نداره خسته شدم از دستش بابام: تفلون زدی بهش؟ بیخودی باز میکنی من: درستش کن من همه چی میارم اگه درستش کردیییییییییییییییییییییییییییییییییی. اییییییییییییییییییییییییییییییییی بعد دو ساعت بهش ور رفته بعد یه خر تفلون دورش پیچیده و دوباره وصلش کرده . گفت بیا خوب شد گفتم آب گرم رو باز کن و ببند نتیجه : مردا وقتی یه کاری رو نمیکنید و واستون انجام میدن لطفا دیگه ادا اصول زیادی هم درنیارید بعد برد بیرون به دستگاه بسته بودن و داخلشو انگار از اول تراش دادن و درستش کردن. تازه بازم بابام نبست که، گذاشت توی راه پله من برداشتم بستم این کوچیکترین و ریزترین کارای اعصاب خورد کن بابام بود. و مسئولیت پذیری توی زندگیش. حالا بریم سر باغبونی یه کم . جهت آرامش اعصاب یه سری چیزی واسه درختا سفارش داده بودم که رسید. البته چند روزی میشه. میوه های درخت انجیرمون 80 درصدش میریخت. یعنی یه دنیا انجیر هر روز پای درخت بود . یعنی قبل از اینکه برسن. بعد زنگ زدم برا مشاوره گیاهپزشکی گفت که ریز میوه به خاطر کمبود کلسیم توی درخت هس. برا همین یه کلسیم سفارش دادم. واسه محلول پاشی
دو سی سی رو با آمپول میکشی و توی یه لیتر میریزی. درخت ما بزرگه برا همین زیاد میخواد .سمپاشی هم که دارم 2 لیتره برا همین 4 سی سی توش ریختم البته چندبار اینکارو کردم. چون کم بود. خلاصه که باید در سه مرحله به فاصله 12 روز اینکار رو تکرار کرد. بعدی هم یه نوع اسید هیومیک برا ماه آذر باید محلول پاشی کنم واسش
و یه هورمون رشد جیبرلین رو هم خریدم برا جوونه زدن بذر
هنوز استفاده نکردم . وقت نشد . باید بذر رو 24 ساعت توی این بذاری بعد بکاری .داشتم گلدون و جاشو آماده میکردم. دو قطره از این رو توی یه لیتر آب میریزی. قبلا یه هورمون ریشه زایی استفاده کرده بودم ولی اثری نداش واسه قلمه زدن. حالا ببینم این برا بذر چطوره. خب دیگه برویم باشد که اینبار زودتر باز گردیم شب بخیر و سلامتی یا علی [ جمعه پنجم آبان ۱۴۰۲ ] [ 0:24 ] [ هرمیون ]
ای قدس ! تو را ز خار و خس می گیریم ما خاک تو را به تین و زیتون سوگند فردا ز نفاق و کفر پس می گیریم
سلام. الان ساعت یک بعد از ظهره کار باغبونی دارم. خیلی هم دارم. اصن گیری افتادم سر این درخت انار که امسال خیلی رشد کرده بعد پر از پرنده شده اینو دوس دارما اینکه میشینن میخورنش اعصابمو خورد کرده. نمیدونم چرا مث موش میجوئن درخت رو . اصن باورم نمیشه اینکارو میکنن دیگه اینکه نقل و انتقالات گلدونی دارم. بعد امروز هم ناهار فلافل درست کردم یه خورده خسته شدم هر چند همه ی غذاها سخته. اونی بهش میگن فست فود بدتر از همه زحمت داره. یه کیس هم توی اتاقمه باید ویندوز 7 روش نصب کنم و کنار بذارم اماده باشه هر وقت لازمش داشتم. خدااااااااااااااایی نکرده البته بعد کامپیوتر خواهرمم نمیدونم چشه میگه یه جوری شده هی میره میاد .اونم ببینم چون مهندس ارتقا داده میترسم یه چیزی که بهش نخونه روش گذاشته باشه تا زود هس بهش بگم. راستیییییییییییییییییییییییییییییییییی اینترنتمو درستیدم. حتما حتماااااااااااااااااااااا براتون میگم چیکار کردم که اگه مشکل کسی دیگه ای هم بود بتونه رفع کنه من یه ماهه بیشتر فک کنم خودمو نابود کردم سر این قضیه. سلام تازه کم شب بو کاشتم که جدا کردنشون واسم راحت باشه. ولی بازم زیاد بودن. راستش هیچ عکسی نگرفتم امروز یعنی اصلا این وسط کی میتونس عکس بگیره. ولی از قبل رو بذارید بهتون بگم چون عکساشم الان اماده کردم. اینو همه میتونید اجراش کنید برا درختاتون. پائیز بهترین فصله برا کوددادن. یعنی وقتی درخت به خواب رفت و خزان کرد رو دیگه بی خیال بشید نمیخواد چیزیش بدید چون اصلا دریافت نمیکنه . کپیده برا زیاد شدن شکوفا و باردهی و این چرت و پرتا 300 گرم سولفات اهن برای هر درخت. 500 گرم سوپر فسفات تریپل برای هر درخت. 150 گرم سولفات پتاسیم برای هر درخت. دوستان توچه داشته باشید این مقدار برای درختای بالای 5 سال هس. این بسته ی پستی هس که رسید. نوشته بود توی اطلاعات مرسوله پستی، نوع مرسوله: کود کشاورزی اینم مرسوله
اون گونیه، سولفات اهن هس
بعدیش سوپر فسفات تریپل
و اینم سولفات پتاسیم
من برا اندازه گیریش پیمانه برداشتم از این پیمانه های برنج هس، البته دیگه ازش استفاده نمیکنیما ف ولی مامانم بفهمه یه ننگی در تاریخ بشریت برام ثبت میشه
داخل پیمانه ها مدرج هس به گرم. خیلی خوبه. بعد یه چاله 5 سانت دور تا دور درخت میکنید .سایه انداز درخت. من با دستم کندم چون میخواستم ریشه آسیب نبینه
بعد همه رو میریزید یکی یکی بعد خاک روش میریزید و آبیاری میکنید
دیگه بعد از این میخواد خوب بشه میخواد نشه خب فعلا در این حد داشته باشید تا من ببینم زنده میمونم یا نه تا دوباره بیام .یا علی اینبار آقایون محترم وبلاگ [ دوشنبه هفدهم مهر ۱۴۰۲ ] [ 20:52 ] [ هرمیون ]
راستش ذهنم شلوغ پلوغه برا همین نیومد یه مدت کلاس گیاهپزشکی بودم مغزمم وقتی چیزی یاد میگیرم تعجب میکنه تا چند روز تو حالت استند بای میمونه سلام بر تمامی مسلمین و مسلمات راستش فکرشو که میکنم میبینم هر بار یه دلیلی دارم برا نیومدنم. و این به خاطر اینه که من واقعا میخوام بیام و نمیشه. هربار هم شما میبینید که واقعا حق داشتم. مگه نه کلاس گیاهپزشکی برا این که چند وقته که زنگ میزنم به یه گیاهپزشک و یه مهندس کشاورزی برا بهبود بر و بچم بعد اینا هم وقتی راهنمایی میکنن فقط اینطوری میشم راستش یادم رفت عکسا رو وارد کامپیوتر کنم با گوشی خودمم عکس نمیگیرم. ولی دو تا عکس رو به خاطر سوال ازشون وارد کرده بودم اونا رو میذارم که چطوری کود رو پای درخت ریختم. این عسکش و اینکه پائیز بهترین وقت کود دادن هس. وجدانا از اول تا اخرش داشتم صلوات و سبحان الله و اینا میگفتم که یه وقت دوتا درختای بادوومم نسوزن بعد برا درخت انار و انجیر هم خیلی سوال داشتم. قد درخت عرعر بزرگ شده بودن ولی یکیش به شدت ریزش بار داشت یکی هم که اصلا بار نداش الان هم اجازه هرس اصلا نمیدن فقط برا اوج زمستون بهمن و اسفند البته برا کاشون همون دی هم خوبه یا اخر آذر. یه سری دیگه کود باید سفارش بدم چون برا اون دوتای دیگه باید محلول پاشی کلسیم بکنم. خیلی هم واجبه چاله رو با دستم کندم بعد شبش میتونستم تمام مفصلای انگشتام رو که درد میاد یکی یکی بشمرم یه مودم میخوام بخرم ولیوای که چقد گروونه یه تومن به بالاس. فک کنم یه ماه دیگم باید سر کنم با همین و تحمل کنم قطعی رو اصلا شاید هم از مودم نباشه. حالا هر چی خلاصه .من مودم هم نیاز دارم چون مودمم یه ریزه خرابه. مال عهد بوق هم هس دومین مودم ساده و بی آلایش من TP -LINK 8817 یه چیز دیگه اینکه عجیب عشق چسب حرارتی شدم یه فلش جدید باحال خریدم خب دیگه این یکی دو روز میام دوباره. فعلا شبتون بخیر و سلامتی باشه آبجیای گلم [ شنبه پانزدهم مهر ۱۴۰۲ ] [ 23:39 ] [ هرمیون ]
این پست رو توی چند روز نوشتم اعلام روز نکردم سلام الان دارم با اینترنت و گوشی مردم میام همچنان اینترنتم وصل نیس و مرتب میگن از مخابرات برگشت میخوره و نمیدونم چی و چی. بعد به بابام گفتم بره مخابرات فردا ببین اینا چشونه اعصاب ما رو خورد کردن. فامیلای بابام هستن اونجا، شاید کارمون راه بیفته.خل شدم از اینکه هی زنگ زدم و این تلفن گویا رو گوش کردم اه یه طبقه به میزی که ساختم اضافه کردم به خاطر اینکه محافظ کامپیوتر سیمش کوتاهه بذاره توی طبقه. این محافظ رو من خریدم چون سیم کوتاه تر ارزون تر بود این طبقه ای که دادم
بعد بذارید براتون از ارتقا کامپیوتر و مشکلات و تعمیرات و قطعات و این چیزاش بگم.(یه بنده خدا اگه کامپیوترتون خیلی قدیمی هس میتونید در حد ویندوز 7 درستش کنید اگه قطعاتش سالمه .اگه هم مشکل داره قطعات کامپیوترای قدیمی ارزون هستن. مثلا من کارت گرافیک برا قدیمی خریدم 150 تومن. دست دوم. چون نو دیگه از اینا نیس. ولی خوب کار میکنه. فکر نکنید دست دوم قطعات کامپیوتر خوب نیس. خیلی خوب و زیاد کار میکنن. فقط مهندستون رو یه ادم درست حسابی انتخاب کنید که مسلمون باشه و حرفش درست باشه. مهندس کامپیوتر من همیشه قطعه رو تست میکنه خودش که مشکلی نداشته باشه. مهندسم خدایی خیلی خوبه کارمو همیشه راه میندازه. دقیق هم همون کاری رو میکنه که میگم. خیلی جاها هم که اطلاعی ندارم که چی به چیه قشنگ بهم حالی میکنه و کلا باهام راه میاد. مشکلامو همیشه حل میکنه. اگه کامپیوترتون خیلی دیدید دیگه نمیشه با اون چیزایی که شما انتظار دارید منطبق باشه یه مادربرد دست دوم نسبتا جدیدتر روش بذارید خیلی خوبه یعنی یه دنیا کامپیوترتون فرق میکنه فقط وقتی یه کم مادربردتون نسبت به قبلی جدیدتر بشه. مادربردایی که گرافیک انبرد دارن یعنی یه کارت گرافیک توی خود مادربرد هس که شما بدون احتیاج به خرید کارت گرافیک میتونید کامپیوترتون رو ارزون تر تموم کنید. این کامپیوتر جدیدی که من خریدم و قیمت بهتون گفتم اصلا در نظر نگیرید این برا بازی بسته بودم اصلا شما بی خیال این بشید و فکر نکنید که همین قیمت درمیاد اگه شما هم کامپیوتر بخواید اینطوری نیس. کامپیوتر قبلی من خیلی خوبه. مادبردش رو چند وقت پیش دست دوم گذاشتم مادربرد قبلی هم از کا رافتاد وگرنه عوض نیمکردم. کارت گرافیک دست دوم هم این بار براش گرفتم . خیلی کار راه انداز هس. خیلی هم خوب کار میکنه.خدایی همه کاری هم باهاش میکردم تازه چقدم باهاش بازی میکردم. بازی های خوبی هم در سطح همون کامپیوترم بود. الان برا وقتی که این خداااااااااااااااااااایی نکرده زبونم لال واقعا خراب شد خب این از قضیه کامپیوتر. این از قبل و بعد اینکه درخت گل رو کندم
فکر نکنید وای چقد قشنگه و این حرفا. منم به خاطر همین خوشگلیش دو سال جونم دراومد از دستش. امسال که دیگه چند متر میشد تمام اونطرف حیار رو بسته بود خیلی بزرگ میشه این که توی عکس میبینید تازه زدمش دراومده دقیقا بیشتر از سه برابر اینی که توی عکس میبینید بزرگ میشه. اصلا برا وسط حیاط خوب نیس یه جایی کنار دیوار یا گوشه حیاط خوبه. اصلا وقتی بزرگ میشه تمام راه رو میگیره. هرسش هم خیلی سخته. یعنی بینهایت سخت و خسته کننده س. انرژی زیادی میخواد. چون یه بار هم که نیس صدبار من هرسش کردم توی سه چهار ماه.. خار خیلی زیادی هم داره خیلی هم ناجوره. اصن یادش میفتم مور مور میشم. ولی توی گلدون اینطوری نیس چون تیو گلدون کلا چیزی زیاد بزرگ نمیشه اندازه جایی که داره رشد میکنه . من توی گلدون ببینم چطوری میشه. بدبختی خیلی دوس دارم گل محمدی رو. خب کاشونیا گل محمدی دوس نداشته باشن چی دوس داشته باشن دیگه دیگه از چی بگم اهان نقاشی که کشیدم نقاشیم داره پیش میره کاشکی زودتر تموم بشه چون دوس دارم یه چیز دیگه بکشم. ولی خیلی مونده ازش. فعلا رفتم دورش رو میکشم. دورش نسبتا راحت تر هس ولی خب تا بفهمی رنگاش چطوریه خیلی زمان میبره ولی دیگه بزرگ نمیکشم دوس دارم خیلی بکشم چیزای زیادی هس که دسو دارم بکشم ولی اینبار کوچیک میکشم توی دفتر طراحی یا دفتر نقاشی حتی. دلم برا دفتر نقاشی تنگ شده این از نقاشیم که تا این حد پیش رفته
راستی برای اون شیشه که ریسه توش گذاشته بودم، از همین شیشه های رب بزرگ هس. بعد با پرینت اون عکس رو چاپ کردم و دراوردم بهش چسبوندم بعد دورش رو با رنگ روغن نقاشی ،رنگ سفید، روشو با قلمو بهش زدم. یعنی یعنی قلمو رو نکشید روش. هی ضربه بزنید بهش تا اینطوری رنگ بشه. با اون رنگ روغنای بزرگ که برا ساختمونه اینکارو نکنید با رنگای تیوپی کوچیک که برا نقاشی کردن هس. بعد در مورد سیم ریسه مفتولی، من همینطوری بود خریدم یعنی سیم اتصال یو اس بی داش. بعد زدم به یکی از شارژرای گوشی یا تبلت. از اینا که سیمش جدا میشه . بعد فک کنم خودشونم وصل کردن بهش چون جای چسب داره. ولی من هیمنطوری خریدمش. نزدیک 45 تومن بود. بعد این میز که ساختم(غریبه آشنا تقریبا بیست سال پیش وقتی اومدیم این خونمون همه چیزای قدیمیمونو زدیم نابود کردیم چون یا خیلی سنگین بودن یا اینقد بزرگ بودن که از در وارد نمیشدن. بعد چوباشو نگه داشتیم که با کمک من همشون تموم شده ولی شما هم اگه چوب دارید نیاز نیس که زاویه دار بریده بشه ، همینطوری صاف هم برش بزنید با مته به هم پیچ کنید یا از این بست گونیای اهنی استفاده کنید راحت میتونید دوتا چوب رو به هم وصل کنید خیلی هم محکم میشه. ولی من همیشه دلر میزنم و پیچ میکنم به همدیگه. این بست گونیاس
بعد زهرا خانوم از شیراز واقعا نمیدونم بعضیا چطور میتونن اینقد همه چیو زیرپا بذارن. خودشونو به نفهمی بزنن و فقط پی هوسشون باشن و خوشگذرونی و خودخواهی خودشون . کل دنیا رو هم فقط توی همین چیزا میبینن بگذریم اصلا اونایی که خوبن همیشه خوب هستن و تاثیری از دنیا نمیگیرن و همیشه هم خوب باقی میمونن . خیلی خوبه که خونوادگی کتاب میخونید خیلی اینطوری لذت بخشه من الان میخوام خیلی بیشتر کتاب بخونم بعدش بنویسم . امیدوارم موفق باشی وقتی شروع کردی به نوشتن به منم بگی بعد من بمیرم از هیجان. منم گیج بشم شروع کنم به نوشتن آرزوی عزیزم ممنونم از پیامت خیلی از پیاما رو هم که قبلا جواب داده بودم توی پستیا قبلی میخوام در مورد یه کتاب حرف بنزم البته بار اول هم نیس به این ترجمه های مسخره و بی شعوری برخورد میکنم. کسی بیاد شاهکار ادبیات علمی تخیلی رو با این ترجمه ی مزخرف خراب کنه. کتاب آرتمیس و مترجمی که چندتا از ترجمه هاشو نشونتون میدم
یعنی تا این حد کسی بی تربیت باشه که بتونه اینطوری ترجمه کنه و اون انتشاراتی که برمیداره اینو چاپ میکنه. تازه من یه ذره از کتاب رو خوندم که این همه مسخره بازی توش بود. واقعا ناراحتم . کاشکی از مترجم دیگه ای خریده بودم. خیلی خیلی پشیمونم. خب دیگه فعلا هیمنا بود یه کم دیگه عکس داشتم ولی راستش خسته شدم اینقد نوشتم دیگه باشه واسه دفعه ی بعدی. شبتون بخیر و سلامتی یا علی [ یکشنبه نهم مهر ۱۴۰۲ ] [ 21:1 ] [ هرمیون ]
نشستم ببینم حال دارم پست بذارم یا نه سلام. امشب حلیم درست کردم الان قابلمشو گذاشتم توی اتاقم جلوی پنکه تا یخ کنه بعد بذارم یخچال. تا یخ کنه من هی میخوام بخورم. خیلی حلیم دوس دارم. البته حلیمای بیرون رو اصلا دوس ندارم. خیلی بد درست میکنن هیچی توش نیس فقط گندم و انگار نشاسته هم بهش میکنن خیلی مزخرفه. رنگ سفید هم هس من دو مدل حلیم درست میکنم. وقتی خیلی حلیم بخوایم قشنگ گوشت و نخود و لوبیا رو میپزم و بقیه مراحل. مدل دیگم اینجوریاس که وقتی آبگوشت نخود و آبگوشت لوبیا درست کردیم و اضافه هاشون توی یخچال هس و کسی نمیخوره دیگه ، همه رو با هم میریزم توی زودپز آب میریزم روش و گندم حلیمی و ادویه ها و پیاز و این چیزا رو اضافه میکنم و میذارم بپزه همه با هم دوباره. مدل اولی رو توی قابلمه میریزم گندم رو که از قبل خیس کردم و گوشت و نخود لوبیا هم جدا میذارم بپزه و بعد میریزم توی قابلمه روی گندمایی که داشتن میپخیدن. مدل دوم که توی زودپز هس چون کمه. گندم هم دوتا لیوان سرخالی بهشون اضافه میکنم. توی زودپز خیلی باید مواظب باشید هم اینکه اندازه هفت هشت سانت زودپز خالی باشه بعد اینکه یه ربع یا بیست دقیقه شد بهش سر بزنید. و باز کنید دوباره ببندید . خب از آشپزی بیایم بیرون. وای هیجان زده شدم به خاطر اینکه گوجه هایی که کاشتم گوجه دادن
هیچ وقت برام عادی نمیشه. اگه هزاربارم بکارم برام هیجان انگیزه. واقعا قدرت خدا رو تیو باغبونی میشه حس کرد یه کتاب هم گفتم بهتون نشون بدم که خریدم.این کتاب جلد 2 هس ولی خب تا 1 رو پیدا کنم همینم خیلی دوس شدارم داستان خیلی فانتزی و باحالی داره. ولی هنوز شروع نکردم به خوندن. همچنان دارم کتاب زوال خانواده دلیان رو میخونم که 700 صفحه س و من 500 صفحشو تا الان خوندم خیلی دوس دارم ببینم اخرش چی میشه این کتاب لیرائیل
خب امروز بعد از چند روز که حال خوبی نداشتم ،حالم خیلی خوب بود ورزش هم کردم . یه سری برنامه ریزی دارم امیدوارم که اجراشون کنم. خب دیگه شبتون بخیر و سلامتی باشه و یا علی [ چهارشنبه دهم خرداد ۱۴۰۲ ] [ 23:11 ] [ هرمیون ]
فک کنم بیشتر از هفت هشت سال پیش بود یه بار خواستم برا چند وقت وبلاگمو تعطیل کنم اومدم یه پست گذاشتم که یه مدت طولانی میرم دوباره میام. بعد خیلی پیام اومد که اینکارو نکنم. یه نفر هم پیام گذاشته بود که چیزی نمیشه که بیای گاهی وقتی چندتا جمله هم هس بنویسی و بری. من خیلی روم اثر گذاش الانم که جوابای شما رو دیدم در مورد فاصله ی پست گذاشتنا تصمیم گرفتم خیلی بیشتر بذارم و با فاصله ی خیلی کوتاه تری سلام . الان ساعت یک و نیم بعدازظهر هس. گفتم از الان شورع کنم بنویسم چون پستم اینبار طولانیه. تا ساعت 3 وقت دارم بنویسم . خیلیه خب آنچه که در این پست خواهید دید اموزش کامل اضافه کردن طبقه به اتاق معرفی چندتا از کتابای خریده شده یه کمی هم باغبونی قبل از هر چیزی بذارید وسایلی رو که میخواید بهتون بگم چیا هس. دلر رو از نظر من حتما باید همه توی خونه داشته باشن.واقعا واجبه حالا اگه نداشتید از کسی قرض بگیرید. الان دلرای خوبی هس که قیمت زیادی هم نداره و مکانات خیلی زیادی هم داره با چقد وسیله ی همراه هم هس. خلاصه اینکه شما یه مته هم میخواید. اگه خودتون بلد نیستین که با نگاه کردن به رولپلاک تشخیص بدید چه مته ای میخواد میتونید پیچ و رول پلاک رو نشون مغازه دار بدید اون مته ی اندازه اونو بهتون میده. ولی حالا مته کوچیکتر هم بود میتونید خودتون بزرگتر کنید موقع دلر زدن. روی جعبه رولپلاک هم نوشته که متناسب با اون سایزی که خریدید چه شماره مته ای استفاده کنید
من مته کوچیک رو برا دلر زدن به ام دی اف استفاده میکنم
مته ی بزرگ رو برا دیوار. اون که علامت زدم مته 8 هس که برا اون پیچی که خریدم باید استفاده بشه اگه موقع چرخش مته نمیتونید تشخیص بدید عمق دلر زدن رو پیچ رو بذارید کنار مته بالای اون اندازه رو چسب بزنید. اینطوری میتونید ببینید چقد باید دلر بزنید.
بعد رولپلاک رو بذارید و با چکش بهش ضربه بزنید تا ته بره اضافه هم اومد با چاقو ببرید مهم نیس . فقط زیاد اضافه نیاد راستی با پیچ گوشتی بزرگ هم برا دیوار استفاده کنید چون قدرت کمتری نیاز داره
بعد بقیه ی کارا. این پیچایی که من خریدم. از اینترنت خریدم چون تعداد زیادی میخواستم و عمده حساب میشد و کلا این پایه و پیچ و همه این چیزا رو از اینترنت خریدم. ولی شما میتونید از بیرون تعدادی بخرید هر تعدادی که میخواید.
پیچ ام دی اف رو برا اتصال پایه به طاقچه میتونید ازش استفاده کنید .خیلی راحتن. ولی برا دیوار استفاده نکنید .
پیچای ساده هم میتونید استفاده کنیدو فقط طول پیچ رو جوری انتخاب کنید که از اونور طاقچه بیورن نزنه.
حالا بریم سر پایه ی طاقچه: پایه طاقچه چند مدل هس ولی بهترینش همینه که من نشونتون میدم خیلی محکم و خوبه. وزن خیلی زیادی رو هم تحمل میکنه.اندازه های مختلفی داره متناسب با عرض طاقچتون انتخاب کنید.
یه طرف پایه کوتاه تر هس که اون برا نصب زیر طاقچه ی. طرف بزرگتر برا نصب به دیواره. پس وقتی میخواید پایه رو انتخاب کنید یه جوری انتخاب کنید که یه 5 یا 6 سانتی از عرض طاقچتون کمتر باشه. باز بستگی داره اگه طاقچتون طولش کمتره میتونید پایه کوچیکتی هم استفاده کنید یا اگه چیز سنگینی رو نیمخواید روش بذارید. از پایه های خیلی کوچیک هم میتونید استفاده کنید. الان من پایه ی عرض کوتاهترش 15 سانت و 10 سانته. این رسید خریدش
هر طاقچه ای هم دوتا میخواد. هر طرف پایه های سه تا جای پیچ داره اون که به طاقچه وصل میشه رو سه تا رو کامل بزنید ولی اون که به دیوار وصل میشه لازم نیس هر سه تاشو بزنید دوتا هم کافیه. عکس رو ببینید
اول هم حتما پایه رو به طاقچه وصل کنید بعد نگه دارید به دیوار. بعد روی دیوار رو اول علامت بزنید یکی از سوارخا رو بعد دلر بزنید بعد دوباره بردارید سوراخ دیگه رو علامت بزنید و دوباره دلر بزنید. هر سه تا رو با هم علامت نزنید هیچ وقت. چون وقتی دلر میزنید خیلی جاهاشون تغییر میکنه. نوار ام دی اف هم از ابزار فروشیا یا هر کی توی کار ام دی اف هس مث کابینتیا و اینا میتونید بخرید ازشون. من فعلا نخریدم دیگه حوصلم نرسید خیلی خسته شدم راستی یه نکته ی مهم: جهتای حرکت سیم برق رو توی خونه میدونید هر جا پریز هس یا لامپ ف مهتاب یو این چیزا. اگه دقیق نیمدونید سیم کشی چطوریه، برق داخل همون قسمت رو قطع کنید و با سیم رابط برق رو وصل کنید به جای دیگه.بالای پریزا رو هیچ وقت دلر نزنید. خب این از طاقچه که بحثش تموم شد حالا بریم سراغ کتابای جدیدی که خریدم. یه چندتائیشو میذارم. از قبلیا رو هم هنوز نذاشتم. یه سری از کتابا رو باید هر کدوم رو جدا بذارم براتون چون کلی حرف براشون دارم ولی اینایی که نخوندم هنوز رو میذارم. خیلی در موردشون تحقیق کردم و یه کمی ازشون رو خوندم تا انتخابشون کردم . قبل از هر چیزی از شیده ی عزیزم تشکر میکنم کتاب ستون های زمین جلد اول ودوم رو خریدم البته همین دو جلد هم هس. رمان هس که وقایع قرون وسطی هم توشه. وقتی بخونم دقیق میگم.
اینکه این کتاب رو خریدم برا خاطر اینه که اول، خیلی به تاریخ اروپا علاقه دارم مخصوصا قرون وسطی و کلا تمام اوضاع عجیب غریب و جذابی که توش به وقوع پیوسته. بعد دلیل دومم هم اینه که عاشق سریال آخرین پادشاهی هستم
این کتاب رو میگن شبیه همون سریال هس. کلا داستانای اینجوری رو خیلی دوس دارم . دلاورانه و شجاعانه و اینجور چیزا کتاب بعدی 66 قصه از هانس کریستین اندرسن.
این نویسنده رو هممون میشناسیم شاید بعضیا اسمشو خاطرشون نباشه ولی همیشه خیلی کارتون ازش میذاشتن من هیچ وقت یادم نمیره. مث جوجه ادرک زشت، ملکه برفی، دختر کبریت فروش، بلبل امپراطور که خیلی کارتونشو دوس داشتم داستانش قشنگ بود. کلا عاشق داستاناشم همیشههههههههههه این یه نمونه از داستاناش. مصور هم هس
کلا مجموعه داستانای کوتاه قدیمی رو خیلی دوس دارم کتاب بعدی ،بر مرکب باد هس اینم 700 صفحه س
این کتاب درباره حضرت سلیمان هس خیلی خوشگله .روشم نوشته بازخوانی قصه حضرت سلیمان. که باد در اختیار حضرت سلیمان بوده. کلا من داستان پیغمبرا رو خیلی دوس دارم. اماما رو هم خیلی دوس دارم. بچه هم که بودم کتابای اماما رو همیشه داشتیم. همیشه هم از روشون نقاشی میکشیدم. اینقد دوس داشتم درخت نخل بکشم کتاب بعدی دریای زمین هس. خیلی قشنگه. اصلا یه کتاب متفاوت. خیلی متفاوت. 6 جلد هس. ولی میتونید هر جلدی رو جدا بخونید یعنی ربطی به هم نداره اینقد که متوجه نشید چی به چیه. جلد 1 و 4 موجود نبود.منتظرم همین سایتی که میخرم موجود کنه اگه نه جای دیگه هم درخواست کنم. الان من جلد 2 رو خوندم. جلد 3 و 5 و 6 رو خریدم. این جلد 5و 6 هس که با همه. هزار و خورده یا صفحه هس
هم جلداش مجموعه ای هس هم جدا به جدا. کتاب بعد ، موش و فرزندش
اول چیز جالبی که بگم در موردش اینه که لبه های کاغذ رو جوری برش زدن که فک کنید موش لبه های کتاب رو خورده
این کتاب برا همه ی سنین هس فک نکنید برا بچه هاس. معروفترین کتابه و پنجاهمین سالگرد انتشارش هس خب حالا از کتاب بگذریم چون خیلی دیگم هس فعلا اینا رو داشته باشید بعد کم کم میام همشو میذارم. هر کدوم هم که تموم کردم درموردش بهتون کامل میگم چطوریه. بریم سراغ باغبانی باغبانی که این روزا خیلی سخت بود به خاطر اینکه همه ی گلدونای بزرگ رو باید خاکشون رو درست میکردم و شب بوها رو ازشون میکندم چون دیگه بذرشون اماده بود و خشک شده بود. خیلی کار سختیه این مرحله این تصویرش که یه دنیا خاک ازش خالی کردم یه دنیا هم خاک توشه هنوز. باید حتما بعد از هر کاشتی کل گلدون یا هر چیزیکه توش چیز میکارید رو خاکشو دربیارید و درستش کنید. کود و هر چی که هس بهش اضافه کنید.
این گوجه هایی که کاشته بودم بزرگ شدن و گل دادن حالا ببینم گوجه میشه یا نه
اینم گوجه و فلفل که جدید انتقال دادم به اینجا
اینم تره هایی که دارن بزرگ میشن
تره هفت سال میمونه هیچ وقت از ته نکنید تره رو. ببُرید دوباره هی سبز میشه تا هفت سال. اینم شب بو که جدید کاشتم برا بهار سال آینده
سیب زمینی ها هم اینقدی شدن فعلا نتیجشو نمیدونم تا خودشون که خشک بشن ببینم چقد سیب زمینی هس اینم شب بوها که منتظرشون بودم خشک بشن برا خاطر بذرشون. بذرشون رو یه ذره میدن چقدم الکی پول میگیرن. نمیدونم روشون میشه بیست تا دونه ریز رو میشمرن میدن. حالام نمیگن مثقالی یا گرمی. اینا که شکل لوبیا هس میبینید، اینا یه عالمه دونه توشه. اونوقت بیست تا دونه ریز توی این رو میمشرن میفروشن
اینم نیلوفر جدیدا کاشتم
این هم همیشه بهارامه. گلاش خیلی بزرگ نیستم چون زیر سایه درخت بادووم هستن. وقتی افتاب نبینن گلاشون کوچیک میشه
خب دیگه خیلی طول کشید برا این پست. سعی میکنم از این به بعد پستای کوتاه تر و با فاصله زماین کمتری بذارم. از پیامایی که گذاشتید واسم خیلی ممونم که به سوالم جواب دادید شبتون بخیر یا علی [ سه شنبه دوم خرداد ۱۴۰۲ ] [ 22:30 ] [ هرمیون ]
کلی عکس گرفتم ولی حالا ببخشید دیگه خستم سرم خیلی شلوغه .نکشید مغزم که بیام تمام عکسا رو ارسال کنم رو کامپیوتر سلام . گشنمه حالا بگذریم از این موضوع. چون بیشتر گشنم میشه خب من کود آهن رو به درختای انار دادم که شاید بهتر بشه اناراش. حالا کلا کاری هم به میوه دادنش ندارم . کلا اصن انتظاری ازش ندارم همین که هس ممنونم ازش خب کود اهن رو کلا موقعی که داره میوه تشکیل میشه به درخت میدن حالا وقتای دیگه رو نمیدونم . به سبزیجات و این چیزا هم میدن. برا درختای میوه که سنشون زیادتر هس فک کنم 50 تا 70گرم میدن به هر درختی. الان این بسته که توی دستم هس رو واسه دوتا درخت گفتن داده بشه. یعنی نصفش برا یه درخت هس نصفشم برا یه درخت دیگه.
من راستش یه ذره برا امتحان لای خاک گلدونامم کردم طرز دادنش به درخت اینطوریه که یه چاله 20 سانتی میکنی پای درخت با فاصله بیست یا سی سانتی از تنه ی درخت . یه چندتا چاله میکنی بعد اینو میریزی داخلش. البته نصفشو. بعد چاله رو پر میکنی و باغچه رو حسابی اب میدی. خب من دوتا پیاز نرگس فک کنم دو سال پیش خریدم فعلا که گل نداده توی این دو سال. ولی پیازاش خیلی زیاد شده.
من بعد از هر بار که سبز میشه و خشک میشه از خاک درش میارم بعد خاکشو کود و این چیزا بهش میدم دوباره میذارم سرجاش. کلا پیاز رو عمقی نباید کاش یعنی هی جورایی باید نزدیک سطح خاک باشه. خب گوجه هایی که کاشته بودم دونه هاشو، دیگه بزرگ شدن و باید جای اصلی میکاشتمشون. چون اینقدی که میشن گل دادنشون شروع میشه. برا همین گیج بودم اون باغچه چوبی که گل شب بو توش هس زود خالی بشه . منتظر بودم تا الان که بذر شب بوها رو بگیرم و خاکش رو از ته بریزم بیرون و دوباره کود و این چیزا بهش بدم. بعد گوجه ها رو بکارم اینجا. چون عمقش نیم متر بیشتر هس و خیلی بزرگه. ولی اینو بدونید وقتی دونه گوجه رو میکارید توی گلدون کوچیک بکارید بعد یه ذره یه ذره گلدونش رو بزرگ کنید اینطوری رشد خیلی بهتری داره. یهو توی جای بزرگ نکارید. این گلدونایی که نشائ های بزرگتر رو جدا کردم توی باغچه چوبی کاشتم . فک نکنید کود دادن و زیر و رو کردن خاک این باغچه راحته . گلای همیشه بهار هم یه چندتایی کاشته بودم زیاد نکاشتم چون دیگه خیلی چیز کاشته بودم خسته بودم
یه کتاب که میخواستم بهتون معرفی کنم جزو آثار ماندگار ادبیات هس و پنجاهمین سالگرد انتشارش بوده. توی توضیحات کتاب هم گفته که اثریه که هیچ وقت از خاطره ها محو نمیشه. دوسش میدارم کتاب دریای زمین خیلی خاص و قشنگه. اگه بخوایم یه کم از دنیای تکراری فانتز یکه خودم عاشقش هستم فاصله بگیریم و یه داستان خیلی متفاوت ولی خاص و بازم خیالی رو بخونیم ،این کتاب بهترینه. کتاب گورهای آتوان که جلد دوم دریای زمین هس خیلی قشنگه بود. این کتاب سه جلد داره که میتونید جدا از هم بخونیدش نیازی نیس که حتما از جلد یک شروع کنید. در مورد زندگی یه دختره که از بچگی به عنوان راهبه انتخاب شده و مسئول گورهایی هس توی عمق زمین هس . کلا یه نموره ترسناک و به شدت هیجان انگیزه. تقریبا از دو سوم به بعد کتاب، خیلی هیجانی میشه و نمیشه اصلا ول کرد رفت. در اصل میخوام جلد دوم رو نشونتون بدم. من جلد اول رو به تازگی تمومش کردم.بعد از گذاشتن عکس جلد دوم ، جلد اول رو هم برا یادآوری میذارم براتون. این جلد دومه. حجمش زیادتر از جلد 1 هس که امیدوارم جلد سوم رو هم بتونم گیر بیارم. . اینم جلد اول
خیلی قشنگ و خاصه. بینهایت دوسش داشتم و خیلی دوس دارم سریعتر جلد بعدیش رو هم شروع کنم بخونمش میخواستم دستور درست کردن خمیر رو بهتون بگم که برا پیتزا و نون هس ولی راستش وقت نشد هی سریع عکس بگیرم از مراحلش ولی از وقتی که خمیر پُف کرده عکس گرفتم که کل ظرف رو پر کرد. وای که چه روش خوبی بود بهترین دستوریه که واقعا دیدم. خانومای افغانی توی آشپزی بی نظیرن این عکس خمیر آماده شده
خب دیگه فعلا برا امشب بسه خیلی حرف زدم بقیش برا بعد خب دوستای عزیزم شبتون بخیر و سلامتی باشه. چه کسایی که میشناسم میان اینجا چه کسایی که تا حالا نشناختمشون در هر صورت امیدوارم همیتون سلامت و شاد و پر انرژی باشید [ دوشنبه یازدهم اردیبهشت ۱۴۰۲ ] [ 23:14 ] [ هرمیون ]
یعنی خدایی اگه دیروز نگفته بودم که فردا اپ میکنم الان عمرا اپ میکردم چون الانم که ساعت 10 هس یه خورده کار دارم روزم کار و دردسرام زیاد بوده. سلام قبل از هر چیزی بگم که همیشه کاشون روبا این دوتا گل بشناسید اولیش گل محمدی صلی الله علیه واله والسلم
دومیش هم گل یاس
امروز پست اومد و کتابامو آورد. یه کم کتاب سفراش داده بودم چندتاشم توی هال بود نیاوردم
معرفی نمیکنم فعلا چون اصلا عکسی نگرفتم این عکس رو هم الان یهو یادم اومد گرفتم فردا سر فرصت عکس میگیرم. راستش اصلا امروز وقت نکردم برا اینترنت و و این حرفا . گفتم چون قول دادم یه پست بذارم بعدا کاملش رو بذارم واستون. من پریروز سمپاشی کردم خیلی خسته شدم چون دو روز هم طول کشید درختا رو اماده کنم برا سمپاشی .کلا کار سختیه. بعضی از درختا رو نمیشه سمپاشی نکرد مثل همین بادووم و سیب و از این مدلیا. اینا حتما سمپاشی میخوان پس وقتی درختی رو میکارید به این چیزاشم دقت کنید که اگه امکان سمپاشی کردن ندارید اصلا نکارید چون غیر این رشد نمیکنن. بعد از اینکه محصول رو بدن حالا میوه یا هر چیز دیگه ای رو فورا آفت میگیرن بعد از اینکه محصولشو برداشتید باید سمپاشی کنید چون به هیچ وجه آفت اجازه رشد رو بهشون نمیده. و اینو هم بدونید که اکثر باغدارا همون موقع که محصول بهش هس سمپاشی میکنن پس حتما خیلی خوب همه چی رو بشورید و اگه امکانش هم هس پوست بکیند چون این سم هایی که استفاده میشه شدیدا ضرر داره تقریبا همون پیف پاف هس. بوی پیف پاف هم میده تقریبا. و اینکه من یکی از باغدارای کاشون رو میشناسم که فامیلمون هم هس پیف پاف رو میزنه به درختاش. پس وقتی میوه یا مخصوصا چغاله میخرید زیاد بهش اطمینان نداشته باشید چون درخت بادووم صد در صد سمپاشی میشه یه درصد هم شک نکنید حالا من باوجدانم بعد از اینکه محصول درخت رو کندم سمپاشی میکنم ولی بقیه اینطوری نیستن این عکس هم برا اولای فروردین هس
خلاصه برا امشب همین پست رو داشته باشید تا فردا یا پس فردا بیام دوباره [ دوشنبه بیست و هشتم فروردین ۱۴۰۲ ] [ 23:46 ] [ هرمیون ]
راستش اینقد با کد نویسی و فتوشاپ و این چیزا سر و کار داشتم رسما دگرگون شدم سلام بگذریم از این موضوع چون به اندازه کافی باهاش سر و کار داشتم یه چیزی رو در مورد کاشتن ترب بهتون بگم که چون بذر کلا اینقدام ارزون نیس و سبزیجات هم از اون دسته گیاهایی هستن که بذر ادم ازش نمیگیره و مستقیم میخوریمش این قبل و بعد از یکی از گلدونایی هس که درستیدم. دوتا گلدون دیگه رو یادم رفت عکس بگیرم سری بعد میگیرم حتما.
این کناره هاشم قوقوها خوردن همون یاکریم
اینم تره هس کاشتم قبلا یه جا کاشته بودم الان از هم جداشون کردم تا بزرگ بشه. بار اولم هس میکارم. پارسال به خاطر سمپاشی مجبور شدم همشو از باغچه بکنم دوربندازم.
یه سری سیب زمینی هم داشتیم سبز شده بود خیلی حیفم اومد دور بریزم جا هم نداشتم برا همین این سبد میوه ها رو توش اول گونی انداختم گونی پلاستیکی بعد داخلش مقوا گذاشتم بعد خاک ریختم بعدم سیب زمینی ها رو تقریبا عمیق کاشتم دراومده و بزرگ شده. نایلون ته اینا نذارید خوب نمیشه. باید هوا بخوره و اینکه رطوبت رو هم نگه داره.
چون زیر درخت هس این گنجشکا تزئینش کردن نمیدونم اینو نشونتون دادم یا نه وقتی میخواستم کود بدم به باغچه ها این توی گونی کود بود . یه سنگ به شکل قلب. یه گونی کود احساسی
خب دیگه بخوام بگم از کارایی که کردم فقط همین که توی برنامه ریزیم موفق بود. خیلی از کارای وبلاگ رو هم پیش بردم تقریبا اصل کار رو انجام دادم یه خورده دیگه کار داره. یه برنامه ریزی هم برا معنویات زندگیم هم داشتم که اماده کردم همشو برا شب قدر که از شب قدر شروع کنم به انجام دادن و عادت کردن بهشون. یه سری هم توی سال 401 نوشتم و انجام دادم عادت روزانم شد دیگه. کل سال رو همینطوری پیش رفتم شکر خدا. امسال هم یه سری دیگه میخوام اضافه کنم. از شب قدر شروع میکنم . میخوام امسال هم بازم پیشرفت کنم از این لحاظ . یه سری چاپ کردم. یه تکلیفی هم که نیل گیمن گفته بود انجام دادم که یه داستان باستانی و افسانه ای رو کلا شخصیت ها رو دگرگون کنیم و داستان رو از یه دید دیگه بنویسم. منم سیندرلارو انتخاب کردم. خودش سفیدبرفی رو دگرگونش کرد و تعریف کرد من خیلی خندم گرفته بود از دستش خب دیگه من برم کمرم درد میاد خیلی امروز پشت صندلی کامپیوتر نشستم الان دارم جون میکنم دیگه شبتون بخیر و سلامتی و التماس دعا [ پنجشنبه هفدهم فروردین ۱۴۰۲ ] [ 23:19 ] [ هرمیون ]
امسال دیگه رسما خودمو نابود کردم سلام نمیدونم قبلا بهتون گفته بودم که قصد دارم امسال در حد زیاد خونه تکونی نکنم دقیقا تصمیم داشتم امسال خودمو اینقد خسته نکنم و بذارم برا خونه تکونی پائیزی . چه تصمیم قاطعانه ای یعنی یه چیزی صدبرابر بدتر از پارسال و شدیدتر و عمیق تر از پارسال خونه تکونی کردم همه چیز از اون روز باروونی شروع شد راستش خسته شدم از دست چیزایی که اصلا ازشون استفاده نمیشه هر چیزی رو که تا پارسال دلم نیومد دور بندازم امسال هر چی بود و نیود ریختم دور. دست تمام کسانی که توی منطقه ی ما 24 ساعته دور میرن تا هر چیزی که از خونه بیرون میذارم رو عرض یک دقیقه برمیدارن میرن هم درد نکنه خونوادم میگن که هر چی رو میخوای دور نبدازی ، دور بنداز ولی به ما نگو چیا رو دور انداختی تا دلمون نسوزه. فقط خلوت کن حالا که نور مانیتورم رو کم کردم این نکته رو بهتون بگم که توی مانیتورای تخت هر چی کنتراس رو کمتر کنید عمر مانیتور بیشتر میشه. همون پیکسل سوزیش. خب بگردیم سر موضوع خودمون. آهان راستش یه سری عکس میخواستم بگیرم که اصلا وقت نشد. کل روز رو کار دارم این چند وقت. یه خورده هم شدیدتر شده و فشرده تر به خاطر اینکه داره عید میشه و من یه عالمه کار رو سرمه. واااااااااااااای خواهش میکنم فردا تموم شو دیگه سفارش پست هم اومد اونم اصلا یادم نبود عکس بگیرم راستش خودمم زیاد سراغش نرفتم فقط دیدمشون. ذوقیات هم سر جای خودش پس دوتا موضوع شد که بعدا باید توی پست بعدی بذارم. خلاصه اینکه هیچ چیز عید رو هم نداریم. فقط سبزی واسه سبزی پلو راستش یه چیز یکه خیلی ناراحتم کرده اینه که درخت انارمون رو جوونه هاش رو پرنده ها خوردن برا همین خیلی کچل سبز شده . سر همین اعصابم خیلی خورده. نمیدونم چیکار کنم یعنی کاری هم نیمشه کرد. خیلی زحمتشو کشیدم . بینهایت اعصابم سر این خورد شده. حالا بریم سراغ گلای یکه کاشته بودم
گلا رو با دستم گرفتم که اندازه گل رو ببینید. اینا شب بوی پابلند هس وقتی بذر میخرید ازاین مدل بخرید . این همه نعنا که توی اب ریشه کرده بود. از همین سبزی خوردن گرفتم. ساخشو بذارید توی اب هر چقد هم کوچیک و شعیف باشه مهم نیس ریشه میکنه. بعد فقط توی هوای سرد بهتر نتیجه میده و راحت تر هس بعد وقتی ریشه کرد گلدونش رو بذارید توی هوای خنک زیاد هم اب بهش ندید ولی نذارید خیلی خشک بشه.
خب دیگه گفتم بیام پست رو بذارم بدقولی نشه. این عکسا رو خوبه گرفته بودم . سال نو هم پیشاپیش مبارک باشه [ یکشنبه بیست و هشتم اسفند ۱۴۰۱ ] [ 22:56 ] [ هرمیون ]
خبر نداری عطر تو میرسه به این حوالی چیکار کنم به کی بگم دست رو دلم نذاری خبر نداری که نداری من شدم چه عالی چه حالی داره این شبا باروون و بی قراری
هیچکی به خودش نگیره .من فقط برا گل شبوی عزیزم شعر رو گفتم سلام واقعا اگه فکر میکنید یه لحظه هم من وقت داشتم به شدت در اشتباهید از سختیاش بگذریم و استرسایی که داشتم و دارم. خیلی خونه تکونیه سختیه. فرشا رو شستم . نمیدونم گفتم بهتون یا نه. سه تا پادری گرد بزرگ رو شستم و یه قالیچه. بعد حیاط و پارکینگ رو شستم و کل راه پله ها رو. حالا بیخیال که چیکارا کردم. خونه تکونی معلومه چیا هس. گلای شب بوی عزیزم همه دارن باز میشن و با باز شدنشون خستگی از تنم میره. شبا کل حیاط پر میشه از بوی شب بوهای خوشگل و ناز و عزیزم یه تغییر اساسی هم دادم توی اتاقم قاب عکس عشقمو هم زدم به اتافم دفعه بعد قاب عکس کیو زدم بهتون نشون میدم. فردا شاید اپ کنم یا پس فردا. یه چیزایی سفارش دادم که منتظرم بیاد چیزای خاصی نیس راستی کتاب باغبان شب رو خوندم بینهایت کتاب قشنگیه راستی امسال دیگه یادم بود سبزه برا عید
البته این عکس برا چند روز پیش هس. خب ان شالله بازم میام قبل عید اپ میکنم البته اگه به فنا نرفتم تا عید [ جمعه بیست و ششم اسفند ۱۴۰۱ ] [ 23:10 ] [ هرمیون ]
راستش امروز هم اصلا نتونستم بیام بنویسم و همه چیو اماده کنم. ولی به خاطر قولی که دادم گفتم بیام چندتا از عکسا رو بذارم سلام نسبتا موفق شدم که تا حدودی برنامه ریزی هامو انجام بدم. فیلم نمیبینم و اینکه کلاس نیل گیمن رو دقیقا گوش میدم و تکالیفی که گفت رو نوشتم تا انجامش بدم. بعد اینکه کلا تونستم عادتایی که وقتمو میگرفت کنار بذارم. نمیخواستم بگم از سال جدید شروع میکنم. خیلی بدم میاد. دلم میخواد که سال جدید رو با عادت کردن به برنامم شروع کنم. دو هفته وقت دارم تا صد در صد پیش ببرم برنامه ریزیمو. خب دیدم که عکس که از چند روز پیش که گرفتم دارم پس میتونم یه پست بذارم و از خجالت شما دربیام راستش این عکسا برا تقریبا چهار پنج روز پیشه . برا همین الان خیلی از گلا باز شدن ولی من تبلت ندارم عکس بگیرم . امشب که به مهندس زنگیدم گفت اخر هفته میدم بهت. چهارتا بلندگو و اسپیکر کامپیوترمو دادم درست کنه یه خورده قطع و وصلی داش. و اینکه تبلت خواهرمم که با اونا میده. ان شالله از گلای شب بوی خوشگلم که همه با هم دارن باز میشن عکس میگیرم خیلی بوی عجیبی پیچیده توی حیاطمون. واقعا به زحمتش می ارزه وقتی این بو میپچه خستگی از تنم میره اینم از شب بوها که غنچه کرده بودن و داشتن باز میشدن از یکیش که یه کم باز شده بود عکس گرفتم.
گلدونای شب بویی هم که درست کردم اونا هم غنچه دادن همه
شکوفه ها و گلدای بادووم رو هم عکس گفتم الان شکوفه ها ریخته دیگه چغاله میشن
این پروانه خوشگلم عکسشو گرفتم هر چند دورش پر از زنبور عسل هس
یه طاقچه کوچولو هم درستیدم با پیچ قلاب دار. این پیچا اندازه های مختلف دارن خیلی به درد میخورن. من کوچولوشو خریدم بزرگشو هم داشتم . خیلی بزرگه که زدم زیر طاقچه . خیلی خوب بود ولی محض اطمینان چون گنجشکا هی میشینن لب گلدونا نخ به قلاب بالا سرش بستم که نندازن همه رو.
بالا سرش رو قلاب کوچولو زدم زیر طاقچه رو قلاب بزرگ. برا قلاب بزرگ رول پلاک میخواد که اونو اول زدم بعد قلاب رو پیچ کردم خب دیگه پستم کوتاه بود ولی بهتر از این بود که بدقول بشم شبتون بخیر و سلامتی باشه یا علی [ دوشنبه پانزدهم اسفند ۱۴۰۱ ] [ 22:49 ] [ هرمیون ]
بهار در کاشان
شکوفه های بادام هر شب که میام سراغ کامپیوترم میگم فردا حتما یکی از این جعبه های میوه رو بیارم بذارم زیر میز که پامو روش بذارم. دوباره یادم میره ،شب که میشه یادم میاد. اینطوری میشه که زانو و کمرم داغون میشه هر شب سلام یعنی خودمو به سختی نگه داشتم که بازی نکنم و بیام وبلاگ رو اپ کنم اول اومدم که ادای احترام کنم به آقایون روز مرد رو به همه ی آقایون تبریک میگم امیدوارم که همیشه سلامت و موفق و پولدار باشید بریم سراغ پستمون خب حالا پیتزای رژیمی خودمو بهتون نشون بدم
این پیتزا خمیر نون بربری هس که از بیرون خمیرشو گرفتم از نونوایی. بعد پیاز و گوشت چرخ کرده و سرخ شده بعد روشم فلفل دلمه و گوجه. البته اول روی خمیر که دیگه میدونید سس داره. خیلی هم خوشمزه س کلا کسایی که میخواید لاغر بشید حتما با غذاتون سبزیجات بخورید چون باعث میشه که غذا مدت زیاید توی دلتون نباشه و سریع دفع بشه اینا بخورم اصلا نمیذاره توی دلم غذا بمونه بلاخره موفق شدم یه سری کتاب سفارش بدم یکی از هیجان انگیزترین کارها توی زندگیم اینه که کتاب انتخاب کنم . یعنی چندین شب و روز میشینم برا انتخاب کتاب نمیدونم کدومو بخرم یه دنیا کتاب رو میبینم و تمام اون نمونه هایی که از چند صفحه اول کتاب رو گذاشتن میخونم چقدم میرم توی سایتای دیگه نظرات همه رو میخونم در موردشون. برا همینه که یکی دو ماه درگیر انتخاب کتاب میشم. یعنی لذت بخش ترین کار دنیاس واسم دیگه نزدیک خرید که میشه یه هفته فقط شبا تا ساعت 3 میشینم پای کامپیوتر و بین یه عالمه کتاب ، انتخاب نهائیمو میکنم. دیشب کتابامو بلاخره سفارش دادم. و از یه کتاب که خیلی میخواستمش گذشتم به خاطر اینکه دویست تومن بود و به شدت روی قیمت کل اثر میذاش. و اینکه یه عالمه کتاب با هم قیمتشون اندازه قیمت اون یه کتاب بود. خیلی لحظه ی سختیه وقتی کتابی که خیلی دوسش داری رو باید حذف کنی و بذاری برا دفعه ی بعد کتابایی که خریدم اینا هستن که امیدوارم زودتر به دستم برسه چون دارم از هیجان غش میرم
وقتی به دستم رسید همشو براتون میگم چیا هستن . این هم از اوضاع بر و بچ کلروفیل دار من این بذرهایی هس که در پاییز کاشته شدن و اینو بدونید که اگه بذرا رو میپاشید روی خاک حتما باید بعدا اونا رو از هم جدا کنید و با فاصله بکارید و اضافه های اونا رو توی گلدونای دیگه بکارید. عکس قبل و بعد رو نشونتون میدم ببینید چه خوشگله .همه توی زمستون رشد کردن
اون گلدونای بالا سر باغچه چوبی هم اینا شدن
اینم توی گلدون بزرگ سفالی هس
اینایی که دیدید توی پاییز کاشته شدن این هم توی تابستون فک کنم کاشته شده یا اواخر بهار. الان خیلی بزرگ شده و پر از غنچه شده
اینا همه شب بو هستن. یه چیز دیگم بهتون نشون بدم ولی من فعلا دارم امتحان میکنم . اونم در مورد کرفس هس که ته کرفس رو چند روز توی اب گذاشتم و کاشتم فعلا که طوریش نشده و برگ داده نمیدونم دیگه واقعا گرفته یا نه. حالا چند هفته دیگه معلوم میشه. الان تقریبا یه ماه شده فک کنم. خلاصه نتیجشو بهتون میگم اگه اینطوری بزرگ بشه که واقعا شاهکاره
باید یه جوری تنظیم کنید که فقط ته کرفس توی آب باشه همون یه ذره ته کرفس. وگرنه میپوسه. نمیدونم والا من اینو فک کنم توی کتاب زیستمون خونده بودم توی اینترنت هم دیدم ولی تا حالا امتحانش نکرده بودم. حالا ببینیم چی میشه یه ساعته میخواستم ارسال کنم مطلب رو ولی بلاگفا باز نشد الان بعد یه ساعت باز شده تا من تکمیلش کردم حالام زیاد طولش ندم میترسم دوباره دیگه باز نشه واسم. هم بلاگفا هم ایمیل برام باز نمیشدن . الان هر دوتا واسم فعال شدن. حالا هم میخوام ایمیل بدم هم مطلب اینجا ارسال کنم . مثلا میخواستم زودتر بخوابم حرفام همش یادم رفت دیگه ببخشید خلاصه. شبتون بخیر و سلامتی یا علی توی همون صفحه ی ثبت موقت ارسال میکنم چون توی تاریخ جدید میخوام ارسال کنم بهم میریزه نوشته ها . الان ساعت ارسال 5 دقیقه ی بامداد هس یعنی دوازده و پنج دقیقه ی شب. اینم بعدا نگید چرا تاریخ ارسالت به انتشار مطلب نمیخوره [ شنبه پانزدهم بهمن ۱۴۰۱ ] [ 19:0 ] [ هرمیون ]
یه نخ دندون خریدیم اصلا یه چیز مزخرفی ضخامتش اندازه یه تار مو هس اینقد به درد نخور آخه. خجالت نمیکشن اینو تولید کردن سلام راستش اصلا وقت نکردم بیام آپ کنم . کلی هم میخواستم حرف بزنم . ولی حال نداشم. اگه همینطوری که ادم خوابیده به کامپیوتر دستور میداد که روشن شو بعد وبلاگ باز بشه و من همینطوری حرف میزدم و خودش تایپ میشد البته یه نرم افزار هس که اینکارو میکنه ولی اصلش اینه که کامپیوتره بقیه کاراشم خودش انجام بده با دستورات من خب حالا من چیکارا کردم اوووووووووه کلا کره زمین رو تغییر دادم اینقد کارای مختلف کردم چند روز پیش که بعد از سمپاشی خاک ، سه چهار روز صبر کردم و کود دامی بهش دادم. خب این کار خیلی سخته. واقعا اون روز حسابی خسته شدم . بعدش هم کلی آشپزیای سخت میخواستم بکنم ،کلا من دو مدل آشپزی دارم. سخت و خیلییییییییییییی سخت خلاصه اینکه این چند روز آشپزیای خیلییییییییییی سخت داشتم. باغبونیم بینهایت وقتش زیاد شده. این موقع از سال خیلی باید کار کرد . اینو بدونید که توی کاشون تنها وقتی که ادم زیاد کار نداره واسه باغبونی تیر و مرداد هس امشب هم از سر شب نشستم تحقیقات باغبونی . خیل خسته شدم اخه کود دامی بی ضرر نیس ممکنه تخم سوسک دشاته باشه . یه نوع سوسک سیاهه که شفیرش ریشه درخت رو میخوره. برا همین باید مواظب بود. منم اتفاقا یه چیزی دیدم توی خاک شبیه تخم حشرات بود ولی خب سبزرنگ بود اینقد خوشحال شدم و آرووم شدم . خیالم راحت شد وگرنه خواب نداشتم دیگه. خب راستی بگم شاید به درد شما هم بخوره. من به خاطر هر مشکلی که دارم بدبختیای زیادی میکشم تا حلش میکنم برا همین میگم اینجا هم بگم دیگه کسی نره هی دنبالش بگرده. برا آفت درون خاک، که مثل آفتی که الان توی خاک باغچه بود که ریشه گیاهاایی که توش میکاشتم همه دونه تسبیحی میشد اینطوری مث عکسی که گذاشتم اینو از اینترنت برداشتم که نشونتون بدم. غده ای شدن ریشه هس
این آفت نماتد اسمش هس . یکی بهم گفت که دیازینون استفاده کنم از یه باغبون پرسدیم . بعد سم آبامکتین هم موثره. من حالا دیازینون استفاده کردم. که به صورت مایع رو خریدم. پودریش هم هس.
این سم هم استفادش یک در هزار هس. این اصطلاح رو برا بیشتر سم ها به کار میبرن وقتی میگن یک در هزار یعنی این یه نسبته. مثلا اگه هزار رو ، 1000 میلی لیتر در نظر بگیرید ، یک میشه ، 1 میلی. الان مثلا برا این سم میگیم 1000 میلی لیتر در 1 میلی . یعنی مثلا یه ظرف یه لیتری برمیدارید مث همین ظرفیا یکبار مصرف که عرقیجات توش میریزن . بعد توی اینو پر آب میکنید بعد با سرنگ 1 میلی از سم رو میکشید و میریزید داخل آب. بعد درش رو میبندید و هم میزنید. بعد استفاده میکنید. مثلا باغچه یک متر مربع رو سه چهار لیتر استفاده میکنید من البته یه بیست لیتری ریختم . درخت بادوومم خشک نشه صلواااااااااااااااااااااات همینطور سم کلروپیریفوس. که یه سم برا شته و شپش و هر چی که به درخت هس استفاده میکنن. البته برا گل هم خوبه کلا برا این چیزاس. اون هم داخل سمپاش باید ریخت به همین اندازه که گفتم بعد به درخت پاشید خیلی هم توی آفت شته موثره. مناطق گرمسیر مث کاشون آفت پذیریشون به شدت بالاس. من محض احتیاط سم آبامکتین هم خریدم که میگن توی نماتد تاثیر زیادی داره.
من فعلا برا اینکه امتحان کنم سم اثر کرده یا نه ، الکی یه چیزی توی باغچه میکارم که ببینم ریشه هاش غده ای میشن یا نه. ولی اینو بدونید وقتی سمپاشی میکنید تا دو سه ماه نمیتونید از خاک اون باغچه استفاده کنید و توش چیزی بکارید. راستی یه چیز دیگه هم اینکه درختاتون اگه قوی باشن در برابر افت نماتد مقاوم هستن. منم درختای بادوومم و گل محمد قوی هستن رد برابرش ولی سبزیجات و صیفی جاتی که کاشته بشه اصلا مقاوم نیستن . آب و هوای کاشون رو بخوام براتون بگم چطوریه الان، این عکس رو ببینید اون که با صورتی علامت زدم حداکثر دمای کاشون هس که به 15 درجه هم میرسه. این هوای هفته ی اینده ی کاشون هس. که به خاط رهمینه که کاشون توی اوایل بهمن ماه درختایی مث بادووم شکوفه میدن.یعنی بهار کاشون از اواسط بهمن شروع میشه. بازم میگم که این برنامه توی ویندوز 10 هس و میتونیدازش استفاده کنید خودش منطقه شما رو نشون میده. نیاز به پیدا کردن نیس. من همچنان روکش روی گلدونام میندازم
خب مسئله دیگه ای که میخوام بهتون بگم اینه که اگه کبد چرب دارید حالا هر گرید یا درجه ای که هس، نیاز به دکتر رفتن نداره. هیچ دارویی نداره فقط رژیم و ورزش و فعالیت اثر داره. پس الکی دکتر نرید و پولتونو هدر ندید مخصوصا با ویزیتای الان. بابای من به خاطر کبدش رفت پیش متخصص کبد و گوارش . بعد نزدیک 600 تومن دارو نوشت وقتی گرفت دیدیم همش داروهای گیاهی هس که شرکتا درست میکنن. قبل از هر چیزی بگم که این شرکتای داروسازی گیاهی همشون میرن توی مطب تمام دکترا و یه بروشور از محصولاتشون رو میدن بعد با دکتره قرارداد میبندن و یه درصد یهم میدن بهشون که داروهاشونو برا بیماراشون تجویز کنن. من خودم وقتی پیش دکترم میرفتم چندبار دیدم این قضیه رو. خب برگردیم به موضوع خودمون، یه سری داده بود به اسم لیورکر ، ارلستات و سی ال ای. در مورد اثر اینا من نمیدونم ولی برا کسی که جوون نیس که نمیتونه زرتی از اینا بخوره کلی عوارض داره. وقتی هم توی اینترنت دیدم همشون ترکیباتشون زرشک و کاسنی و خارمریمو این چیزاس. به بابام گفتم برات رژیم هم بنویسه که من اینجا چیز یکه خود دکتر نوشته براتون میذارم
یه کمش رو میگم بقیشو سعی کنید بخونید. 3 تا تخم مرغ آبپز در هفته و هفته ای دوبار ماهی ف استفاده از گوشت سفید و روزی یه فنجون قهوه . ورزش و کاشه وزن و زیتون و اووکادو و لبنیات و این چیزا..... من چون زیاد حرف دارم نمیتونم خیلی دقیق تر و با جزئیات توضیح بدم ببخشید ولی عکسشو گذاشتم که شما دیگه هزینه نکنید. راستی یه چیزی یادم رفته بود. این عکس نایلونی که زدیم به پنجره
خب حالا از این چیزا بگذریم من باید یه سری حرفا رو بزنم چون چندتا پیام داشتم در مورد دخترای مجرد و وقتی که جور نمیشه که ادم ازدواج کنه.من همیشه گهگاهی در موردش حرف میزنم بازم در این مورد پیام دارم. یه خورده مفصل تر حرف بزنم امیدوارم که براتون مفید باشه. خب اینکه من مجردم و اینکه اصلا این مسئله تاثیری توی روند زندگیم نداره. خب اینکه یه چیز مسلّمی هس که مجردی یه دنیا بهتر از متاهلی هس. ولی خب عرف اینه که جوون باید ازدواج کنه. حالا از این چیزاش میگذرم چون هزار برا اینا رو من گفتم بهتون و تکراری میشه. بذارید من خودمو بگم و از زندگی خودم براتون بگم. چون بیشتر هم همینو ازم میخوان که چطوری من اینقدر روحیم بالاس. وقتی اینو میگید بهم یه خورده راستش خندم میگیره ببینید دقیقا مث این میمونه که توی یه جامعه ای همه باید خودشونو بندازن توی یه چاه. اونا که خودشونو ننداختن توی اون چاه، با اینکه میدونن اصلا چیز خاصی نیس و کلی هم بدبختی داره و ریسک داره ولی چون رسم هس که همه باید خودشونو توی اون چاه بندازن ، شما هم میخواید حتما خودتونو به هر طریقی هس بندازید توی اون چاه. وایسید قبل از همه ی این چیزا بگم که من نمیخوام بگم ازدواج کردن بد هس نمیخوام بگم مجرد بمونید اصلا منظورم این نیس من این حرفا رو برا کسایی که میزنم که مجرد هستن و دوس دارن ازدواج کنن ولی خواستگار خوبی ندارن و اصلا جور نمیشه به هر دلیلی که ازدواج کنن. حالا من از خودم بگم. یه بار یه جا خوندم که یه نویسنده خارجی گفته بود کسایی که توی زندگیشون غم و سختی زیادی کشیدن، از کوچیکترین چیزای دنیا لذت میبرن و شاد هستن. من توی زندگیم خیلی سختی کشیدم از نظر اینکه غصه های زیاد و خیلی سنگینی رو توی زندگیم تجربه کردم برا سلامتی خونوادم. خیلی روزای بدی رو گذروندم و غم زیادی رو برا سلامتی خونوادم کشیدم. برا همین هیچ چیزی توی دنیا برام مهم نیس وقتی خونوادم سلامتن شادترین لحظه های زندگیم هس و اصلا این چیزا برام مسئله ای نیس که ازدواج بکنم یا نکنم یا هر چیزی مث این باعث بشه من غمگین و افسرده باشم و اینکه زندگیم بهم بریزه . آخرش هم که دیدی چند سال پیش من خودم مریض شدم تا دم مردن هم رفتم و یه باره اصلا دیگه دیدم عوض شد. این دلیل اولم هس که من سر هر چیزی ناراحت نمیشم چون ارزش ناراحت شدن نداره در برابر ناراحتیایی که کشیدم. بخوام بشینم غصه بخورم که مثلا چرا ازدواج نمیکنم. آخه ازدواج چیزی نداره که آدم غصه بخوره که چرا ازدواج نکرده. همش اینه که مردی به زندگیتون اضافه میشه که روزی صدبار به خودتون لعنت میفرستید که چرا ازدواج کردید ببینید مجردی خسته کننده نیس ولی متاهلی به شدت خسته کننده س. شما بعد از چند وقت به شدت از متاهلی خسته میشد هزارجور قانون و مسئولیت داره . یه خورده دخترا دارن زیادی یعنی بیش از حد معمولش احساسی بازی درمیارن. این فیلما و اینترنت و این چرت و پرتا رو ول کنید اسمش هس فیلم. یعنی اینا فیلمه واقعی که نیس. اصلا خودتون ببینید که خود این بازیگرای خوشتیپ مرد که فوق احساسی هم باز یمیکنن توی فیلما یا اصلا زن ندارن یا ده بار طلاق گرفتن میدونید خندم برا چیه بذارید من یه نمونه پیامشون رو بذارم
من هربار میگم دور از جون آقایون وبلاگ حالا بگذریم. من راستش نمیگم دختر خیلی خوب و با ایمانی هستم من پر از گناهم . ولی همه سعیمو میکنم که گناهی نکنم . من اهل بیرون رفتن با پسرا و این چیزا نیستم . نمازمو میخونم میدونم که قبولی نماز هم شرایطی داره من به شدت خدا رو دوس دارم و ایمان دارم بهش. به بهشت و جهنمش هم ایمان دارم از گناه میترسم دوس دارم تمام دستورات خدا رو بهش عمل کنم. از هر بخشیش که خوشم نمیاد فاکتور نمیگیرم . من میخوام تمامشو بهش عمل کنم. من دینم اسلام هس نامحرم رو قبول دارم . من این چرت و پرتا که میگن عقب افتادگی هس این چیزا و دوست پسر و این مسخره بازی رو اصلا قبول ندارم. من خودم میدونم وقتی خدا میگه نامحرم هس یعنی چی. من میدونم نیت یه مرد از حرف زدن با یه خانوم چی هس. من خودمو به خریت نمیزنم. من معذرت میخوام معذرت میخوام هزاربار، توی جواب کسی که میگه مرد دنبال شهوت هس ،نمیگم خب نیازه ،خب طبیعیه و خب فلان و از این حرفا. خیلی از دخترا فکر میکنن اگه خیلی از مرزها رو کنار بذارن باعث میشه پسره خوشش بیاد و باهاشون ازدواج کنه و از این حرفا. من میخوام هزار سال نباشه اون پسری که بخوام اینطوری باهاش ازدواج کنم. من خودم اصلا برا اون پسر که اینقد بی شرف هس ارزشی قائل نیستم. پسر خودش نباید گناه کنه پسری که هرزه س پسری که حتی دست یه دختر رو بگیره اصلا ارزشی نداره . مرد جذبه داره وقتی پسرای الان رو میبینم اصلا حیف خودم میدونم که بخوام بهشون نگاشون کنم چه برسه با اینا مزدوج بشم. ازدواجای الان یه ریسکه. از خریتای عشق و عاشقیای توی سن کمتون بگذرید. خدا رو شکر کنید که از سرتون گذشته. خلاصه من والا گناه سرم میشه من به چرت و پرت گفتنای الان اصلا توجهی ندارم من دینی رو که قبول دارم کامل بهش میخوام عمل کنم . اینکه جور نشده ادم ازدواج کنه دلیلی نیس که حالا بخواد ادم از هر طریقی و هر گناهی ،ازدواج کنه. اصلا گناهشم به کنار، شخصیت خودتونو حفظ کنید. معذرت میخوام بلانسبت توی حیوونا مث پرنده ها، جنس ماده یه دنیا زشت تر از جنس نر هس. نرهای پرنده ها خیلی خوشگلن ولی ماده هاشون خیلی بی رنگ و رو و ساده هستن. ولی همین پرنده های نر اینقد خودشونو درست میکنن مرتب میکنن لونه میسازن تزئینش میکنن هزار جور رقص و پر و بال زدن ، تا یه پرنده ماده جذبشون بشه و جفتشون بشه. اخرشم خیلی سخت جفت پیدا میکنن. اونوقت آدم نباید از پرنده ها درس بگیره؟!! دنیا برعکس شده . اینطوری شده که دخترا و زنا جلو مردا هزارجور ادا اطوار و دلقک بازی درمیارن و هزار شکل خودشونو میکنن تا پسرا و مردا جذبشون بشن. هر چی ایمانتون رو قوی تر کنید شادتر میشید وقتی آدم با خداس خیلی لذت داره. من همیشه از خدا میخوام فقط عشق خودش توی دلم باشه. خودتون سر نماز از خدا بخواید . اینقد همش سعی نکنید دنبال یه پسر باشید اینقد اگه هم روی کسی کراش دارید 24 ساعت نرید هی چک کنید ببینید چی به چیه بهتون پیام داده نداده وقتی اینکارو نکنید از فکرتون هم میره. اصلا این گوشیای مزخرف رو بندازید دور. یعنی چی همش دستتونه. من به خدا گوشیمم که خوب بود اینکارو نمیکردم. گوشیم همش توی اتاقم بود صبح پامیشدم تا شب همه کارامو میکردم شبم یه سر میزدم بعضی روزا هم اصلا سر نمیزدم به اینترنتش. الانم که اصلا ندارم. یه گوشی ساده دارم هوشمندم نیس. فقط تماس و پیام داره اصلا یعنی چی هی گوشیو بردارم باز کنم ببینم کی چرت و پرت گفت . کی چه عکسی گذاش. من هر مدل گوشی که تا الان داشتم همش از صبح تا شب توی اتاقم بوده اگه زنگ میخورد میرفتم جواب بدم همین همین چند روز پیش عمم نگران شده بود بابام جواب گوشیشو نداده بود به من اینقد زنگ زده بود منم توی اتاقمه نفهمیدم بعدش دیگه بابام بهش گفته بود این اهل گوشی و این چیزا نیس. هیچ وقت دستش نیس دنبال کاراشه. البته من بعدش که اخر شب دیدم معذرت خواهی کردم یعنی منظورم اینه که گوشیاتونو ول کنید. یه چیز دیگم اینکه دنبال کارایی که دوس دارید برید به هر چی که علاقه دارید .نقاشی باغبونی خیاطی هر چی. وقت ندارم و خستم همش چرت و پرته. هیچ کی به اندازه من وقتش کم نیس. به خد امن بعضی وقتا از شدت خستگی اصلا جون ندارم رو پام وایسم ولی میرم گلدونامو باغچه ها رو میبینم و بهشون میرسم. خستگیم میره اصلا یه لذتی داره یه شادی خاصی داره به خدا بعضی وقتا شاخشونو میگیرم بوسشون میکنم اصلا میگن جوون باید سرگرم باشه باید وقتش پر باشه. وقتی گیاهی گلدونی چیزی داشته باشی مجبوری که بهشون برسی مجبوری که توی خستگیت هم بری بهشون برسی نه اینکه بری سراغ گوشیت. همین باعث میشه زودتر خوابت ببره . فکر چیزای دیگه نکنی. بعد اینکه هر علاقه ای داری دنبالش برو. من نقاشی رو خیلی دوس دارم ولی به خدا مامانم میبینه من وقتی شب میشه بعد از نماز که خوندم با اینکه یه دنیا کار توی روز انجام دادم خیلی خستم ولی میشینم پای میزی که توی هال گذاشتم شروع میکنم نقاشی کشیدن. واقعا نقاشی رو خیلی دوس دارم بینهایت ازش لذت میبرم. ولی نمیگم خستم انرزی ندارم له شدم دیگه طاقت نقاشی ندارم، به خدا از شدت عشقم به نقاشی میشینم در عین خستگی نقاشی میکشم و ازش لذت میبرم تا زمانی که به خاطر خستگی کار کردن و مشکلات زندگی و این چیزا ، کارایی که دوس دارید رو انجام نمیدید ،غمگین و افسرده هستید و ناامید میشید ولی وقتی کارایی که دوس دارید رو بذارید جلو روتون از زندگیتون لذت میبرید . من حتی شده یه گوشه ی کوچیک از نقاشیمو میکشم بعد کنارش دراز میکشم و خستگیمو درمیکنم . من به خدا خیلی وقتا از شدت خستگی کار زیاد و رو پا وایسادن مسکن میخورم دردای شدیدی دارم ولی باعث نمیشه که کاری رو که دوس دارم انجام ندم. من اخر شب حالا هر چقد که خوابم بیاد یعنی بعضی شبا به خدا چشام رو به سختی باز نگه میدارم ولی کتابی که قراره بخونم همش روی طاقچه کنار تختم هس ، حتی اگه چند خط هم باشه قبل خواب میخونم چون خیلییییییییییی دوس دارم کتاب خوندن رو. من توی روز اصلا وقتشو ندارم کتاب بخونم همیشه شبا میخونم موقع خواب. با تموم خستگیام بازم قبل خواب هر چقدر بتونم کتاب میخونم. (یاد اون آهنگ افتادم : با تموم خستگیام ، با همه دلبستگیام من یه عالمه کتاب با همین روش قبل از خواب، تونستم بخونم .همون طاقچه که درست کردم بالای سرم کامپیوترم، همشونو همینطوری خوندم. چقدرم لذت بخشه قبل از اینکه چشاتو از شدت خواب روی هم بذاری کتاب خونی. یعنی بعدش انگار توی دنیای همون کتاب به خواب رفتی اینم گفتم که بگم اینقد بهونه نیارید که اگه زندگیم فلان بود و اگه اونجوری بود و این حرفا... من دنبال علایقم میرفتم. بعدشم دخترا که همش حسرت دارن ازدواج کنن برا عشقشون آشپزی کنن. همههههههههههه ی دخترا اینو میگن خب اگه حسره آشپزی داری برو آشپزی کن توی خونتون. همه از خداشونه بشینن یه غذای خوشمزه بخورن اینقدم دعات میکنن برو برا پدر و مادرت و خواهر برادرت آشپزی کن اینقد خوشحال میشن و کلی هم دعات میکنن چقدم خیر میبینی توی دنیا و آخرت من کل سال توی خونه هستم. بیرون رفتنم رو هم شما میدونید چطوریه. یا میرم دکتر خودم یا خونوادم . یا فوقش یه خریدی داشته باشم که اونم دیگه همش شده خرید اینترنتی شکر خدا وقتی دخترا هی خودشونو درست میکنن آرایش میکنن یه ساعت پای اینه کلی تیپ میزنن بعد که میرن بیرون فکر میکنن الان دیگه باید کلی کشته داده باشن پشت سرشون خیلی خسته شدممممممممممممممممممممم وای وای یا علی شبتون بخیر. چقدم من نصیحتتون کنم [ سه شنبه چهارم بهمن ۱۴۰۱ ] [ 2:7 ] [ هرمیون ]
همچین یه نسیمی هم داره میاد بعد از کلی باروون که دیشب باریده از سرما خشک نشیمممممممممممممم صلواااااااااااااااااااااااات سلام . چند دقیقه س نشستم نگاه میکنم به عکسایی که گرفتم و به خودممیگم از کوجا شروع کنممممممممممم؟ چون شب یلدا بوده از همین شروع میکنیم به نام خدا ما شب یلدا را خیلی ساده برگزار کردیم. خیلی از چیزهایمان را هم شب های قبل از یلدا چون صبر نداشتیم خورده بودیم و نداشتیم چیزهای دیگری مثل پفک و لواشک و بیسکویت روکش کاکائویی را توی سینی شب یلدا گذاشتیم تا شاید جبران خورده هایمان را بکند شب یلدا پاچه و سیراب بار گذاشتم و بعد از دو ساعت و نیم پخیده شد و همون ساعت 6 شب بعد از نماز مغرب نوش جان کردیم و بعد از نیم ساعت نشده بود که هر چی باقی مونده بودیم یه خورده خوردیم و شب یلدا را تمام کردیم و اتفاقا زودتر از هر شب دیگری، خوابیدیم این بود از شب یلدای ما این هم عکسای ما
آقا این کرسی رو پارسال دادیم ساختن. همیشه میز مبل رو برمیداشتیم کرسی میکردیم . حالا پیشرفت کردیم کرسی میذاریم. من سیراب رو با پاچه میذارم توی زودپز میپزه اینطوری گند دلپذیر سیراب گرفته میشه و بوی کله پاچه میده. بعد حتما هم ادویه هاش رو پودر سیر و فلفل سیاه زیاد و پاپریکا و زردچوبه و نمک و دوتا پیاز خیلی بزرگ هم میندازم توش. خیلی خوشمزه میشه کامپیوتر عزیزدل خودم هم هنوز نیومده و اون چیزی نیس جز دستگاه بلوتوث کامپیوتر چند سال پیش هم خریدم فک کنم ده سال پیش بود یا بیشتر بود فکر کنم. 10 هزارتومن خدایی خریدم یادش بخیر. الان صد هزارتومن دقیقا دادم واسش بعد اینکه از یه سایت هم چندتا بازی خریدم و یه دونه فلش 120 تومن دلم برا کامپیوترم تنگ شده میخوام بازی کنم .تازه به نقطه ی اوج بازی رسیده بودم. خب حالا بریم توی حال و هوای باغبانی بعد هم یه آشپزی من درآوردی که فک کنم همه این غذا رو درست کردن. اینایی که میبینید همه شب بو هستن و الان نایلون رو برداشتم عکس گرفتم.
و چیزایی که الان خریدم برا کار باغبانی . تور سیمی و گونی کود هس. دوتا گونی پشگل که 90 تومن پولش شد. قیمت یه فلش تور سیمی هم 5 متر خریدم و یه دو متر .اونم که بغلش هس دیگه طبقه پیاز بود حال نداشتم بردارم عکس بگیرم
این وقت باید کود داد. یعنی کلا درست کود دادن الان هس تا بپوسه برا بهار. من هنوز افت کش نزدم سوال هم نکردم . وقت نشده ولی حما امشب یا فردا سوال میکنم تا تکلیف معلوم بشه و بعدش کود دهی رو شروع کنم. حالا بریم سراغ آشپزی. این چیزیه که حتما همتون درست کردید وقتی فلفل دلمه هست و تن ماهی. اول فلفل دلمه سرخ باید کرد و درش رو بذاریدی ه کم بپزه بعد دوباره بذارید قشنگ سرخ بشه بعد تن ماهی رو اضافه کنید و ادویه های خیلی مهمه. پودر سیر، فلفل ترکی به مقدار زیاد(تند نیس)، زردچوبه و آبلیمو. همین و بی نظسرترین طعم ممکن رو شاهد خواهی بود. اسمش رو هم گذاشتم راویولّی فیشینگا اسم قشنگی گذاشتما حال کنید و آخرین موضوع قهرمانی تیم پرتغال و مسییییییییییییییییییییییییی خب دیگه شکر خدا زودتر اومدم و به فردا نکشید تا پست بعدی که ان شالله دیگه با کامپیوتر خودم اپ میکنم یا علی [ شنبه سوم دی ۱۴۰۱ ] [ 19:27 ] [ هرمیون ]
با اینکه تیم مغرب یا مراکش باخت ولی از بُرندن هم قشنگ تر بود واقعا آفرین بهشون خیلی بی نظیر بودن حالا برگشتم به طرفداری از آرژانتین دوباره و اینکه شدیدااااااااااااا از باختن پرتغال خوشحالم سلام من اومدم و بسیار بسیار خوش اومدم در این پست شما شاهد محصول بسیار باحال و کاربردی باغبونیه من هستید لیف رو پوستشو کندم البته بعد از اینکه خشک شد. بعد دونه هاشم درآوردم و برا ظرفشوئی گذاشتم چقدر خوبه . خیلی نرمه. اصلا فکر نکنید زیر هس یا همش خرد میشه اصلا اینطوری نیس خیلی نرمه مث پلاستیک نرم. خیلی کف رو خوب به خودش میگیره . توی عکسا نگاه کنید برا درآوردن دونه هاش اونو به دستتون بزنید یا به زمین بزنید چند بار ، دونه هاش درمیاد.
برا لیف بدن هم استفاده میشه قیمتشم بد نیس وقتی خشک میشه دوباره خیس که میشه نرم میشه. خیلی عجیبه. واقعا جالبه هر روز یه سازی میزنه اینترنت. یه روز بخش مدیریت بلاگفا باز نمیشه یه بار وبلاگم باز نمیشه یه بار سایت آپلود باز نمیشه دوتا گونی کود میخوام که به باغچه ها بدم. دو نوع سمپاشی هم باید بکنم . تور سیمی هم خریدم برا دور باغچه ها. کلا یه نموره خر تو خر شده آفت نماتد ریشه ی گیاه رو مث دونه تسبیح میکنه همچینی گردالی گردالی میشه ریشه هر چی که بکاری. البته درختا چون قوی هستن زیاد اثری نداره ولی بوته ها رو اثر میذاره مث سبزیجات و این چیزا خلاصه که اینطوریاس. حالا سعی میکنم عکس بگیرم و توضیح بدم. ولی فعلا کود و سم رو آماده نکردم. گلای شب بویی که کاشتم خیلی خوب دارن رشد میکنن کتابای نیل گیمن رو خوندم همشونو. کتاب پسران آنانسی واقعا قشنگ بود طرز نوشتن گیمن به شدت جذاب و دوست داشتنیه . من خیلی دقت میکنم به نوشته هاش واقعا خیلی مطالعه میخواد اینطور نوشتن. کاشکی منم بتونم فعلا باید بخونم .الان کتاب خواهرزاده ی جادوگر رو دارم میخونم از جلدای کتاب نارنیا هس. خیلی دوسش داشتم فکر کردم فقط خود جلد اول که شیر کمد جادوگر هس بهترین کتاب نارنیا باشه ولی اینم خیلی قشنگه . میخوام جلدای دیگشم بخرم منتها وقتی که پول گیرم اومد دیر اومدن من به خاطر نبودن کامپیوترم بود به خاطر تست و گارانتی . امیدوارم که زود به زود بیام به خوبی خودتون ببخشید استاد هکر ایمیل رو بخون چند ساعت دیگه. شبتون بخیر و سلامتی یا علی [ پنجشنبه بیست و چهارم آذر ۱۴۰۱ ] [ 20:11 ] [ هرمیون ]
ماه آذر زمان کتک خوردن از درختاس غیر از اینکه کل دستام زخمی شده و درد میاد یه انگشت دستمم به خاطر اینکه خیلی وقت قیچی توی دستم بود و درخت یاس رو هرس میکردم سه روزه که به شدت زخمی شده جای حلقه ی قیچی و انگشتم به شدت ورم کرده یه شب اول رو که تا صبح دردش تا استخونمم میرفت سلام چون میخوام سریع اپ کنم برم سراغ حرفای اصلی. قبلش بگم که میخواستم یه پست بذارم در مورد اون پرژه ای که گفته بودم اگه خوب بشه بهتون میگم. نتیجه خیلی خوب بود ولی چون تکمیل نیس نشد بذارم. ولی توی پست بعدی منتظر باشید خیلی کاربردی به صرفه باحال و جالبه خب سوالی که در مورد نوار دور چوب ام دی اف که برا طاقچه من ازش استفاده کرده بودم پرسیده بودید جواب بدم. نواری که دور چوب ام دی اف میزنن برا زیبایی بیشتر، اسمش نوار پی وی سی هس. نجاریا دارن. توی سایت ها هم هس سرچ کنید خیلی میتونید پیدا کنید. این نوارا شبیه چوب هستن ولی انعطاف پذیر هستن و جنسشون پی وی سی هس. با چسب پی وی سی هم میچسبه ولی با چسب رازی هم میچسبه منتها باید وقتی چسب رو بهش زدید با چسب نواری اونو ثابت نگه دارید تا زمانی که بچسبه بعد چسب نواری رو بکَنید. با چسب چوب هم میچسبه. قیمتش رو من نمیدونم. راستش من از دور چوبای ام دی اف اضافی که داشتم باز کردم و به طاقچه های اتاقم زدم این دور طاقچه ای که نوار رو نصب کردم
اینو یادم نره بهتون بگم که رادیو آرا رو توی تلویزیونتون فعال کنید خیلی قشنگه. من تازه کشفش کردم مخصوصا صبح تا ظهر آهنگای خیلی شاد میذاره. هرس درختا به شدت ادامه داره و الان دیگه البته تقریبا تموم شده دستام همه زخم شده .خیلی سخته تا الان چندتا پاک بزرگ زباله رو توشون شاخ و برگ چپوندم و گذاشتم بیرون. گل محمدی که قد درخت شده بود بدترینش بود بعد درخت یاس بعد هم درخت انار . بعد اینکه قبل از هر کدوم باید جدا برگاشونو اول بزنی بریزن . برگای درختای بادووم رو باید خودت با دست بریزیشون. حالا یه عکس میذارم از هرس درخت یاس که یه دنیا برگ و شاخه رو زدم سر همین یاس هم دستم زخمی شد و دو روزه که نمیتونم باهاش کاری بکنم امروز بهتر شده دستام میتونم انگشتمو حرکت بدم. قبل و بعد از هرس رو ببینید به ترتیب. عکس اولی قسمت توی بالکن یاس هس که این برگا که ریخته تازه یه ذره از اونیه که هرس کردم چند سری جمع کردم دوباره هرس کردم
اینم قبل از اینکه بزنم برگاش بریزه گفتم یه عکس از درختای انار بگیرم خیلی خوشگله
آنچه در پست بعد خواهید دید: یک حرکت نمادین در اثبات صرفه جو بودنم جذاب و دیدنی اخرشم سایت اپلود پیکوفایل ارسال نکرد مجبور شدم از سایت دیگه اپلود کنم. شب بخیر و یا علی [ سه شنبه هشتم آذر ۱۴۰۱ ] [ 23:31 ] [ هرمیون ]
قبل از هر چیزی بگم که فردا پایین همین پست رو ادامه میدم و بقیه ی حرفای عکس دار رو مینویسم سلام از کجا شروع کنم من اصلا عادت ندارم به این فضای جدید ، همه چیو قاتی میکنم . در مورد این فضای جدید هم که دارم میگم چند وقت دیگه براتون میگم که چیه. فقط یکی از دلایل کم اومدنم اینبار یکیش همین فضای جدید هس. من مودم ندارم دیگه وقتی هم بخوام بیام اینترنت خودم باید برم مودم رو بیارم وصل کنم چون آدابتور مودم رو هم باید برم زیر میز وصل کنم برا همین همت نمیکنم راستش هر وقت بخوام میتونم مودم رو بیارم مخصوصا شبا که اصلا کسی کاری به اینترنت نداره. (خودمم البته کاری ندارم خب حالا بریم سر دلیل اصلی اینه که میخواستم آزمایش بدم بعد چون آزمایش اهن هم جزو آزمایشام بود برا همین باید چند روز اهن و مکمل مصرف نمیکردم. منم که بدون اینا هیچم بعدش اینکه راستیییییییییییی نزدیک بود من دچار خفگی با گاز بشم .اونوقت شما بدون من چیکار میکردیددددددددددددد اینو حتما بخونید خیلی مهمه چند شب پیش بود که خوابیده بودم خیلی هم خوابم میومد ولی خیلی دوس دارم قبل از اینکه بخوابم کتاب بخونم چون فضای داستان قشنگ تا صبح توی ذهنم میمونه کلا شیر گاز رو بستم دیگه توی سرما خوابیدم اتاق من بدجوریه خیلی یخ میکنه این موقع سال. خیلی ترسیدم هی فکر میکردم اگه امشب میخوابیدم چی میشددددددددددددددددددد بعد صبح به همه گفتم بعد رفتم بالای پشت بوم ببینم چطور شده. چون قبلا هم همسایمون که یه طبقه دیگه ساخت اصلا انگار نه انگار که بیاد بگه لوله بخاریاتون رو بیارید از دیوار ما بالاتر خطرناکه. خودمون متوجه شدیم. اینبارم گفتم حتما اینا یه کاری کردن باز بعد خلاصه وقتی رفتم دیدم یه ناودون بلند گذاشتن روی دیوارشون قشنگ رسیده به سر لوله بخاری اتاق من. جلوی اینو گرفته . تو رو خدا ببینید چه راحت با جون مردم بازی میکنن نمیدونم سوادشو ندارن حالیشون نیس این چیزا. خلاصه درستش کردیم و لوله باز اضافه کردیم . اینو گفتم بهتون که بدونید قبل از روشن کردن بخاری حتما پشت بوم رو چک کنید . چون بی شعوووووووووووووور زیاده اینو هم بدونید که وقتی مونواکسید کربن توی هوا بیاد اصلا بو نداره فک نکنید بوی گاز میده . هوا فقط سنگین میشه. پس به سنگین شدن هوای خونتون دقت کنید. آره خلاصه اینطوریاس. امشب رو گفتم بیام حتما بنویسم اگه پست اصلی رو هم نمیتونم بذارم بیام بنویسم این طلسم شکسته بشه من به فضای جدید عادت کنم از تنبلی دربیام .ولی خوابم میاد این آزمایشی که دادم برا این بود که چشام سیاهی میره. میخوام ببینم اهنم رفته پایین. سیاهی رفتن چشم رو همیشه جدی بگیرید چون اگه فشارتون پایین باشه یا اهنتون یه لحظه وقتی راه میرید از هوش میرید و میفتید در حالی که اصلا خودتون متوجه هم نمیشید .این خیلی خطرناکه چون ممکنه سرتون به جایی بخوره یا از لگن محکم به جایی برخورد کنید. چند روزه که ورزش هم نمیکنم تا بفهمم دلیل سیاهی رفتن چشام چیه. بعد چون میخوام اهن خارجی هم مصرف کنم برا همین دوز بالایی داره نمیتونم سرخود مصرفش کنم. باید مطمئن بشم. ازمایش ازنیم کبدی و قند و گلبولای خون هم هس حالا ببینم چی میشه. دیروز آزمایش دادم چقد دستم درد میومد از دیروز تا حالا. ورزش هم که نمیکنم خیلی ناراحت میشم نمیخوام بین ورزشم فاصله بیفته مخصوصا به خطر دیسک کمر و گردنم. دیسک کمر میزنه به زانو و پاها دیسک گردن هم میزنه به دست خود پایین گردن. دردش خیلی ناجوره از درد دیسک کمر هم بدتره. ورزش که میکنم بدنم خیلی خوب باهام راه میاد وقفه که بینش بیفته دردام شروع میشه. اینو هم به شما بگم که اگه درد زانو دارید حتی اگه از دیسک کمر نیس حتما حتما ورزش کنید خیلی مهمه . چون توی دردای زانو برعکس اینکه همه فکر میکنن باید ستراحتداد به زانو باید حتما ورزشش بدید وگرنه بدتر میشه مرتب. اگه دیسک دارید ورزشای ممنوعه رو توی اینترنت ببینید وانجام ندید مث ورزشایی که چرخش کمر دارن یا پا رو باید به صورت نود درجه بالا اورد و دراز نشست و ، در حالی که زانو رو خم میکنید بشینید و پاشید. اینا ورزشای ممنوعه هستن. یه چیز دیگم که چندتا سوال دیدم توی کامنتا برا لاغری بود اول اینکه بوس به همتون برا لاغر شدن حتما حتما باید خوردنتون رو به یک سوم برسونید اگه سریعتر میخواید لاغر بشید که باید ورزشای نسبتا سخت بکنید یعنی باید به عرق کردن بیفتید. و اینکه در این صورت باید حتما از مکمل استفاده کنید چون من با وجود مکمل و این چیزا بازم چشام سیاهی رفت. پس دقت کنید. سعی کنید شام نخورید یا یه چیز یمث نون پنیر یا اب دوغی چیزی بخورید اونم کم. با غذاتون سبزیجات بخورید که زود هضم بشه و از بدنتون خارج بشه چون هر چی بیشتر غذا توی بدن بمونه دیگه زیادی جذب میشه من 72 کیلو شدم. یعنی دیگه زیادی دارم سریع وزن کم میکنم ولی اینو بدونید برا تناسب اندام اینکه چربی توی بدنتون خوشگل پخش بشه باید ورزش کنید خب دیگه من برم شبتون بخیر و سلامتی یا علی چقد زود گذشت امروز زرتی تموم شد و شد شب سلام حس میکنم ماه های پائیز زیادی دارن زود میگذرن ماه آبان میشه اصلا نفهمیدم مهر چطور شد. دیروز داشتم نایلونای روی گلدونامو درست میکردم و اندازه میکردم برا باغچه جدیدم که درستیدمش. خوشم میاد با بست نایلون به هم میدوزم باحاله امروز نشستم یه بازی جدید رو میکردم .اولش جالب شروع میشه که با چتر از هواپیما فرود میای توی یه منطقه ی جنگی. کلا وقتم امروز رفت. خیلی باحال بود . دیروز بازی ترنسفرمرز با همون تبدیل شوندگان رو بازی میکردم خیلی خوشگله . من اوپتیموس بودم خب بگذریم . بریم سراغ مطلبای عکس درای که گفتم. یه چند وقت هس دارم فکر میکنم که چی بخورم که شبا بیدار بمونم یه کم بیشتر . نمیخوام زیاد بیدار باشم. چون ساعت 9 که میشه من خوابم میگیره. چای سبز قبلا میخوردم که یه مدت به خاطر اینکه فشارم پائین رفته به خاطر ورزش کردن و رژیم که گرفتم نمیتونم بخورم. بعد فکر قهوه کردم که اونم اصلا نمیخوام بخورم . اصلا هم قهوه دوس ندارم ولی کاکائو عاشقشم. بعد گفتم حالا یه مدل دیگشو بخورم کم هم بخورم ببینم چطوریه. نسکافه خوشمزه س البته از نوع سادش. من نمیدونم بقیش چی هس چند مدل داره. خونوادم همه این چیزا رو دوس دارن ولی من تازه به زور همون نسکافه رو هم دوس دارم . رفتم نسکافه بخرم خیلی مدل بود البته اینترنتی. بعد یکی رو انتخاب کردم که این بود
دوتا از این خریدم دوتا هم از یه نوع دیگه. که اون که داش خرید میکرد زنگ زد گفت یکیش نیس گفتم اشکالی نداره. فک کنم اون خوشمزه بود. بعد خلاصه اینو که امتحانش کردم واااااااااااااااااااااااای چ چیز مزخرفی بود حالم بهم خورد اصلا نتونستم حتی قورتش بدم. انگار دوده سیگار میخوری بعد این کوپا هس که تلویزوین تبلیغ میکنه اینطوریش یه چیز شکلاتی خوشمزه به نطر میومد اینو هم خریدیم نسبتا زیاد هم خریدیم ولی من خوشم نیومد بقیه خوششون میومد . اصلا چیز خاصی نبود همون شیرینی بیسکوئیتیای قدیم که الانم هس توی شیرینی فروشیا روش یه لایه نازک شکلات ریختن. همون کاکائو. اصلاااااااااااااا جالب نبود اصلا هم دوس نداشتم
این از خوراکیای مزخرفی که تست کردم. یه چیز مفید خواستم هبتون معرفی کنم که شاید خودتون هم بدونید این دستگاه قرص نصف کن هس
قرص رو توی اون قسمت مثلثی میذاری و درش رو میبندی قرص رو نصف میکنه یه تیغه ی خیلی تیزی داره. خیلی عالی نصف میکنه مخصوصا قرصای ریز رو. قیمتش هم که روش پیداس 34 تومن . این عالیه اگه مشکلی با قرص نصف کردن داشتید. من چون قرص ضد استرس میخورم بعضی وقتا برا خاطر دیسک کمر و گردنم. بعضی وقتا که شدید میشه یک چهارم قرص ضداسترس رو میخورم خیلی ریز میشه ولی اثرش عالیه یعنی این اندازه برا همون استرس که روی دیسک فقط اثر میذاره نه روی حال خود ادم، خیلی اثر داره. استرسایی که حالتون رو تغییری نمیده ولی اگه دیسک کمر داشته باشید خیلی روی درد پا و زانوتون اثر داره. اینا که دیسک دارن میفهمن چی میگم اینو بگم که اگه نوشته هام عجیب غریب تایپ شده ببخشید چون من به این کیبورد عادت ندارم کلید اینترش شکلش فرق داره و چندتا کلیدای اصلیه دیگش. برا همین خیلی قاتی میکنم. منم اخه موقع نوشتن روی کیبورد نگاه نمیکنم فک کنم اشتباه زیاد بزنم الان. خلاصه که ببخشید دیگه به خوب تایپ کردن خودتون اینم گیاه لیف که داره رشد میکنه همچنان نمیدونم کی از رشد وامیسه
اینو چندبار کاشتیم خیلی وقت پیش ولی هیچ وقت ازش استفاده نکردیم. اینا برا پوست میگن خیلی خوبه به جا لیف حمام ازش استفاده میشه و لایه بردار و از این چرت و پرتا که میگن هس خارجیا از اینا به جا لیف بدن استفاده میکنن بیشترشون. اینم فلفل دلمه ای ها که به خاطر همون تور گیاهی که گفتم روشون کشیدم تابستون خوب نشدن ولی حالا یه ذره رشد کردن دوباره
خب دیگه من فعلا برم شبتون بخیر و سلامتی باشه یا علی [ پنجشنبه بیست و هشتم مهر ۱۴۰۱ ] [ 23:59 ] [ هرمیون ]
همیشه همینطوره یهو که هوا خنک میشه و میگی دیگه هوا سرد میشه یهو اینقد گرم میشه که انگار تازه دوباره تابستون شده سلام الان که ساعت نمیدونم چنده امشب واقعا به خودم گشنگی دادم نمیگم شما هم اینکارو بکنید ولی اگه هم قراره گشنگی به خودتون بدید حتما ویتامین رو فراموش نکنید و آهن. خب این از این. امسال دارم کاشتن توی این موقع سال رو امتحان میکنم اخه پارسال کاشتن توی ماه آبان رو امتحان کردم . به شدت موفیت آمیز بود. قبلش اینو بهتون بگم چون چند سری هس که یادم میره هربار که میام بنویسم میخوام اینو حتما بهتون بگم. این تورای گیاهی یا سبز که مد شده یکی دو ساله ، اینا اصلا به درد نمیخورن. امسال همه زحمتامو به باد داد. سایه ای که ایجاد میکنه با وجود نور آفتابی که از روزنه هاش به گیاه میخوره به شدت توی ضعیف شدن گیاه اثر داره. باعث میشه گیاها گل ضعیفی بدن و به میوه اصلا تبدیل نمیشه. رشد علفی رو هم باعث میشه. گوجه ها و فلفلای منو به باد داد این همه زحمت کشیدم براشون. الان منتظرم فلفلام خوب بشن توی باغچه که زدم. گوجه هام علفی شدن گل میدادن ولی فایده نداش. گیاها توی آفتاب پژمرده میشن این طبیعیه بعد که غروب میشه باز شاداب میشن. پس نیازی نیس این تورا رو روشون بکشید خشک بشه بهتره به خدا .ولی خشک نمیشه من تا پارسال هر چی گوجه کاشتم گوجه میداد ولی امسال که اینکارو کردم و تور گیاهی زدم اینجوری شد. تور گیاهی نه اینکه گیاهی باشه اسمشه وگرنه پلاستیکیه. آفتابگردونمو با وجود اینکه پوک داره خیلی ولی توی کیسه نخی گذاشتم همین کیسه برنجا تا گنجشکا نخورنش خلاصه چندتا تخمه که پوک نباشه توش هس میخوام نگه دارم برا کاشتن سال دیگه. اخه واسه دو سه تا دونه تخمه کلی پول دادم این آفتابگردونه محافظت شده س خیلی دوسش دارم با اینکه کله پوکه این وضعیت الان بر و بچ گلدون و باغچه س. فعلا مرحله کمپوست و بذر کاری هستن برا همین این مدلیه. و به شدت حفاظت از اونا در برابر گنجشکا.
این شب بو سال دیگه گل میده .پای اینا هم اون ریز ریزا که دراومده شب بود هس که واسه امتحان کاشتم خیلی خوب این موقع سال دراومدن
یه سری خیلی ناراحت شدم و نون خشکایی که میکوبم برا گنجشکا رو جمع کردم و گفتم دیگه چیزیشون نیمدم چون غیر از اینکه هر چی درمیومد به زور میرفتن توی توری سیمی و میخوردنشون ، غنچه های کدو تنبل خوشگلمو هم میخوردن. ولی بعد خیلی ناراحت شدم من هر وقت چیزی میریزم براشون و نون میکوبم همشون نشستن دو رو برم و نگاه میکنن میدونن دیگه من چیزی بهشون میدم منتظرن برم تا بیان بخورن بعد که چیزیشون ندادن دو روز بعد دیدم تا اومدم توی حیاط ،گنجشکا همه اومدن نشستن فکر کردن چیزی براشون میریزم. منم اینطوری خب از اینم بگذریم میرسیم به نقاشی کشیدن من که دوباره حس گرفتم و شروعش کنم. اینقد دلم تنگ بود ولی خیلی خسته بودم الان سرم خلوت شده و مغزم آزادتره . برا همین نشستم به وسایل آبرنگ و پاستل و مدادرنگی نگاه کردم دیدم از همه بیشتر فعلا دلم میخواد آبرنگ و قلمو توی دستام بگیرم خیلی دوس دارم عاشق پاستل و مدادرنگی هم هستم اصلا به یه اندازه دوسشون دارم این نقاشی که شروع کردم
کاغذم فعلا چروک شده بعد از پشت اتو میکنم خوب میشه فک کنم تابلوئه چیه دیگه. مردسرخپوست اسب سوار
من همش فقط میگفتم چرا سالی اینقد لباساش کثیفه یه چیز جالبی که کشف کردم اینه که میتونید کابل یو اس بی سه متری یا هر اندازه که نیازتون هس تهیه کنید و به پشت تلویزوین وصل کنید بعد سر دیگه کابل رو بذارید نزدیک خودتون هر جا دوس دارید بذارید بعد راحت بهش فلش بزنید . دیگه اینقد نرید پشت تلویزوین تا فلش رو وصل کنید. به ما که خیلی کمک کرد. چون من کیس اون کامپیوترمو گذاشتم کنار تلویزوین سخته بریم پشت تلویزیون.
آهان یه چیز دیگم اینکه گیاه گل یخ که نمیدونم اسم علمیش چی هس، اینو تکثیر نکنید .یعنی از گلدونی که گل یخ توش زیاد شده نکنید بزنید توی یه گلدون دیگه . اول شاخه های خوب گیاه رو بِبُرید بذارید دو روز توی آب باشه. بعد گلدونی که شاخه هاشو کندید رو کلا خالی کنید ریشه ها رو بریزید دور. چون اونا دیگه فایده ندارن بعدشم اینا خیلی زیاد میشن نمیشه که هی تکثیرشون کرد کلی هم ریشه میکنن. من اینکارو رو کردم بعد وقتی توی گلدون زدم فرداش گل داد اینطوری خیلی خوبه همیشه هم تر و تازه س خب دیگه من برم اینم از پست امشب. یا علی و شبتون بخیر و سلامتی آنچه در پست بعد خواهید دید خرید اینترنتی مفید کاربردی(البته خودم امتحانی خریدم یه مورد رو) [ سه شنبه بیست و دوم شهریور ۱۴۰۱ ] [ 22:42 ] [ هرمیون ]
عزیزدلممممممممممممممم بینهایت دوسشون داشتم و همیشه سخنرانیاشونو که شبکه اصفهان پخش میکرد میدیدم حتی اگه هزاربار تکرار میذاشتن.
سلام الان سر شب هس ساعت نزدیکای 9. گوشیم خراب شده چند روزه تقریبا ی هفته س. منم خیلی راحت و شیک سیم کاراتشو درآوردم و گذاشتم کنار، گوشیمم دادن درست کنن .شارژ نمیشد ولی باطریش گفتن سالمه یه ایرادی خودش داره یه قطعه هاشم گیر به سلامتی منم از خدا خواسته سیم کاراتامو گذاشتم کنار با اینکه سه چهارتا گوشی دیگه دارم. البته اندروید نیستنا ساده هستن. من کلا اهل گوشی نیستم. اینم که خراب شده خدا رو شکر میکنم اگه گوشیم به درد نخوره دیگه من گوشی نمیخرم. چون بخوام پول برا گوشی بدم ،مانیتور و کارت گرافیک و رم میخرم برا کامپیورت جدیدم. والااااااااااااااا. گوشی میخوام چیکار حیف پول. هر وقتم پول زیادم کرد یه گوشی میخرم خب میخواستم از چیزایی که جدیدا از اینترنت سفارش دادم براتون بگم. همونطور که میدونید ماه مهر نزدیکه حالا من کلا یه چیزی رو چند ساله میخواستمش. میز تاشو هس که خیلی ماهه این میز خوشگل عزیزم
یه بسته ماژیک هم خریدم
یه کیبورد دیگه خریدم. اون کیبورد رو گذاشتم برا کامپیوتر خواهرم چون اون کیبوردش کار نمیکرد بعد یه کیبورد برا این کامپیوتر جدیدم خریدم که قوی تر هس و 5 میلیون بار ضربه رو تحمل میکنه برا بازی خیلی خوبه. منم همینو سفارش دادم. خیلی خدایی خوبه راضی هستم ازش. هر دوتا هم که خریدم ساخت ایران هس
موهام خیلی بلند شده بودم یعنی بیش از حد دیگه حوصلمم نمیرسید کوتاه کنم تا کمرم اومده بود. نمیدونم اصلا کی اینقد شد. ولی دیدم خیلی سختمه شستن و خشک کردن و اینا حوصله به خرج دادم گفتم خواهرم کوتاه کنه واسم . یه ده سانتی کوتاهش کردم. نمیذاشتن کوتاه کنم. همه میگفتن نه کوتاه نکن خوشگله .منم گفتم خسته میشم حوصلم نمیرسه یه ساعت باید بشورم و خشک کردنش هم خیلی سخته برا همین نشستم و گفتم کوتاهش کنیدددددددددددد خلاصه الان خیلی راحت شدم الانم کوتاه نیس تازه ولی نسبت به قبل هزاربرابر راحتتر شده. یه چیزی میخوام تعریف کنم قبلش بگم که هیچکی هیچیش نشد و همه سلام هستن و چیز خاصی نش. این جهت اطلاع دو سه روز پیش بود نزدیک اذوون ظهر بود من داشتم ورزش میکردم دقیقا دم در هال که در رو باز میذارم هوا هم بخورم. بعد یه بست دقیقه شده بود داشتم ورزش میکردم با شدت زیاد یهو یه صدای خیلی وحشتناکی اومد مث این بود که یه عالمه چیزی رو هم ریخت بعد توی خونه همسایمون چند نفر با هم جیغ کشیدن دومادش رفته بود نمیدونم بالا کجا لوله آب کولر گازی رو ببینه اون بالا تشنج کرده بود افتاده بود پائین. شانس افتاده بود رو از این سفا سایبونا که میزنن توی حیاط برا ماشین، این شکسته بود افتاده بود پائین.چیزیش نشده بود . بعد من گفتم دومادش مگه صرع داره؟ وااااااااااااااااااااااااااااااا .چند ماه هس این دوماد رو گرفتن . واقعا واسه بار هزارم خدا رو شکر میکنم از اینکه مزدوج نشدم. گفتم قبلش هم بهتون که یه ازدواجایی کردن این همسایه های ما که آدم از همه چی سیر میشه. اینم جدیدترینش بود که فهمیدم. آقای همسایمون که خیلی عصبانی بود .قبلا یکی رو شنیده بودم که یه دختره شب عروسیش دوماده تشنج میکنه بعد دختره زرنگ بوده همون شب زنگ میزنه به پدر و مادر پسره که بیان پیش پسرشون بعد دختره پامیشه میره خونه پدرش و فرداشم طلاق میگیره. آفرین خدایی . تا باشه کلاه سر کسی نذارن خب حالا بگذریم از این چیزا. یه بازی رو تموم کردم بازیش تیراندازی بود و استراتژیکی . خیلی خوب بود ولی خیلی مراحلش تکراری بود . صحنه هاش تکراری بود. در صورتی که بازی IGI با اینکه گرافیک خیلی ساده ای داش من با کامپیوترم بازی کرده بودمش، ولی خیلی قشنگ بود خیلی مراحلش جدید بود و هر مرحله ای غافلگیر میشدی. توی باروون بود برف کلا قشنگ بود و جالب. ولی این بازی خیلی تکراری بود . هر مرحله ای هم 5 یا 6 تا مرحله توی خودش داش دوسش داشتما خیلی ذوق داشتم واسش ولی خب انتظار بیشتری ازش داشتم. این تمام مراحلی که قفل بود و بازی کردم باز شد
سلام امروز شنبه س. به شدت دارم کم خوری میکنم. یعنی تا گرسنم نمیشه چیزی نمیخورم دیگه برام عادت شده الان میگم چرا واقعا بعضی وقتا بیخودی میخوردم. مثلا همین ماه محرم وقتی غذا نذری میاوردن با اینکه من شام هم خورده بودم چون آخرای شب بود هوسم میشد خیلی هم خب خوشمزه س برا همین میخوردم. ولی امسال قبل محرم گفتم دیگه اینکارو نمیکنم میذارم برا ناهار فردا که بخورم. واقعا هم چقدر کار بدی هس که ادم از رو هوس بخواد غذایی رو بخوره یا شیرینی یا هر چیز دیگه ای. این عادت رو کاملا گذاشتم کنار. ناهار هم خیلی کم میخورم شام هم یه چرت و پرت میخورم که بیشتر توش سبزیجات باشه. یا آب دوغ خیار ، یا خیار شور و گوجه با نون چند وقت پیش زنگ زدم به مهندس کامپیوترم. بهش گفتم همینطوری میخوام بدونم مانیتور چنده مخصوصا مانیتور خمیده. بعد گفتم بهش که الان نیمخوام نمیتونم. بعد گفت من اتفاقا یه مانیتور گیمینگ که به کارت میاد به اون کیس هم جدید گرفتی میخورهمخصوص بازی هس. دست دوم هس ولی طرف زیاد باهاش کار نکرده 5 یا 6 ماه بعد لپ تاپ میخواسته. گفتم نه دست دوم اصلا بعد گفت من به خدا تاییدش میکنم بعد من هی گفتم که تا یه کم کار کنه پیکسل میسوزونه و بعد خرجش بدتره و از این حرفا بعد گفت حالا اینقد ایه یاس بخون که وقتی روشن کردی همون موقع بسوزه خلاصه خریدم البته پولی بهش ندادم یه کم بریم فضای باغبانی. به شدت مشغولم و این وقت که میشه زمانی هس که من تا یکی دو ماه میرم حیاط و در حالی که داره جونم بالا میاد برمیگردم توی هال بذرایی که توی یخچال گذاشتم رو باید اماده کنم برا کاشتن. و دیگه اینکه فلفلایی که کاشتم خیلی رشد کردن ولی دیگه بیشتر این رشد نکردن برا همین فهمیدم باید جاشون رو عوض کنم بزنم توی باغچه امیدوارم اونجا ادامه بدن رشدشون رو.
فعلا توی باغچه زدم و یه چیزی که به شدت خستم میکنه حمله گنجشکا به همه چیزیه که من میکارم. خیلی اذیت میکنن من باید دور همه چی تور سیمی بکشم آفتابگردون غول پیکر که بذرشو خریدم رشد عجیبی داره یعنی در حد 2 متر و نیم رشد میکنه من اصلا دستم به گل نمیرسید برا همین خواستم گلشو بگیرم ببینمش همینطوری خم موند
یه چیز عجیب دیگه ای که دیدم این بود که اصلا به هیچ وجه گل و شاخه جانبی نمیده. من تا حالا نشده بود افتابگردون بکارم گل جانبی نده ولی این مدلش اصلا این چیزا رو نداره قدش به شدت بلنده گلش معمولیه بزرگه فقط قدش عجیبه. در مورد شاخه خوابوندن بهتون بگم. شاید اصلا به ذهنتون نیاد که یه شاخه از درختی رو بگیرید زیر خاک کنید یا توی گلدون یا همون پای خود گیاه شاخه رو بخوابونید بعد ریشه بده. ولی این راه ترین و صد در صدترین راهیه که شما میتونید گیاهایی رو که این قابلیت رو دارن تکثیر کنید. یاس یا پیچ امین الدوله از این گیاهاس. این شاخه ای که میبینید جددیا زدیم که بهتون گفتیم و رشدش رو امسال کرد و خیلی شاخ و برگ داد
این صحنه رو ببینید
اولین چیزی که به ذهنتون میرسه اصلا سرسبزی و این چیزا نباشه. بلکه سَقَط شدن من باشه موقع هرسش. هر چی میرم پشت پنجره بالکن رو میبینم اینطوری برمیگردم خیلی سخته هرس درخت یاس. بینهایت هرسش شدیده و پیچیدگی هایی که داره. خب یه کم بریم توی آشپزی اگه مقدار مرغتون کم هس و خیلی گشنتونه بهترین راهی که میتونم بهتون بگم و خیلی خوشمزه و دیوونه کننده، سوخاری کردنش البتههههههههههه فقط با سوخاری که از نون ساندویجی به دست میارید. نون ساندویجی رو بذارید خشک بشه و مثل همیشه که گفتم توی چرخ یک دو سه خردش کنید نه آرد. توی بخشی که اموزش همبرگر و دادم نشون دادم در چه حد خرد بشه. بعد یه ظرف بردارید تخم مرغ سه چهارتا بشکنید هم بزنید بهش نمک و فلفل ترکی که خیلی خوشمزه تر هس بزنید حالا هر فلفلی که دم دستتون بود پاپریکا هم خوشمزه س. حالا هر چی داشتید. بعد تیکه های مرغ رو کوچیک کنید و نازک بزنید توی تخم مرغ بعد توی آرد سوخار یکه درست کردید و دوباره توی تخم مرغ و دوباره توی آرد سوخاری. بعد بذارید سرخ بشه . یه تیکه کوچیک مرغ به یه تیکه بزرگ تبدیل میشه که همش بوی مرغ سوخاری رو برمیداره. نوش جونتون
و یه چیز دیگه در مورد فلفل ترکی. بهترین خشومزه ترین فلفل هس و اینقد تند نیس که نتونید خیلیشو بخورید میتونید یه سوم قاشق مرباخوری رو بریزید روی لقمتون که هر چی باشه یا قاشق برنج و بخورید و اصلا اذیتتون نکنه ولی طعم و بوی دلپذیری رو تجربه کنید
این رو هم بگم که رنگ میده توی آبگوشت اگه دوس ندراید قرمز بشه نریزید. ولی خیلی خوشگل میشه خب میخوام دیگه امشب ارسال کنم پس تمومش کنم جناب خاطره ی فراموش ممنونم از پیاماتون که دلگرمی میدید خب دوستان شبتون بخیر و یا علی [ یکشنبه ششم شهریور ۱۴۰۱ ] [ 0:40 ] [ هرمیون ]
یه قبضمون تشویقی میخوره یه قبض دیگمون جریمه قبض آبمون یک و نیم اومد قبض برقمون 18 تومن قبض آب به خاطر خرابی توالت فرنگی بود که تا صبح آب میداد چند وقت، قبض برقمون نمیدونم چطوری حساب کردن خدایی با وجود کولر و پنکه و این چیزا چطور مشترک کم مصرف شدیم سلام. تشریف گلمو آوردم حالا اول براتون دردل کنم یا چیزی بذارم ؟ امروز که 99 درصد میخوام ارسال کنم حالا به خاطر یه درصد میخوام روز رو اعلام کنم شنبه س. از بس این پستچی امروز محکم زد توی در که هنوز مخم سر جاش نیومده گیجم. البته همیشه اینکارو میکنه گفتم که کیبورد خراب شد البته کیبورد کامپیوتر اتاق من نه اون یکی کامپیوتر. بعد کامپیوتر جدید هم که خریدم خب موس و کیبورد و هیچی روش نخریدم آخه اینقد خودش قیمتش بالا رفت که دیگه جا نداش من حتی یه 100 تومن هم بهش اضافه کنم . بابام تازه میگفت قسطاش رو گفتم بیشتر یه تومن نشه بعد بابام اورد گفت تست کرد گفت فایده نداره منم دیدم که نمیشه اینطوری برا کیسم که پای تلویزیون هس میخوام بازی کنم کیبورد میخوام چند روزه که کیبورد کامپیوتر اتاقمو برداشتم زدم به اون، بعد با کیبورد مجازی کار میکردم . یعنی اینقدددددددددددددددددد مظلوم خدایی با کیبورد مجازی کار کردن خیلی اعصاب میخواد. خب حالا بریم سر اصل مطلب اینکه یهو به ذهنم زد که برم ببینم کیبورد چند هس از مهندس خودم هر چی بخری خیلی گروون حساب میکنه یعنی کلا هم خودش روش میکشه هم اینکه یه برندهای خاصی رو فقط میده منم بهش نگفتم بعد وقتی رفتم اینترنت دیدم اینقد تعجب کردم که دیدم کیبورد از 123 تومن هس به بالا این کیبوردی که پنج شنبه سفارش دادم
دوسش میدارم نسبت به پولی که دادم خیلی خوبه خدایی . مهندس کامپیوترم همیشه مارک تسکو میده خیلی بدم میاد از این مارک خیلی هم مزخرفه هیچ وقت نخرید هم هدست هم موس و کیبورد اون کامپیوتر تسکو بود یعنی همش سریع خربا شد همون اولش. چقدم گروون میده. خب اینم کیس عزیزدلم عشقم و نفسم
یه کم با مادربردم پُز بدم
موقع اتصال کامپیوتر به تلویزیون که به جا مانیتور میشه دیگه
یعنی دیگه کلا فرض میکنید تلویزیون مانیتوره با موس و کیبورد و این چیزا باهاش کار میکنید هیچ فرقی نداره البته من با این کار کامپیورتی نمیکنم فقط میخاوم باهاش بازی کنم نه به اینترنت وصل میکنم نه هیچ چی دیگه. بازیایی که با تلویزیون میکنم خیلی خوشگل میشههههههههههههههه
اینم معلومه چه بازیه هس
بازی های میکرو هم میتونید انجام بدید دیگه مث کامپیوتر که باید مبدلش رو نصب کنید بازی رو داخلش بذارید و تمام بازیای میکرو رو میتونید با گیم پد یا جوی استیک یا دسته بازی معمولی انجام بدید یه بار میخوام بهتون نصب بازی رو یاد بدم یعنی نصب بازی که اصلا کاری نداره مث تمام نرم افزارا ولی بازی خطاهایی که میده خیلی رو اعصابه و اینکه کامپیوترتون رو به تلویزیون وصل کنید . من شکرخدا به خاطر کیس جدیدم پول مبدل ندادم خودش پورت اچ دی ام آی رو داره. این پورت برا اتصال تصویر و صدا هس. حالا مختصر بدانید راستی بهتون گفتم که ماهیمو دادم رفت پریشب بود فک کنم همسایمون عروسی داشتن اینا دوتا پسر هستن یانقد توی این خونه عروسی بوده که نمیفهمم بازم همون اولی هس یا دومی من چند روز پیش یا هفته پیش بود یه سفارشایی دادم قاتی سفارشای دیگم که یادم رفت براتون بگم. خیلی بهم خدایی سخت گذشت چند وقته از فکر و حساب کردن و جستجو کردن و تحقیق و این چیزا ، اصلا مغزم دیگه هیچیو نمیکشه خیلی خسته شدم. من یه سری پیچ حلقه ای یا گیره حلقه ای خریدم دونه ای 400 تومن .یادم نیس دقیقا چند عدد بود ولی خیلی به کار میادب ه خدا. یعنی من اینقد احتیاج داشتم بهش مخصوصا که برا گیاها و درختا میخواستم مثلا نخ ببند میخ خیلی سخت به آجرنما میره ولی با این اینقد راحت میره و چقد هم محکم میشه بعد میتونید هر وقت هم نخواستید دوباره باز کنید بزنید به جای دیگه که احتیاج دارید. این گیره های حلقه ای. پیچ خودرو داره یعنی راحت فرو میره به جایی.
من الان برا تور گیاهی ازش استفاده میکنم خیلی راحته
یه چیز دیگم که خیلی کارمو راه مینداخت و اعصاب هممون خورد میشد شیشه های ادویه و این چیزا بود. خب ما یه عالمه از اینا رو داریم بعد هر وقت یه چیزی رو میخواستیم باید همشونو بلند میکردیم ببینیم تا چیزی که میخواستیم رو برداریم. من یه عالمه برچسب هم خریدم فک کنم 500 تا هس یا هزارتا یادم نیس.این برچسبا هم اندازه های خیلی مختلف و زیادی داره. بعد من نشستم رو همه شیشه ها نوشتم و برچسب زدم خیلی راحت شده کارمون. این برچسبایی که گفتم و شیشه ها البته یه ذره از اون تعداد زیادی هس که داریم
تمام درایی که چهارخونه قرمز هس رو به شیشه های اشپزخونه زدم تقریبا یه سی تایی میشن. بعد یه عالمه دیگم شیشه ادویه و از این چیزا داریم یعنی بیست برابر این که میبینید اونا دراشون همه رنگی هس میخواستم برا اشپزخونه بالا همه سِت باشن یه چیز دیگه هم نمیدونم اسمشو چی بگم برا اتصال دوتا هدفن به یه جا هس. اون سی که یه بار بهتون نشون دادم اونو اشتباه خریدم اون برا شنیدن و حرف زدن بود یعنی گوشی و میکروفن. اینو من قبلا هم داشتم ولی شکست الان 5 تاشو خریدم وقتی شبا فیلم میبینیم میخوایم کسی بیدار نشه هدفون میذاریم فیلم ترسناک اگه به پشت تلویزیونتون نرفت و جا نبود مث ما یه سیم طولی صدا بخرید اونو به تلویزیون وصل کنید بعد این مبدل یک به 2 رو به اون سیم وصل کنید . اینم مبدل یک به دو صدا
راستی اینم کتاب داستان سرخپوستی که گفتم .
در مورد یه پسر سرخپوست و خونوادش هس فک کنم رد مورد زندگیشون باشه اخه یادم نیس اینقد که کارای مختلفی کردم موضوعش یادم نیس ولی خیلی قشنگ بود که انتخابش کردم.من الان دارم کتابای فلامل رو میخونم حالا بینش هم ویس و رامین رو خیلی دوس دارم یدوونه شعراش هستم گاهی وقتا هم هری پاتر خارجی رو که عشقمه میبینم و یه کم ترجمشونو میخونم .کتاب ارواح ماشین نشین و داستان های کهن اسکاندیناوی رو هم از بس دوس داشتم نتونستم صبر کنم تا فلامل رو تموم کنم اونا رو هم خوندمشون توی چند روز. من الان از شش جلد فلامل الان جلد سوم هس خیلی دوس دارم شبا قبل خواب میخونمش سریالی که براتون میخواستم بگم سریال چیزهای عجیب و غریب بود که خیلی دوس دارم فقط بگم که این سریال به شدت ترسناکه حالا نه در اون حد ولی خب ترسناکه اگه مخصوصا که اخر شب توی تاریکی ببینید این پوستر سریال
در عین اینکه خنده داره ولی خب ترسناکه خیلی. کسایی که لطافت روحی خاصی دارن نبینن سلام امروز یکشنبه س. خیلی خسته شدم الان از اشپزخونه بیرون اومدم خیلی کار داشتم تازه یه سری کار رو گذاشتم دیگه برا پائیز. چون واقعا دیگه طاقت ندارم خیلی خسته شدم .چند وقته که دارم اتاقمو جمع و جورش میکنم یعنی اصلا تموم نمیشه. جعبه کفشا و کیفامو از زیر میز کامپیوتر بردم طبقه پائین گذاشتم داخل کمد میز کامپیوترمو هم خیلی خلوت کردم یه عالمه چیزی داشتم اونا رو هم بردم طبقه پائین گذاشتم. یه عالمه لباسامم که نو بود زیادی بود دیگه تا کردم توی پاکت گذاشتم همه رو پشت کشوی تختم گذاشتم خب یه کم بریم سراغ باغبونی. از اونجا که به گنجشکا آب و دون میدم برا همین اینجا پ از گنجشکه که هر چی همب کارم میخورن. سی دی هم برا ترسوندنشون خوبه ولی یه چیز بهتری پیدا کردم توی اینترنت که ورقه فویل یا آلومینیوم رو میبرید و با نخ اویزوون میکنید به همه جا اینا خیلی صدا میدن و نور منعکس میکنن برا همین گنجشکا خیلی میترسن ازشون اینطوری
درخت انجیرمون هم انجیراشو میخوردن پرنده ها . هر پرندهه ای رد میشد میخورد و دیگم ول نمیکرد برا همین سی دی که بین درخت زدم دیگه نخوردن یه ده تایی فک کنم زدم
اونطرف حیاط خب میتونن برن چیزی نیس اونجا اب و نون خشک براشون میریزم اینور دیگه پرووگیه .حتی نمیذارن که آفتابگردون رشد کنه همه برگاشو میخورن به چه سختی یه آفتابگردون رو گذاشتم بزرگ بشه این آفتابگردون غول پیکر هس
من بذرشو خریدم حالا نمیدونم چقدی میشه میگن که خیلی بزرگ گل میده. آفتابگردون زینتی هم خریدم ولی خب دیر بود برا کاشتنش کاشون چون گرمه وقتی دیر چیزی بکاری سبز میشه ولی زیاد بزرگ نمیشه چون شته و عنکبوت و این چیزا بهش حمله میکنن توی این هوا. باید زود کاشت. اینا هم فلفلام هستن که بزرگ شدن حالا نمیدونم چطوری میشن
کدو تنبل هم کاشتم که ببینم چطوری میشه. توی باغچه زدم از باغچه چوبی درش اوردم.
امروز رفتم در اعماق درخت انجیرمون هرسش کردم .یعنی هیچی بدتر از هرس درخت انجیر نیس خب اومدم اخر شب هس که ارسال کنم پست رو بلاخره دیگه فردا هم عید غدیر هس مبارک باشه و خوش و سلامت باشید شبتون بخیر یا علی [ دوشنبه بیست و هفتم تیر ۱۴۰۱ ] [ 0:6 ] [ هرمیون ]
سوغاتی کربلا
سلام.بابام یه هفته با تور هوایی کربلا رفت من به بابام گفته بودم سوغاتی نیاره برا هیچکی چون میترسیدم بره بازارا و اینجاهاش که شلوغه و میترسیدم منفجریات رخ بده خلاصه یادم رفت از دسته گل برا بابام عکس بگیرم پژمرده شده بعد چند روز
چند وقت پیش سمارومون رو با بابام داشتیم قشنگ تمیزش میکردیم و رسوب زدایی مینومودیم با چکش و هر چی دستمون اومد میزدیم بهش تا رسوبای داخلش کنده بشه ازش یه عالمه رسوب کندیم چه سر و صدایی توی حیاط راه انداختیم بعد شیلنگ آب رو باز کردم که بشوریم و به کارمون افتخار کنیم که دیدم زیرش آب میده. به بابام گفتم به سلامتی سوراخ شد بعد گفتم از شرش راحت شدیم سماور میخریم بابام گفت میدونی سماور چندهههههههههههه؟ 4 تومن به بالا هر وقت ما میریم سماور تمیز کنیم سوراخش میکنیم از وقتی که کارخونه اپولون سماور مدل پلوتون رو زد فک کنم یه 15 سال 20 سال پیش بود من دیوونه ی این مدل موشکیش شدم وقتی تلویزوین تبلیغ کرد خیلی دوسش داشتم ولی 20 تا سماور خریدن اینو نخریدن . بلاخره اینبار گفتم دیگه غیر از پولوتون هیچی نمیخرید. بینهایت دوسش داشتم. بعد کارخونه آپولون مدل پلوتون رو جدیدترش کرده و امکانات بیشتر برا جدیدش رو تازه زده. بلاخره این سماور رو یافتیم و خریدیمش. قابلی نداره نزدیک 4 تومن اینم سماور پولوتون با قوری چینی خدایی حس نمیکنید میخواد پرواز کنه به سمت مریخ؟!!! اون سانسوریات هس که روی سماور صورتی کشیدم قوریش خیلی خنده داره بذارید مزیت های این سماور رو نسبت به سماورای دیگه بهتون بگم. که اگه گرون تر از همه ی سماوراس ولی خیلی خیلی بهتر و ایمن تر و محکم تر و کارامدتر و پیشرفته تر هس و عیبای سماورای دیگه رو خیلی خوب رفع کرده. با افتخار تقدیم میکنممممممممممممم آپولون مدل پلوتون شیر سماور کلا تغییر کرده و اهرم باز و بسته شدن شیر، از وسط اومده ابتداش، اینطوری رسوب کمتر میگیره راحت تر هم تمیز میشه .این خیلی مهمه مخصوصا برا ما کاشونیا که آب املاح خیلی زیاید داره. یه مزیت دیگه ای که این سماور داره و خیلی مهمه ترموکوپل دار هس و اگه گاز قطع بشه جریان گاز رو قطع میکنه تا از انتشار گاز جلوگیری کنه. یه خوبی دیگه ای که داره اینه که پایه ی سماور کاملا پیداس و راحت میشه شعله رو دید یا به راحتی از هر طرف روشنش کرد. مزیت دیگه اینکه پیچ تنظیم علاوه برا اینکه گزینه زیاد و کم و خاموش داره، گزینه روشن اضافه شده که همون گزینه ی خاموش توی سماورای قبلی هس. یعنی گزینه ی خاموش اپولون یعنی کلا شمعک رو هم قطع میکنه و گزینه ی روشن یعنی بردن شعله روی شمعک. قبلا باید شیر گاز رو میبستی اگه میخواستی کلا خاموش بشه. خوبیه خیلییییییییییی کاربردی این سماور پهن بودن جای گذاشتن قوری روی سماور هس که میتونید یه قابلمه رو هم روش بذارید مزیت خیلیییییییییییییییی عالی سماور نداشتن تنوره س. این لوله ی وسط داخل سماور خیلی مزخرف بود و همش رسوب میگرفت و همش هم سوراخ میشد ولی توی مدل جدید حذف شده مث سماورای برقی. شلنگ گاز هم روش به عنوان هدیه گذاشتن با دوتا بست گاز پریروز یه غلطی کردم برداشتم سرکه انگور خوردم کلا بدونید اگه هم استرس دارید یا اعصاب مصاب ندارید چندتا چیز رو اصلا نباید بخورید. گوجه ، زرشک و کشمش و عدس و خیار و ماست. اگه میخواید استرستون از بین بره و دوباره به وضع عادی برگردید اصلا اینا به مدت یه سال نخورید. کاملا خوب میشید بعد میتونید هر چقد خواستید بخورید. یه مدل شکلات خریدم لاکچری
اسمش لاکچریه. من فک کردم خارجیه ولی ایرانی هس. خیلی قشنگ درستش کردن شبیه این پاکنای فانتزی میمونه دقیقا عین اینا درست میشه لوبیاهام در باغچه ی چوبیه جدیدم به سرعت رشد میکنن این اوضاع کنونیه باغچه ی چوبی
اینقد که این چند وقته خسته بودم به خاطر همه چی، کارای سنگینی که کردم و بابام کربلا رفته بود و همه چی . مخصوصا این دو سه روز که دیدم انجیرای درخت میفته فهمیدم یه اشکالی داره خلاصه که کلی زور زدم یه چاله بکنم بعد پر آبش کردم دوباره گذاشتم فردا اومدم تا اب بره پائین دوباره بیشتر کندم و تا سه روز همین بساطم بوده تا درخت رو نجات بدم. درست شد هر طوری بود. بعد دیدم اااااااااااا حالا یه درختای انار داره ناز میکنه اون اشکالی نداشته خاکش شاخه های زیادی داده که به تمام درخت دیگه اب و غذا نمیرسه برا همین یه ساعت کلی شاخه ارّه کردم و جاش هم چسب چوب زدم. اینو بدونید اگه شاخه درختی رو میزنید یا درخت زخمی شده باشه حتما باید راهش رو ببندید چون درخت خیلی بد رشد میکنه .چسب چوب بزنید هم خوبه. خلاصه اصلش میخواستم بهتون بگم که هر چی خسته شدم اینقد هی خوردم و از خستگی خوابدیم که فک کنم وزنم دوباره برگشت به قبل گلدونی که درخت انار توش برگ کرده بودم از این گلدون سفالیای بزرگ بعد دیدم اناره نیاز به فضا داره نمیتونه دیگه توی گلدون رشد کنه برا همین درش آوردم توی یه گونی خاک ریختم گذاشتم توی اون تا بابام ببره بده به عموم بزنه توی باغش. بعد من میخواستم توی گلدون درخت رز رونده بزنم ولی دیدم چه کاریه اخه من گلدون رو میخوام جا کم دارم اونوقت اگه رز رونده رو توش بزنم دیگه که دوباره بی گلدون میشم و باز هی گیر گلدونای پلاستیکی میفتم که وقتی توش چیزی میکاری باید به ترتیب از کوچیک به بزرگ هی گلدون رو عوض کنی خیلی سخته. برا همین گلدون رو خاکش کردم و همه ی فلفل دلمه ای ها رو که کاشته بودم بزرگ شده بودن زدم توی اون اینم گلدونم که چون تازه انتقالش دادم به اینجا
عید فطر قبل اینکه عید بشه همون شبی که فک کردیم فرداش عیده ولی نبود، پیام دادم به دکترم تبریک گفتم پیشاپیش. اصلا حوصله نداشتم خیلی هم خسته بودم راستش میخواستم راحت بشم از پیام تبریک فرستادن به چند نفر که باید پیام میدادم و خیلی زشت میشد که پیام ندم . برا همین چندتا اشتباه تایپی داشتم دوتا جمله کوتاه نوشتم که پیشاپیش تبریک میگم و عباداتتون مقبول درگاه حق، به خدا حال نداشتم حتی همینم بنویسم بفرستم چون بابام بعد عید فطرم یرفت کربلا خیلی کار داشتم و کلا خسته بودم و خیلی اوضاع شلوغ پلوغ بود. خلاصه زرتی اینو ساده نوشتم و فرستادم با چندتا اشتباه حالا امشب سوال داشتم ازش با کلی ترس ازش پرسیدم.حس میکنم بعد از این بلاکم کنه امروز یعنی همین الان که خوابم نبرده و میخوام پست رو ارسال کنم عصرش یه غلطی کردم. این بود که گفتم به جا نیم ساعت راه رفتن بدوئم میدونستم اینا که دیسک کمر دارن نباید بدوئن ولی رفتم دویدم حالا 5 دقیقه هم نشدا. چون ترسیدم راستش که کمرم کار دستم بده و زمینگیر بشم مث پارسال تابستون. حالا آخر شب که شده اییییییییییییییییینقد پام درد میاد اینقدددددددددددددد درد میاد که نگو آخه قرار بود شب وقتی میام بخوابم عکسا رو اماده کنم و اسال کنم ولی اینقد درد داشتم که نتونستم بشینم رو صندل یو رفتم خوابیدم الان مسکن اثر کرده و خوبم. آره خلاصه اینطوریاس عشقان خفته ی من واسه یه پیام هم بعدا جواب میدم . خب دیگه شبتون بخیر و سلامتی برم یه کم کتاب بخونم از جغد بودنم استفاده کنم کارم پیش بره لااقل [ پنجشنبه بیست و نهم اردیبهشت ۱۴۰۱ ] [ 2:34 ] [ هرمیون ]
تازه بعد قرنی فهمیدم به بادووم زمینی حساسیت دارم. دیروز که خوردم یعنی جونم بالا اومد . حالت تهوع پیدا کردم شدید. سرمم درد گرفت دقیقا یه طرف سرم چشامم داش از کاسه درمیومد. حالا که خوردم مامانم میگه بادووم زمینی تیامین داره برا میگرن خوب نیس سلام الان شب عیده. عیدتون مبارک باشه به خوشی و سلامتی. امروز دوشنبه س. هنوز خیلی کار دارم باید فردا تمام حیاط رو بشورم. چون این باد و بدتر از همه نقل و انتقالات من ،اساسا گند زد به حیاط بینهایت سنگین کاری کردم و بدتر از همه فشاری که به دیسک گردنم وارد کردم که دیسک گردن هزار درجه بدتر از دیسک کمره. و الان من میترسم از کارایی که کردم گفتم بهتون که یه باغچه چوبی ساختم اونم چه باغچه ایییییییییییییییییییییییییی خب من راستش نمیدونم چرا یهو هیجان زده شدم که اینو درست کنم این آخرای کار هس. بتونه زدم و رنگش کردم بعد هم نقاشیش کردم
این نقاشی دومی رو تکمیل نشده بود عکس گرفتم بعدشم اصلا یادم نبود از تکمیل شدش عکس بگیرم دفعه بعدی میگیرم دیگه شرمنده بخش بدترش این بود که میخواستم سنگ بذارم داخل باغچه. چون وقتی زیاد آب بهش بریزه چوبا تغییر حالت میدن . مخصوصا که بعضیاشون خیلی نازکن. برا همین یه عالمه سنگ و گرانیت و این چیزا رو جابجا کردم تا ببینم کدومش میخوره به باغچه.این تجربه ی باغچه قبلیمه. که سنگ بذارید داخلش خیلی دیرتر خراب میشه. بعدش خاک خیلی زیادی که میخواستم و کودی که اصلا دیگه نداشتم. برا همین خاک برداشتن از باغچه ها هم جد و آبادمو درآورد بعد باید جای خالیشونم پر میکردم که برگ و کود و این چیزا ریختم تا جبران بشه. در کل میتونم بگم خودمو نابود کردم سلام امروز روز عیده سه شنبه. میدونید من شبای قدر ، هر شبی یه فیلم ترسناک دیدم که قشنگ تا شب قدر سال آینده بیدار نگهم میداره مامانم هی میگفت پاشو برو عبادتتو بکن دیگه اینکه امروز رفتم درختای یاس اینور باغچه رو از زیر درخت انار درآوردم طرف حیاط بستمشون یعنی اینقدددددددد شاخه ها و تیغ درخت انار بهم فرو رفت تمام دستم زخمی شده الان همه ی دستم میسوزه آفتاب که به درخت یاس نخوره زرد میشه و برگاش میریزه برا همین برا مناطقی که هواش سرده اصلا سازگاری نداره. آفتاب کاشون رو واقعا میخواد فقط. فعلا توی باغچه ی چوبی جدیدم لوبیا کاشتم البته شاید خوب نشه چون باید اولش جو بکارم. خاکی که جابجا میشه خیلی سخت چیزی توش سبز میشه و رشد میکنه. حالا شاید خوب بشه نشد دیگه جو میکارم. امروز خسته بودم اصلا نتونستم کار زیادی انجام بدم ولی کلی هم حیاط رو جابجا کردم. چند روز پیش دیگه هوا گرم شده بود رفتم تشک و پشه بند و بند و بساط رو از طبقه پائین برداشتم و آوردم بالکن بالا. تا ساعت 3 شب هم خوابدیم خیلی خوب بود اصلا سرد نبود ولی از ساعت 3 به بعد یه کم سرد شد منم حوصله نداشتم که سرمابخورم یا سرم گیج بره برا همین پاشدم اومدم اتاقم خوابیدم. بعد از فرداش هوا ابری شد و چند روزه داره باروون میاد و هوا سرد شده. یعنی قشنگ تابلو بود که آسمون کاشون منتظر بوده من برم توی بالکن بخوابم تا حال منو بگیره. یعنی کل پاییز و زمستون و فروردین اصلا باروون نیومد حتی هوا ابری هم نشد گذاش برا این روز که میرم. خلاصه همه چیزامو صبح جمع کردم و یه روکش هم روش کشیدم گذاشتم توی بالکن بمونه. تا دوباره هوا گرم شد من برم سلام امروز پنج شنبه س.مردم چشون شده که از کل کشور هجوم میارن به کاشون ما خیلیییییییییییی مهمان نوازیم باغ فین هم که اصلا به وضعی شده. اصلا نمیتونه کسی قدم برداره. البته من شکر خدا گذرم به بیرون نیفتاده ما که کاشونی هستیم از نزدیک ظهر تا عصر که عمرا پامونو بذاریم بیرون. حتی توی حیاط. حالا اونوقت مردم میان اینجا توی چادررررررررررررر!!!!!!!!!!! جل الخالق. سلام امروز یکشنبه س. لوبیاهای عزیزم دارن درمیان امیدوارم همشون خوب دربیان
اینم چندتا عکس از گل های خوشگلم البته توی چند روز به فاصله از هم گرفتم.
سیب زمینی هر چی کاشتم خوب دراه درمیاد خیلی دوس دارم ببینم توی گلدون چقدر سیب زمینی میده. اگه زیاد سیب زمینی بده خیلیییییییییییی میکارمش
دارم حسابی واسه داستان نویسیم فعالیت میکنم چیزی شروع نکردما. فعلا مراحل اولیه هستم . کاشت بذرای سرما داده شده موفقیت امیز نبود اشتباهم این بود که اصلا الان کاشتم برا چی؟ خب فعلا اینو ارسال کنم که زودتر باشه. پس فعلا یا علی [ سه شنبه بیستم اردیبهشت ۱۴۰۱ ] [ 20:11 ] [ هرمیون ]
چرا هر وقت عزممو میجزمم که زودتر و زیادتر پست بذارم طولانی تر میشه زمان بین پست گذاشتنام؟!!! سلام امروز یکشنبه س. از امروز بیشتر دارم به خودم سخت میگیرم واسه ؤزیم و ورزش. ولی ورزش کردن خیلی اعصاب خورد کن شده. چون شب که میشه شدیدا درد توی کمر و پاها و دستام دارم. و قشنگ انگار سر یه سوزن رو به برق وصل کردن و به همه جای بدنم فرو میکنن یه جا خودنم ورزش کششی برا دیسک کمر خوبه منم تا شد ورزشای کششی کردم دیسک کمر به زانو میزنه .به کناره های زانو. من درد شدیدی توی زانوم دارم ولی خب عادتم شده دیگه باهاش میسازم و مهم نیس برام. اومدیم خیر سرمون ورزش زانو بکنیم بازم به غلط کردن افتادیم دیگه نمیتونستم سجده برم من باید ورزش کنم اعصابم خورد میشه اینجوری که نمیتونم تمام ورزشا رو انجام بدم. به ورزش کردن عادت دارم از وقتی که دیسک کمر و گردن دارم اصلا اعصابم خورد شده نمیدونم چه ورززشایی رو بکنم . توی اینترنتم که درست حسابی نمیگن یه جا میگن فلان ورزش خوبه یه جا میگن خوب نیس. اه شدم موش آزمایشگاهی شبا میفهمم ورزشی که کردم خوب بود یا نه خلاصه اینکه فعلا دارم چندتا نرمش رو انجام میدم که نه گردش کمر توش هس نه کشش مهره ها، نه بالا آوردن زانو. حتی راه رفتن تند هم نمیشه انجام داد راه رفتن باید آرووم باشه . دوتا نیم ساعت یکی ظهر و شب راه میرم . با ایناااااااااااااااااااا زندگیمو سر میکنم خب از خبرای دیگه اینکه ،منتظر پست هستم بذرای جدیدی که سفارش دادم بیارن. رفتم تو خط سرمادهی بذرها فعلا هم دارم کوکوپیت رو تجربه میکنم ببینم اینقد میگن توی جوونه زدن بذر اثر داره چطوریاس؟ بذر رو بین کوکوپیت گذاشتم و توی زیپ کیف ، از این نایلونای زیپی توی یخچال گذاشتم برا 3 ماه. کوکوپیت پوسته نارگیل هس با پرلیت. رطوبتر و نگه میداره برا همین مجبور نیستی دیگه مرتب به بذر اب بدی چون 90 درصد جوونه نزدن بذر به خاطر پوسیدنش هس . میگن کوکوپیت جلوی این پوسیدگی بذر رو میگیره حالا ببینیم چطوریاس این کوکوپیت
یه پاکتش 15 تومنه.من میخوام برا بذر کاج نوئل و کاج نراد و پالونیا و کاتالپا امتحان کنم عینکم که گفتم منفجر شد الان درست شده روی چشامه ببینید چقد قشنگ درستش کردن
خدایی نابود شده بود رسما. اصلا هیچی به هیچی همه جاش شکسته بود جای پیچ لولاش همه چیش. از روز اولشم قشنگ تر درستش کردن. اون مغازه عینک فروشی گفت درست نمیشه ولی یه جا دیگه درستش کردن 40 تومن هم گرفتن نزدیک بود عینک 850 تومنی رو بخرم سلام امروز سیزدهم فروردین و نمیدونم چند شنبه س. آهان شنبه خب واقعا واقعا یعنی واقعاااااااااااا دیگه ردخور نداره که امسال رو من اختصاص میدم به داستان نویسی . یعنی دیگه نمیخوام فیلم ببینم با گوشی هم که زیاد نبودم فقط یه سر میزنم یه بار فوقش دوبار گوشیمو سراغش میرم .ولی خب بازم همینم نمیخوام هر روز باشه فکرمو نمیخوام درگیر کنم دیگه اینکه سال جدید دیگه چه غلطی میخوام بکنم فقط میخوام استراحت کنم به خداااااااااااااا میخوام استراحت کنم هیچی دیگهههههههه. خیلی کار کردم خدایی خستم. تازه چند روز هم سرویسا رو تمیز میکردم دیگه بقیه کارا باشه برا خونه تکونی پائیزه. راستی یه چیزی اینو بدونید که سرکه ی سفید خیلیییییییییییی بهتر از جوهر نمک جایی رو سفید میکنه. فقط حوصله و انرژی میخواد. یا لااقل هر جایی کهبا جوهر نمک سفید نمیشه یا رسوب ازش نمیره از سرکه سفید استفاده کنید. البته اینطوریاس که باید یه ظرف بردارید سرکه سفید بریزید توش بعد یه پارچه حوله ای یا نخی ،حوله ای باشه خیلییییییییییییییی بهتره بزنید توی سرکه سفید یعنی قشنگ ازش بچکه، بعد پهن کنید اون قسمتی که میخواید سفید بشه یه نایلون هم روش بکشید که سرکه خشک نشه نصف روز یا حداقل سه تا 5 ساعت یا بیشتر بذراید باشه هر چی بیشتر باشه بهتره، بعد بردارید و با سیم ظرفشویی، روش بکشید خیلی راحت تمیز میشه هر جایی هم که رسوب زیاده یه پیچ کوشتی بردارید به لبه ی رسوب بزنید همش کنده میشه. سرکه سفید زیرش نفوذ کرده سست شده میتونید راحت بکنیدش. آب کاشون خیلی املاح داره و نمککککککککککککک تا دلتون بخواد برا همین هر جایی که با اب سر و کار داره رسوب میزنه خیلی زیااااااااااد. برا همین سفید نگه داشتن سرامیک و گرانیت خیلی سخته. یا همینطور خود سرویسای دستشوئی و روشویی ها سلام امروز یکشنبه س. راستش رو بخواید تا امروزم که چهاردهم فروردین هس من داشتم کاری میکردم البته روزای اول عید کاری نکردما مثلا خواستیم یه لحظه ی رویایی توی بالکن داشته باشیم گفتم شلوار جین خریدم اینطوریا شد که من یه شب نشستم توی اینستاگرام کسایی که دنبالشون میکنم رو ببینم چیا گذاشتن بعد دیدم صفحه کاشون یه سری تبلیغات گذاشته دیدم اتفاقا یه مغازه شلوار جین رو تبلیغ کرده عکس شلواراشم بود و قیمت خوبی هم داش. همه دویست تومن بود. بعد یکیشو انتخاب کردم به سلامتی و خریدمش فک کنم شد 180 تومن
خیلی دوسش دارم رنگشو دوس دارم من از این پررنگ تر یا کمرنگ تر دوس ندارم همینر نگ رو خیلییییییییییییییی دوس دارم. شلوار جین حتما میخواستم چون دیگه هر عملیاتی روی شلوارم برا بزرگتر شدن جادکمه ایش انجام میدادم جواب نمیداد. یه کم رشد کردم قدمم بلندتر شده .خونوادمم میگن اخه شلوار جین که داشتم کوتاهم بود قبلا قشنگ رو پام میومد . خواهرم میگه اون قرص ویتامینه که میخوری قدت رو بلندتر کرده . یعنی ادم 30 سالگی به بعد هم رشد میکنه؟!!!! البته من بسه نمیخوام درازتر از این بشم خب بریم سر باغبانی. انواع گل شب بو باز شده گل همیشه بهار، اطلسی ،شویدی یا جعفری] ، آلیسوم ، اینا باز شدن و گلایی که رد میشن و دیگه سراغشون نمیرم آلیسوم هس چون گل داره قد چی بگم خدایی، مث گلای علفی. این گل آلیسوم
گل شب بو هم بنفش هم سفیدش که شکرخدا ازش یه عالمه بذر خواهم داش، جزو بهترین گل های دو ساله هس که همیشهههههههههههه خواهم کاشت .تما روز و شب بود داره و شب بوی خیلییییی شدیدی توی کل حیاطتون راه میندازه یعنی واقعا غش میرید از بوش این گل شب بو و اونایی که شبیه لوبیا هس نشون دادم داخل غلافشون بذر هس البته باید خشک بشن به خود گیاه. مهمترین خصوصیتش دوساله بودنش هس
برای اولین باز گل محمدییییییییییییییییییی اللهم صل علی محمد و اله محمد
اطلسی ،همیشه بهار و شویدی
گل شویدیمو برگاشو گنجشکا خوردن درخت یاس خوشگلم که خیلی زحمت داره داشتنش ولی می ارزه
زحمتش به خاطر هرسی هس که باید انجام بشه و کمرمو داغون میکنه فلفل دلمه
استئوسپرموم
هنوز گل نداده ولی اگه ببینم گلش همونی هس که دیدم حتما همیشه میکارمش چون گل راحتی هس راحت درمیاد بدون زحمت .شما هم خواستید بکارید چون از اون گلاییه که نیاز به مهارت خاصی نداره. یه سری بذر هم خریدم که توی عید رسیدن و توی کوکوپیت گذاشتم و توی یخچال گذاشتم تا سه ماه بمونه. اگه ببینم جواب داد بهتون میگم . دو روز هس که دارم از گرما میمیرم و هی یادم میره پنکه رو بیارم خیلی گرمه. دارم هلاک میشم سلام امروز دوشنبه س. به به خب بریم سر راز بقا
از اونجا که همه چیز مهیا شده برا پرنده ها ، حوض آب که هس ، آبدونی که آب تازه هر روز توش هس، نون کوبیده و برنج اگه اضافه اومده باشه و سایه ی درختا دیگه چی میخوان بیان منو بخورن ظهر نشسته بودم خیلی گرمم بود ناهار پخته بودم یعنی وقتی پای گاز میرم اشپزی کنم اینقد گرمم میشه که نگو. بعد یه شریت کاسنی خیلی تگری درست کردم و پارچ و لیوان آوردم و نشستم خوردم بعد یاد این افتاده بودم که بچه بودیم چه نفرینایی میشنیدیم. به خواهرم گفتم یادته مامان وقتی من خیلی شلوغ میکردم میگفت الهی دیفتیری بگیری خواهرم گفت یادته خاله چطور نفرین میکرد به بچه هاش میگفت الهی جابجا بشن خلاصه خیلی خندیدم سر این. خب بگذریم. دیگه زیاد حرف نزنم میترسم هی ادامه بدم بعد حال نداشته باشم عکسا رو آماده کنم برم فتوشاپ و عکسا رو آماده کنم و ارسال کنم یا علی و شبتون بخیر به امید اینکه زود بیام [ دوشنبه پانزدهم فروردین ۱۴۰۱ ] [ 22:19 ] [ هرمیون ]
تمام تلاشمو میکنم قبل از سال نو یه پست دیگه بذارم سلام یعنی مینویسما یه سره تا فردا. امروز شنبه الانم شب ساعت نزدیک 9 هس. خب از چی شروع کنم. از اینکه خونه تکونی 99/99999 درصد پیش رفته و من شامپو فرش فقط نزدم. حالا اینو به خوبی خودم میبخشم. بیاید بریم سر دکوراسیون سال جدید امسال خواستم برا سال جدید یه تزئین خوشگل و شادی برا توی هال بخرم. به صورت اتفاقی توی یه سایت دکوراسیون خونه به تابلو فرش برخوردم من کلا از تابلو فرش های فرانسوی خیلی خوشم میاد ولی وقتی انتخاب کردم دیدم اصلا نمیشه اینو بزنم توی خونمون. چون اصلا درست نیس . خدایی آدم خجالت میکشه . با اینکه به شدت دوس داشتم قیدشو زدم چون خودمم نمیپسندیدم که اینور و اونور هال تابلو ان یکاد و ایه الکرسی و چهار قل هس بعد اینورش تابلو فرش فرانسوی اونم از مدل به شدت بی حجابی و لختی خلاصه از این گذشتیم رفتیم تو خط تابلو فرش های کین کید اینو سفارش دادم تقریبا 600 تومنی شد فک کنم دقیق یادم نیس قاب هم گرون تر از خود تابلوفرش خلاصه از سایت دیجی دکوری خریدم این سایت برا کاشونه من خودمم نمیدونستم وقتی خواستم نماد اطمینان سایت رو بررسی کنم متوجه شدم . خیلی خوشحال شدم چون خلاصه فرش کاشون و کارخونه هاش خیلی مطمئنه. برا همین زنگ زدم بهشون و گفتم که سفارش دادم و گفت پس با اسنپ برات میفرستیم. وقتی دیدمش خیلیییییییییییییی خوشحال شدم یعنی اینقد که این تابلو فرش واقعی و خوشگل بود نمیدونستم چی بگم فقط هی میگفتم واااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااای دورش از این نایلونای حبابی بود باز که میکردم مامانم وقتی دیدش گفت این فرش نیس نقاشیه اینم تابلو فرش عزیزم که خیلی دوسش دارم
خب چیز دیگه ای که سفارش دادم به خاطر قطعی های برق توی تابستون بود. کاشون همونجور که میدونید به شدت گرم هس و تابستونا امکان نداره که برق رو نگیرن به خاطر مصرف بالای برق به خاطر کولرای گازی و آبی. ما چراغ گازی هم نداریم دوس نداشتیم اصلا بزنیم توی هال. برا همین لوله ی گازش هسولی چراغشو نخریدیم اصلا دوس داشتنی نیستن.هر چقدم خوشگل باشن. چراغای شارژی کوچیک داشتیم روشن میکردیم موقع رفتن برق . ولی امسال گفتم چون تاریکی های ساعت 9 تا 11 شب زیاد بود برا همین دیگه خیلی حوصلمون سر میرفت توی نور کم. من راستش تاریکی رو خیلی دوس دارم خیلی ازش لذت میبردم ولی چون مامانم خیلی حوصلش سر میرفت و هی میگفت کی برق میاد و خیلی من جوش میخوردم گفتم حتما باید یه چراغ شارژی اضطراری بخرم که پرنور باشه و شارژش رو زمان زیادی نگه داره. برا همین خیلی گشتم خیلی زیاد. اول دیدم که مارک ویداسی به شدت تایید شده همه جا و بعد اینکه هر چقد مقدار میل آمپرش بالا باشه شارژ زیادتری نگه میداره. و چندتا گزینه ی دیگه که مهم بود برا همین چراغ شارژی ویداسی مدل 839T رو سفارش دادم. تست هم کردم چراغ رو روشن گذاشتم شارژش تموم بشه تقریبا با حداکثر نور نزدیک 8 ساعت شارژ داش تازه من خاموشش کردم دیگه بازم نور داش بعد گذاشتم شارژ بشه . دکمه ی تنظیم نور داره . 12 ساعت شارژ باید بشه. حالا من نمیتونم زیاد توضیحاتشو بدم چون میخوام پست رو حتما ارسال کنم میتونید توی اینترنت بخونید که چطوریه. اینم چراغ اضطراری
خب موضوع بعدی که سراغش بریم تزئیناتی که درستیدم همیشه دوس داشتم یه کدو درست کنم همینطور از این کاج برفی ها و شیشه های حبوباتی که تکمیلش کردم و اون جا سرویس کفگیره هایی که سرسبزترشکردم این عکس تمام این چیزایی که گفتم
چند وقت پیش فکر کنم موقع آوردن سمپاش بود که پست آورد دم در خونمون پستچی این منطقه ی ما هم که همیشه یه نفر هس یه جوونی هس که خیلی واقعا بچه خوبیه و مسلمونه و خدایی سرسنگین و کلا قابل ستایش بعد همچینی این در خونمون کوبید .آیفون خاموش بود یادمون رفته بود روشن کنیم بعد من فکر کردم بابامه کلید یادش رفته ببره بعد رفتم زرتی کل در خونه رو باز کردم یه لحظه موتور این پسره رو دیدم و یهو بلند گفتم وااااااااااااااااااااااااااااااااااای بعد در رو بستم . من همینطوری یه کلاه سرم بود بعد پسره زد توی در گفتم وای خانم فلانی بگیر بسته رو نمیخواد حالا بری چادر سر کنی از پشت در بگیر من باید برم منم اصلا از خجالت نمیدونستم چیکار بکنم رفتم چادر سر کردم گفتم فکر کردم بابامه گفت میدونم خب میگرفتی میرفتی از پشت در بعد دوباره امروز همینکارو کردم اینبار واقعا مطمئن بودم صددرصد بابامه باز در رو باز کردم شکر خدا اینبار سرش توی گوشی بود ندید منو بعد در رو یه کم بستم و از بین در دستمو دراز کردم که هر چی هس بهم بده اصلا نمیدونستم چیو قراره بیاره گرفتم و اومدم تو روحش سلام امروز یکشنبه س وای امروز عیده سال نو رو پیشاپیش تبریک میگم امیدوارم سال خوبی داشته باشید خیلی راضی و خوشحال باشید و مهتر از همه خودتون و کسایی که دوسشون دارید سلامت باشن کل سال رو من سبزه داشتم روز عید ندارم و اینو همه دارن بهم میگن سال جدید رو خیلی خیلی خیلی متفاوت تر از سالای قبل شروع میکنم امیدوارم بهترین سال و سال ها باشه برام. موفق پیروز سربلند تصمیمای خیلی جدید زیادی دارم کلا میخوام متحول شم و یعنی یه حول حالنایی بشم که کیف کنم ماهی دودی درستیدیم مث هر سال. یعنی ماهی دودی نباشه از نظر من عید نیس دیگه
کلوچه پشمک هم که اصلا کاشونیا بدون این عید برگزار نمیکنن اینم گلدون اطلسی و درخت یاس
خب دیگه زیاد کشش ندم که عکسا رو آماده کنم و ارسال کنم به سلامتی بازم عیدتون مبارک باشه یا علی تا سال دیگه [ یکشنبه بیست و نهم اسفند ۱۴۰۰ ] [ 16:59 ] [ هرمیون ]
|
||