سلام بلاخره الگو باب اسفنجی رو اماده کردم عکساشو دارم بلوتوث میکنم تا اماده میشه اول این پست رو بذارم بعد اونو
میبینم که ماه مهر شد چقدم زود گذشت تابستون اصلا چی شدمن که نفهمیدم اصلا
یه خاطره ای بگم از پارسال به درد خیلیا هم شاید بخورهپارسال اولای مهر بود که دخترخالم در خونمونو زنگید بعد اومد توی خونه تندی سلام کرد و دوید رفت بالا من گفتم چش شده اینبعد که رفتم بالا دیدم وایساده پا ایفن یه عکس میبینه من توشو نگاه کردم میگم اینا کی ان؟میگه وقتی اومدم زنگ خونتونو بزنم دیدم یه دختر دبیرستانی روبرو خونتون از موتوره یه پسره پیاده شد و هی با هم شوخی کردنمنم اومدم عکسشونو بگیرم ببینم به هم میان یا نه.منم گفتم ارواح عمت میخوای ببنی دختره کیه.منم فوری مموری ایفن رو دراوردم تا دخترخالم برش نداره.همچین ضرب العجلی کار کردمابعدا رفتم عکس و فیلماشو پاک کردم
النتیجه : مواظب آبروی خود باشید چه بسا فوضول مثل دخترخاله ی من زیاد بر روی این ارض زندگی میکنند(از این کارا هم نکنید)

خب بگذریم بریم سر اصل مطلب.چندتا عکس بذارم بدون توضیح چون خسته استم
این کاور دستگیره یخچال که درستیدمیه چندتا عکس از مراحل کار گرفتم

اینو داشته باشید من میام باز امشب الان یه کار پیش اومد