سلام وقتي آدم از وبلاگش دور ميشه ها فك ميكنه ديگه اصن امكان نداره واردش بشه

خب بذاريد از اين چند روزه بگم

اصن يادم رفته از بس سر و كله زدم با كامپيوتراي مختلف و برنامه هاي مختلف

چند روز پيشا كه دقيقا يادم ني كي بود دو سه روز پيش ميشدنيدونم خلاصه رفتيم بيرون واسه خريد.آقا مرغم ارزونه كلا از اساسي ترين غذاهاي ما مرغ ميباشد هي مرغ بخور مرغ با زرشك پلو ، بال مرغ كبابي ، يه نوع پلوي هندي كه توش مرغ سرخ كرده با گوجه ي سرخ كرده و ادويه ي فراوون ، كباب زعفرونيه سينه ي مرغ ، اوهوم اينطورياسخلاصه رفتيم مرغ خريديم تا دلتون بخواد

بعدش رفتيم ميوه فروشيداشتم خربزه جدا مينومودم تا يك خربزه ي شيرين بديم به خورد خونوادهاز انجا كه آموزش لازم رو توي شبكه بازار خيلي وقت پيشا گذاشته بودن به انتخاب يك خربزه ي شيرين پرداخته استمخريزه اي شيرينه كه اين بنداي بين خربزه سبز رنگ باشه نه زرد زنگدوتا خريزه خرس گنده انتخاب كردم و گذاشتم رو ترازو .بماند كه نزديك بود اين تراز هوا بره

بعد گفتم حاجي پاكت كن هر كدوم رو جدا من برم هندونه انتخاب بنومايمبعد داشتم ميرفتم كه مغازه داره گفتش معلومه خربزه شناس هستيد.من اصن خودمو زدم به نشنيدن و جدي رفتم بيرون از مغازه تا هندونه انتخاب كنم بهدش مغازه داره به يكي ديگه گفت اينا صد در صد شيرينه اونوقت مردا ميان يه ساعت خربزه ها رو زير و رو ميكنن اخرشم نميدونن كدومو بردارن هي سوال ميكنن.گفتم اي زرشك ما خانوما به شدت دقت نظر داشته استيم الكي زرتي يه چيزي رو برنميداريم وقتي برداريمم خوبشو برميداريم

بعد رفتم چهار پنج تا هندونه جدا نومودم كه ديگه داش نفسم ميومد تو حلقممن عاشق اون هندونه ها هستم كه خيلييييييي گنده هستن با قاشق مسي ميشه رفت تش نشست و خورد و دراومد اونا باحالن اصن كاري ندارم وزنشون چقده برشون ميدارم.هنوز البته من نديدمشون توي كاشون ديرتر ميان

خلاصه از اين قرار بود بعد ديگه بقيه خريد ميوه و اينا انجاميديم و امديم كه چشمم زدن خواهرم نايلون خربزه شترق گذاش رو زمين حياط كه دوتا ناقص شدن و منفجر شدنبعد آوردم بالا و برش زدم يكي كه خوردم گفتم وااااااااااااااااااااااااي عخشم عجب چيزيه شيرينه چقدهبعد آوردم توي حال از اينكه ضايع نشدم توي انتخاب ، كيفولي شدم

خب حالا بگذريم از اين قضيه خربزه اين نخاشي رو در اين روزاي دوري از وبلاگ و انجمن كشيدمخونه هاي آفريقاييه كه زنا اب رو سرشونه دارن ميرن سمت خونه هاشون چندتا هم منتظر وايسادن اينا بياناصن آفريقا و سياه پوستا رو خيلي دوس دارم.يعني واقعا از ته دلم دوسشون دارن

اين نقاشيمه

اينم يه عروسك سياه پوسته كه ميدونيد از چه زمانيه؟اوه وقتي به دنيا اومدمخيلييييييييييييي دوسش دارم يعني ميميرم واسش

ديگه چي؟آهان راستيييييييييييييي عصري نشستم اموزش دوختن پشه بند رو نوشتم واستونيادم رفت از پشه بند خودم عسك بگيرم.البته چند سال پيش دوخيدمش خيلي پاپيون و دونه هاي تزئيني و اينا بهش زده بودم همش هي در ضمن كشتي گرفتن توي شب كنده شدن ازشبعد عسكشو ميگيرم ميذارم واستون.واسه هر كدوممون يه رنگيه.يعني تورش يكيه ها.نوار روبان دورش رنگش فرق داره كه هر كسي بدونه از خودشومن كوچيكتر همه دوختم چون حوصله پشه بند بزرگ رو ندارم خيلي جاگير بود توي اتاقمم اينقد كه جا نيسراستي من رو زمين ميخوابم گفتم بدونيد كه چقده من خاكي استموالا

بعدش اهان بذارم عكسا رو يادم رفت.من عكسا رو كوچيك كردم چون خيلي بزرگ هستن سيو كنيد وقتي باز شدن بعد ببينيدشون .توضيح هم نوشتم

خب بچه ها من برم فعلا بايد برم انجمن دلم واسه بچه هاي اونجا هم يه ذره شده .ببخشيد كه چند روز نبودم اينقد به خدااااااااااااا خودم ناراحت بودم اعصابم خورد بود به خدا يعني خونوادم بايد بياد بگه من تمام طول روز و شب رو نشسته بودم درست ميكردم كه زودتر بيام دلم تنگ شده بود واستون.حرفاتونو بخونم منم دو سه كلوم بحرفمامشب كم حرف زدم امروز به محض اينكه اومدم سريع زدم پياما .داشتم ميميردم بخونمشون قربونتون برم منننننننننننننننننننننن عزيزاي دلم اجي جوناي ماه منيد ممنونتونم فردا ميام اولين كار پياما رو ميجوابم.خب فعلا يا علي من برم انجمن