جادوگري
subjects
.
-

بخش آپارات و فیلم های من!!!

این داستان یک شب ترسناک

ساعت دقیقا 5 از خواب بیدار شدم ساعت رو اولش نگاه نکردم که چند هس چون اگه ساعت رو ببینم دیگه هر شب همین ساعت بیدار میشم .همچین مغز فرمانبری دارم بعد دوباره سرمو گذاشتم رو بالشت که دوباره بخوابم که یهو یه صدای وحشتناکی از بالا سر اتاقم اومد.رو پشت بوم. یه چیز سنگین کشیده شد .مث چهارپایه اهنی که روی پشت بوم هس. گفتم حتما گربه س بعد گفتم اخه کدوم گربه اینقد زور داره که اینو بکشه پاشدم لامپ اتاقمو روشن کردم که نورش از پنجره بیفته رو نورگیر پشت بوم.مثلا اگه کسی هس فرار کنه بره

گوشیمو روشن کردم ساعت رو نگاه کردم دیدم ساعت پنج هس رفتم توی هال ببینم مامانم از صدا بلند نشده، نه اینکه ترسیده باشم بخوام برم پیش مامانم بعد دیدم نه مامانم پانشده ،برگشتم توی اتاقم در رو بستم یهو دیدم گوشیم داره هی نور میده داش یکی زنگ میزد

فیلم جیغ رو دیدید که هی یکی زنگ میزنه خونه یه دختره بعد هی به دختره میگه که الان داره چیکار میکنه دختره میفهمه داره میبینه اونو از یه جائی. سریع لامپا رو خاموش میکنه باز هی گوشی زنگ میخوره و آخرشم طرف توی حیاط خونش بود. همه جیغ و هوراااااااااااااااا

خلاصه من یاد این فیلم افتادم اصلا نمیخواستم گوشیمو نگاه کنم ببینم کیه. همینطوری گوشیمو برگردوندم و گذاشتمش زیر بالشت و خوابیدم بعد هی فکر میکردم که یعنی کی زنگ میزد بعد نتونستم تحمل کنم گوشیمو برداشتم یه پیامم روش بود دیدم ایشونهههههههههههه

پیام رو باز کردم دیدم نوشته میخواستم قبل اینکه برم سرکار یه حرفایی رو باید بزنم خیلی وقته دارم فکر میکنم. منم توی دلم گفتم خو تو روحت حالا نزدی نزدی یعنی دقیقا باید الان که داشتم سکته میکردم میزدی؟!!!شغلش یه جورائیه که تعطیلی و این چیزاش فرق میکنه.

اصن یه فکرای وحشتناکی کردم با خودم .ای زرشک. بعد وقتی روز میشه آدم میگه چرا الکی اینقد ترسیدم دیشب.

سلام .میخواستم زودتر بیام اپ کنم ولی این پروژم به صورت ناجوانمردانه ای انرژی میگیره.اصل کاریاشو کردم یه کم خورده کاری داره اونا رو هم باید تموم کنم و پرده برداری کنم ازش

از بعد از اینکه مریض شده بودم کلا خونوادمو اطرافیانمو کسائی که میشناختم اصن عجیب عوض شدن مث اینکه وارد یه دنیای دیگه شدم. همه خیلی خوب و مهربون و رد کار بگیر شدن حالا آقای ایشون که اینقد دارای وجنات و سجایای اخلاقی بود حتما الان شده در حد فرشته ای ، پری یا همچین چیزا. دقیقا همه هم انگار منتظر بودن من حالم کاملا خوب بشه تا نمودار بشن.حالا نمیدونم چی میخواد بگه .البته فک کنم حدس بزنم اصن بگذریم حال ندارم فکر کنم

بگذریم از این دنیای عجیب غریب

به خاطر اینکه چیزا همه گروون شدن بنابراین برخوردمونم با چیزائی که میخریم عوض شده .یه ذره هم نمیذاریم چیزی حرووم بشه همه چیو تا ته استفاده میکنیم.

یه نمونه ی کشف شده، استفاده ی کامل از سس هزار جزیره واسه الویه س که خواهرم خیلی خبیثانه همه ی سس رو از حلقوم قوطیش بیرون کشید

قبلا ما سس فرانسوی میخریدیم برا الویه ولی تازگیا خیلی بد شده ترش کردن خیلی و رنگش هم عوض میشه یه مدت که میمونه قبلا اینطوری نبود.الان سس هزارجیره خیلی خوشمزه تره

راستی خونه تکونی رو من آغاز کردم البته خیلی آرووم .چون مامانم میگه امسال رو کاری نکن ولی من نمیتونم فعلا از یه گوشه آشپزخونه شروع کردم و دقیقا همون یه گوشه منو سرویس کرد تا تموم شد .همون بخش سماور و سرویس ادویه ها و این چیزا.

وای یه چیز دیگههههههههه. درخت بادوومم شکوفه کردهههههه

باورتون میشه بچم چهارسالشه

خیلی هیجان زده شدم وقتی دیدمش.بهش کود هم دادم حال کنه

اینم رنگ آمیزی پروژه جدیدم.آخرین برگه بود شکرخدا داره کارش تموم میشه

خب ان شائ الله این دفعه بیام پروژمو تموم کرده نشون میدم فعلا یا علی جمعه خوبی داشته باشید

[ جمعه نوزدهم بهمن ۱۳۹۷ ] [ 14:59 ] [ هرمیون ]

Members

اتاق دوست داشتنی من

عکس از اتاقم

کتاب های دوست داشتنی من

کتاب های خارجی و ایرانی هری پاتر

سایر کتاب های جذاب

باغبانی های من

تصاویر باغبانی های سالانه ی خودم همراه آموزش

نقاشی های من

نقاشی های پاستل، آبرنگ ،مدادرنگی های خودم

نجاری های من

نجّاری و کار با چوب های من

بازی های کامپیوتری و رومیزی من

بازی های جذاب و ارزان کامپیوتری خودم

بازی های رومیزی من

دانلود فيلم آموزشي گلدوزي با چرخ خياطي همراه با توضيحات

آموزش گل دوزي با چرخ خياطي

دانلود فيلم آموزشي قلاب بافي همراه با توضيحات-در حال تكميل

آموزش قلاب بافي و نقشه خواني

دانلود فيلم هاي آموزشي روبان دوزي

فيلم آموزش روبان دوزي 1

فيلم آموزش روبان دوزي 2

جادوي آشپزي ...

منوي تصويري غذا

آموزش تصويري سفره آرايي

Statistic