جادوگري
subjects
.
-

بخش آپارات و فیلم های من!!!

هفته ی خود را چگونه گذراندید؟

به نام خدا با سلام و درود به روح پرفتوحتون انشای خود را آغاز مینومایم

هفته ای که گذشت بسیار هفته ی مغز به کارگیری بود تو روحش و تنها روزی که بهم خوش گذشت اختلاسی بود که منجر به نصفه شدن قلکم و کمبود جا در ان شد و بقیه ی روزها اینقد شلوغ پلوغ بودن که من اصن یادم نیس این هفته اصن چطوری گذشت

سلام علیکم به به میبینم که همه توی اینترنت حضور فعال دارن و موندم چطور وقتتونو زمان بندی میکنید که همیشه توی تلگرام همه یا ان هستن یا همین الساعه تلگرام رو ترک کردن یا یه دقیقه پیش ، نهایتا ده دقیقه پیش
آقا ما دیشب اومدیم اینترنت که اپ کنیم بعد گفتم خیر سرم اول یه سر بزنم تلگرام بعد سریع ببندم که چون میخوام اپ کنم دیگه نمیتونم با کسی حرف بزنم بعد تا ما اومدیم همین یه سر رو بزنیم یه دیرینگی کرد گوشیم که یه متری از جام هوا پریدم تو روحم همیشه میگم این گوشی رو وقتی نشستم پای کامپیوتر نذارم روی میز اس یا زنگ زده میشه من خیلی میترسم اصن دلم بهش نیس . اهنگ پیام گوشیمم صدا زنگ دوچرخه س اخه تنها صدائیه که اگه به خدا شما در اعماق زمین هم باشید صداشو از بالا میشنوید اصن هرجا باشه صداشو میشنوید خلاصه اینکه بابام اس زد گفت باباجون بیا یه کاریت دارم آقا ما رو حساب اینکه دو سه دقیقه ای میریم و میایم همینطوری به نت وصل ، رفتم با اجازتون دو ساعت شد نمیدونم سه ساعت بعد اومدم کلی در مورد کاراش و حساباشو اینا ، که دیگه وقتی اومدم دیگه حتی حال نداشتم صفحه ها رو ببندم و خاموش کنم زدم رو کلید محافظ و خطاب به کامپیوتر گفتم فرض کن برق رفت آقا من اینو خیلی سال پیش توی یه سایت جک بود خوندم حالا چندین ساله من هر وقت اصعاب ندارم یا خستم یا کامپیوتر قاتی میکنه میزنم از کلید محافظ خاموش میکنم و میگم فرض کن برق رفتواقعا بدآموزی داره بعضی جکا

آهان بگذریم از اینا یه قضیه ای رو براتون تعریف کنم ماه رمضون بود که بابام گفت دم غروب یه زنه اول زنگید بعد صداش میلرزید و گفت یه مقدار پول کمک کنید و این حرفا بعد گریش گرفتن نتونس قطع کرد با اس گفت که پول میخواد و شوهر و ایناش مریضن نمیدونم چی چی و فلان ، هزارجور قسم که یه کمکی بکنید بعد بابام شماره کارتشو گرفت و 50 تومن واسش واریز کرده بود بعد بعد بابام که اینو بهم گفت بهش گفتم به کارتش که واریز کردی اسم و فامیلش چی بود؟ بعد من توی ذهنم سپردم بعد به بابام گفتم بابا دیگه بهت زنگید یا اس زد پول نریزیاااااااااااااااا چون اگه دوباره درخواست کنه یه ریگی به کفشش هس ، بعد چون دیگه توی فکر رفته بودم گوشی بابامو شدیدا مراقبش بودم ببینم باز این اس میده یا زنگ بزنه یا نه که دیدم بعلههههههههه بعد شمارشو برداشتم گفتم اول با بابام حرف بزنم بازم بهش بگم پدر من،برات دردسر درست میشه نکن اینکارو اگه باز اس زد (مثلا خبر نداشتم)،گفتم زنا حقه بازن مکارن نقشه کش هستن .(الان همه فحش میدید.منظورم زنای بدذات هس )بعد کلی بهش گفتم و حرف زدم و ترسوندمش بعد بابام گفت دوبار دیگم جزع فزع کرده و با کلی التماس پول گرفته بعد گفتم عجبا خلاصه دقیقا تفهیم نومودیم که این الکیه حقه بازه خلاصه بابام رو ترسوندم ازش به حدی که صبح گفت دیشب از فکر خواب نرفتم

بعد چند روز بعدش باز عوضی اس داده بود که برادر خواهش میکنم یه کمکی هر چقد ناچیز بفرستید برای من .بابامم بهش اس داده بود مزاحم نشو خانوم وگرنه شکایت میکنم و کلی هم احادیث و اینا واسش ارسال کرده بود دنباله حرفاش خلاصه دیگه اینطوری شد که شر این ادم عوضی کم شد.گفتم در جریان باشید که مواظب باباهاتون باشید عوضیا در کمین هستن همیشه والدین خود را آگاه کنید و مراقبشان باشید.پلیس فتا

موضوع بعدی اینه که اونروز بهتون گفتم سبزی بکارید من همون روز کاشتم بعد پس فرداش ریحونام دراومدنخرده چوب بریزید خاک ارّه از نجاریا بگیرید بریزید رو خاک اینطوری نه میپوسه اب اضافی گرفته میشه نه اینکه خشک میشه از افتاب اب توی خودش ذخیره میکنه میده به گیاه

اینم گلای عخوشلیه خرفه هامه خیلی دوسشون میدارم خیلی شادابن واقعا جون میده این گیاه برا تابستون.خیلی خوشگله

اون گلا موقع ضبح باز میشه تا ظهر این از ظهر تا عصر تقریبا ساعت 5 هس که گلاش بسته میشه

دیگه عصر هم که کل گیاه بسته میشه و جمع میشه خیلی خوشگله واقعا ادم زنده بودنشو حس میکنهاز اون موقع یادم میره عسک بگیرم ولی میگیرم یه بار

اینم یکی از دخیام که با اینکه هی اصلاحش میکنم بازم جلو چشاش گرفته میشه یعنی من نصف بیشتر کاکلشو زدم

اینم دخیام با دخی ارشدم

واسه ادب کردن دخیای کوچیکترم لازمه خیلی .نمیذاره زیاد شلوغ کنن همچین ارووم یه نوک میزنه تو کاکلشون خیلی بانمکه وقتی دعواشون میکنه اینام ازش میترسن ولی با همه اینا همیشه میرن پیشش وامیسن چون جثه بزرگتری داره و خشن تره احساس امنیت میکنن پیشش.خیلی جالبه که با وجود ترسشون از دخی بزرگم بازم موقع خوابیدن میرن پیشش وامیسن یا میخوابن

اینم بفرمائید شیرینی همون بله برون

من زیاد شیرینی نمیخورم ولی این خشومزه بود مخصوصا بخش قرمز رنگش عجیبببببببببب دوس میداشتمنوش جونم باشه مگه نه؟ شنیدم گفتید کوفت بخوری

شبتون بخیر یا علی

[ چهارشنبه بیست و پنجم مرداد ۱۳۹۶ ] [ 2:1 ] [ هرمیون ]

Members

اتاق دوست داشتنی من

عکس از اتاقم

کتاب های دوست داشتنی من

کتاب های خارجی و ایرانی هری پاتر

سایر کتاب های جذاب

باغبانی های من

تصاویر باغبانی های سالانه ی خودم همراه آموزش

نقاشی های من

نقاشی های پاستل، آبرنگ ،مدادرنگی های خودم

نجاری های من

نجّاری و کار با چوب های من

بازی های کامپیوتری و رومیزی من

بازی های جذاب و ارزان کامپیوتری خودم

بازی های رومیزی من

دانلود فيلم آموزشي گلدوزي با چرخ خياطي همراه با توضيحات

آموزش گل دوزي با چرخ خياطي

دانلود فيلم آموزشي قلاب بافي همراه با توضيحات-در حال تكميل

آموزش قلاب بافي و نقشه خواني

دانلود فيلم هاي آموزشي روبان دوزي

فيلم آموزش روبان دوزي 1

فيلم آموزش روبان دوزي 2

جادوي آشپزي ...

منوي تصويري غذا

آموزش تصويري سفره آرايي

Statistic