| 			
 جادوگري  | ||
| 
			
 فقط میتونم بگم آی ننه  سلام . آقا من دیروز میخواستم آپ کنم گفتم خستم فردا کارم کمتره ، روزانه نویسی هم حتی نتونستم بکنم .بعد امروز ده برابر دیروز کار داشتم . نشستم امروز یه عالم هویج رو پوست کندم و خورد کردم . هویجاش خیلی درشت بود دیدم جون میده برا این کار. گفتم کارمون برا غذا پختن راحت بشه. دستم توی خورد کردن خیلی تنده. دیگه چندتائی هم با هم خورد میکنم یه باره کارم خیلی سریعتر میشه. خلاصه نشستم یه دنیا هویج خورد کردم برا مرغ یه کمم ریز خورد کردم برا سوپ. تا خورد میکنم هیچی حالیم نیس اصلا خسته نمیشم ولی وقتی پامیشم نیم ساعت که ازش میگذره میفهمم چه کاری کردم  اون پروژمو تموم کردم  
 
 این یه نوع چراغ خارجی هس که توش شمع میذارن قدیما ازش استفاده میکردن. ولی الان همه برا تزئین ازش استفاده میکنن. من خیلی دوسش داشتم. همیشه دلم میخواس درستش کنم  
 
 
 کار خیلیییی سختی بود  اینبار زیاد حرف نمیزنم عوضش از دستم راحتید  آنچه در پست بعد خواهید دید  
 
 نزدیک شبتون بخیر . الان اذوون میگن نمازتونم پیشاپیش قبول باشه. یا علی   [ دوشنبه بیست و سوم دی ۱۳۹۸ ]  [ 17:36 ]  [ هرمیون ]  
 | 
||