|
جادوگري | ||
|
راستش هر روز میرم که عکس بگیرم و به کارامم برسم ولی اینقد کارای سختی واسه انجام دادن داشتم که اصلا یادم رفته باید عکس بگیرم سلام انگشت وسطی پام یه حدی درد میاد که نمیتونم حتی دست بهش بذارم. اصلا هم نمیدونم چرا؟! یعنی در حدی که انگشتمو نزدیکش هم نمیبرم اینقد درد میاد. اونوقت چطوری اینطوری شده که من نفهمیدم؟! پریروز هواشناسی توی اخبار گفت که روز چهارشنبه هوا قاتی پاتی میشه از سمت غرب. کلا همه ی توده های هوایی از سمت غرب وارد میشن .مدل حرکت زمینه دیگه وقتی میگن چهارشنبه وارد میشه یعنی تا برسه به ما دقیقا نزدیک ظهر اینجا هم هوا ابری میشه، من با اینکه خیلی خسته بودم دکتر و این چیزا رفته بودیم ،بدتر از همه اینکه ماشین لباسشوئیمونم همچین همین روز سه شنبه درست شد که من کلی کار داشتم و خسته بودم و از دکتر اومده بودیم ، پاشدم رفتم کلی لباس شستم . بعد همه رو روی بند پهن کردم تا فردا ظهر که خشک بشه قبل از ابری شدن هوا. مامانم توی مجرای صفراش سنگ داره بعد دکتره گفتش باید بره پیش متخصص کبد و گوارش . مامان منم که سخت دکتر میره برا همین به محض اینکه دکتر اینو گفت من اصلا حالم گرفته شد یعنی از صبح تا اخر شب عینهو کفتری که میشینه لب یه جایی و قور میکنه .
نه اینکه قور بزنه صدا کنه، کفتر وقتی غصه دار میشه میره یه جایی میشینه اینطوری پف میکنه و هیچی نمیگه .مخصوصا وقتی جوجه نداره اینطوری میکنه. کفتر بینهایت جوجه دوس داره. حالا از کفتر بیایم بیرون تقریبا سه چهار روزی کلا مشغول پستای آموزشی وبلاگ بودم در مرحله ی جمع کردن هستم وقتی نگاه به وبلاگم میکنم میبینم یه دنیا کار داره بعد که فکرم درگیر شده از کار دست کشیدم . ولی دوباره ادامه دادم خیلی طول میکشه چون بعد از جمع کردن مطالب باید سایز عکسار و درست کنم و آرم بزنم بعد آپلود کردنشون هس بعدشم ارسالشون. بعد درست کردن فهرستای وبلاگه. حالا اینا غصه ای نیس چند وقت بشینم پشت سر هم درست میشه. ذهنم خسته س. آخر شبا رو خیلی دوس دارم که بخوابم و کتاب بخونم تا خسته بشم . خواب بعدش خیلی لذت بخشه. روزا رو هم دوس دارم چون فعالیتم زیاده و کلی کار هس که دوس دارم انجام بدم. چند روزی هم هس که دارم شب بوهایی رو که کاشتم و یه جا دراومدن از هم جدا میکنم و پخششون میکنم اضافی ها رو هم توی گلدون میکارم . کار خیلی سخت و وقت گیری هس. ولی خب ازش لذت میبرم. و در عین لذت بردن هم یخ میزنم راستی با بسته شدن واتساپ نمیدونم دکترم رو کوجا پیدا کنم از همه یانا بگذریم سررسید جدید برا وبلاگم اوردم اون قبلی که قدیمی بود و کلا درب و داغون شده بود دیگم به درد نمیخوره که، خلاصه یه سررسید جدید اوردم و کادوش هم کردم خوشگل باشه و بشینم از اول وبلاگ رو سرو سامون بدم و فهرست بندی کنم و برامه ریزیش کنم.
بعد اینکه مدوسای عزیزم واقعا همینطوره که میگی شاید بهترین موقع همین الان بوده که برام پیام بذاری و من از پیامت انرژی بگیرم و از غصه دربیام. امیدوارم به خاطر همین شادی و انرژی که به من دادی خدا همیشه نگهدارت باشه و همیشه شاد باشی عزیزدلم در مورد کتابای نیل گیمن یه چیزی رو نمیدونم گفتم یا نه ولی باید حتما بهتون بگم. نیل گیمن نویسنده فانتزی تاریک معروف هس یعنی همون داستان ترسناک فانتزی که حقیقت نداره و خیالی هس مینویسه. یعنی نکته ای که میخوام بهتون بگم اینه که دستاناش ترسناکه . البته فانتزی هستا . ولی خب جمله هایی که به کار برده و توصیفاتی که کرده تیو داستان به شدت ترسناک هس . پس کسایی که احساسات لطیفی دارن و کلا با ترسناک و این چیزا کنار نمیان کتاباشو پیشنهاد میکنم اصلا نخونن ولی کسایی که مث من جو خیالی و ترسناکی که حقیقت نداره رو دوس دارن بینهایت جذاب و قشنگه این سری که اموزشی رو بذارم حتما کلاسای اموزشیشو که از شبکه اموزش هم پخش شد میذارم کسایی که دوس دارن حتما ببینن چون تیو اینترنت گروون دارن میفروشن. کتاب گورستان خیلییییییییییییییییی قشنگه. یعنی شما واردی ه دنیایی میشید که تا حالا کسی توصیف نکرده بود از این دید به شدت خیالی. چقد قشنگ به ذهنش رسیده کاشکی من اینطوری میتونستم. کتاب گورستان بی نظیره شاید یه شروع تر سناک داره توی چند خط، ولی بعدا دیگه ترسناک نیس واقعا قشنگه خیلی هم خنده دار هس بعضی جاهاش. از دستش ندید. یه دنیای خیالی خیلی قشنگ و جددی. درباره یه بچه ی چند ماهه س که وارد گورستان میشه و ارواح ازش مراقبت میکنن و بزرگش میکنن تا نوجوونیش هم اونجاس.
من کلا چون دوس دارم با خوندن کتاب یا دیدن فیلم وارد یه دنیایی غیر از دنیای خودمون بشم . دوس دارم از این دنیا فاصله بگیرم واسه چند لحظه هم که هس وارد یه دنیای خیالی بشم که واقعا بعضی فیلما و کتابا به حدی قشنگ هستن که ادم هیچ وقت تجربشو از یادش نمیره. خیلی با این حس شاد میشم و لذت بخشه برام. نمیدونید چه حال خوبی پیدا میکنم حتی توی بدترین شرایط. الانم دارم لحظه شماری میکنم این پست رو ارسال کنم و برم بخوابم و کتاب رو شروع کنم به خوندن. توی نور چراغ مطالعه و اتاق تاریک اگه بخوام یه توصیه ی خواهرانه بهتون بکنم و کاشکی هم به حرفم گوش کنید اینه که از دنیای الان فاصله بگیرید از تمام بحثا و حرفاش و اتفاقاتش. تا میتونید به خدا فقط نزدیک بشید و وارد دنیای خیالی بشید حالا از هر طریقی که دوس دارید یا فیلم یا کتاب یا نقاشی کشیدن یا هر چیز دیگه ای که خودتون بهش علاقه دارید. ازدنیای واقعی فاصله بگیرید و خودتونو درگیرش نکنید اینطوری شاد و پرانرژی و فعال هستید و تمام لحظات براتون لذت بخشه. خب کتاب بعدی که تموم کردم از نیل گیمن، کتاب ناکجا بود. وای خیلی دوسش داشتم کتابش به شدت روونه. خیلی راحت میخونید با اینکه یه کم بیشتر از 400 صفحه س. ولی وقتی کتابی دوس داشتنی و قشنگه خودتون آرزو میکنید هیچ وقت تموم نشه. کتاب ناکجا در مورد شهر لندن هس. داستان در مورد یه پسره که وارد لندن زیرین میشه. یعنی شهر لندن یه شهر لندن بالا هس که دنیای عادی هس و یه لندن زیرین که زیر زمین شهر لندن هس که اونجا هم دارن زندگی میکنن ادمای خیلی خاص و عجیب. خیلی داستانش قشنگه و چیزیه که اصلا تا حالا نشنیدید و کسی به فکرش تا حالا نرسیده واقعا خلاقانه نوشته شده. و اینم بگم که به شدت ترسناکه
الان یه کتاب جدید دارم میخونم. راستش میخواستم براتون از باغبونیای هوای سرد هم بگم که خیلی سرم شلوغ بود توی باغبونیف اصلا وقت نمیشد عکس بگیرم تا امروز هم کلی کار داشتم وبدتر از همه اینکه هوا ابری میشه و میخواد باروون بیاد من خیلی گیج میشم که سریع کارم تموم بشه . حالا کارم کمتر شده سعی میکنم عکس بگیرم و یه توضیحاتی بدم براتون. که هیچ وقت این موقع از سال رو از دست ندید برا کاشتن زیر نایلون. بهتر از بهار و تابستونه. خب دیگه من برم ببخشید دیر اومدم خیلی کار و حرص و جوش زیاد بوده این هفته. واقعا اصلا امکانش نبود بیام بینهایت درگیر بودم . کاشکی درگیر هیچی نباشم و با خیال راحت بیام فقط براتون بنویسم و پستای اموزشی رو هم بذارم. اگه سرم خلوت تر بود همیشه تیو وبلاگ بودم. سعی مینم همینطوری باشه. راستی یه چیز ییادم نره بهتون بگم. گفتم که دوباره موهام یه کم ریزش پیدا کرده به خاطر رژیم گرفتنم بوده. اینو یادتون باشه در کنار علتای دیگه ای که بهتون گفتم برا ریزش مو که کمبود اهن و کم شدن آب بدن و ویتامین دی و اون قرص آبیه که فک کنم فولیکوزن بود اینو هم یادتون باشه وقتی رژیم بگیرید حتما موهاتون شروع به ریزش جزئی میکنه شاید اولش یه کم شدید باشه ولی مکمل رو حتما خبورید . چون شوک به بدن وارد میشه. وقتی ادم رژیم میگیره. پس نگران نباشید. منم که شدیدا رژیم گرفتم ورزش سخت هم میکنم . خلاصه گفتم بهتون بگم تا یادم نرفته. خب شبتون بخیر باشه برم کتاب بخونم . فک کنم هفت یا هشتای دیگه کتاب برا خوندن داشته باشم از الان تو فکرم اینا تموم بشه چیکار کنم. پولمو لازم دارم برا گوشی بخرم. تو فکرم یه دور دیگه کتابامو بخونم بیشتر به طرز نوشتن نویسنده ها دقت کنم. نوشتنمم زیاد کنم تا پول دستم بیاد شب بخیر عشقان خفته ی در حال کتاب خوندن من، یا علی [ چهارشنبه بیست و پنجم آبان ۱۴۰۱ ] [ 23:4 ] [ هرمیون ]
|
||