|
جادوگري | ||
|
اوخی اوخییییییییییی همه آجیام بیاید بغلم دلم تنگولیداهه
سلام به روی ماهتوننننننننن اول بگم که تو روحتون واسه چی به دخیا و بر و بچ من چیزی گفتید اینم دخترمه که از دستتون به شدت عصبانیه
راستی به بچه هام اضافه شد بعد قفسشو خرید بابام بعد پایه هنوز واسش نخریده گفت پایه هاش زشت بود منتظرم خوشگلشو فردا پس فردا بخره بعد دیدم گرفت بخوره اصن طاقت پوست کندنشو نداش یه ذره رفت پوستب کنه چشاش بسته شد ارزنه رو بیرون داد بعد فهمیدم باید پوست بکنم ارزن رو بدم بهش .بعد ارزن رو ریختم توی آسیاب اخه سر خروسام تجربه داشتم که ارزن توی آسیاب پوستش کنده میشه ولی آرد نمیشه خو حالا ببینید عخشمو
راستی این ایده رو من یه ماهه دیدم بعد هی تو فکرمب ود بیام خونه بدرستمش یعنی اصن لحظه شماری میکردما
خب امشب خیلی ذوق مرگیات داشتم بیام واستون بنویسم فردا بازم میام چون واقعا خستم .دوس دارم بخوابم فقط. کلی هم انرژی سر این مرغ عشقه مصرف کردم .راستی کلی هم فیلم واسه خودم جمع کردم [ جمعه نوزدهم آبان ۱۳۹۶ ] [ 23:41 ] [ هرمیون ]
|
||